ای دوست قسم به حق که زیباست آینده زماست بی کم وکاست
آن عید که دیده ای نگرید فردا گذرش به کوچه ماست
در استانه نورزو به بهانه رسیدن سال نو ,گذر ازسال گذشته نگاهی کوتاه به اوضاع کارگران ومزد بگیران ایران طی 38 سال وسپس4 سال گذشته می اندازیم.
بعد از 22 بهمن 1357 ودر فاصله سه سال کارگران سندیکالیست ایرانی توانستند از سندیکاهای کارگری کارخانجات وشرکت ها که در اعتصابات بزرگ سراسری سال 1357 شرکت کرده بودند ، انجمن همبستگی سندیکاهای کارگران ایران را پدید اورند که دفتر ان در دروازه شمیران نزدیک پل چوبی تهران بود. علاوه بر ان دفاتر سندیکاهای مستقل وازاد در درون کارخانجات و محل هایی که خریده واجاره کرده بودند کماکان فعالیت خود را داشتند. مثل سندیکای کارگران شرکت واحد که در خیابان شهباز جنوبی نزدیک ورزشگاه تاج یا دیهیم دفتر خود را داشت ویک دفتر هم در خیابان نظام اباد نزدیک چهارراه سبلان . یا دفاتر سندیکای کارگران بافنده سوزنی که در بر خیابان شاهرضا بود. نزدیک چهار راه لاله زار شمالی . همچنین دفتر سندیکای کارگران خیاط وکفاش هم در خیابان لاله زار بودند. درون بسیاری از کارخانه ها وشرکت ها دفاتر سندیکای مزد بگیران در درون همان بنگاه ها وجود داشتند. مثل سندیکای کارگران مهندسی وپخش کارگران شکت ونفت تهران که در خیابان بهار جنوبی جنب سه راه ثریا در زیر زمین اداره مهندسی وپخش شرکت نفت قرار داشت. این سندیکا ها در طی این زمان کوتاه توانستند با حضور وکمک برخی از جوانان بیکار وعلاقه مندان شوراهای کارگری وفتر خانه سندیکاهای کارگری ایران که به طور خلاصه خانه کارگر نا میده می شد را را هم در اختیار بگیرند. این دفتر وساختمان در خیابان ابوریحان بین خیابان شاه وخیابان شاهرضا وجود داشت. وهزاران کارگر بیکار وعلاقه مندان به مسایل کارگری وطرفداران شوراهای کارگری وسندیکالیسته از جمله زنده یاد علی مخبری از رهبران سندیکای کارگران شرکت واحد که هر روز در خانه کارگر به اموزش کارگران جوان می پرداخت . نگارنده خود را یکی از شاگردهای ایشان علاوه بر پیش کسوت های دیگر می داند. در سراسر کشور به خصوص در خوزستان نیز این روند تشکیلات گرایی و سازماندهی سندیکایی وشورایی در حال گسترش وژرفش بود از سال 1360 حکومت بنیاد گرای اسلامی که خود را توانسته بود سازماندهی کند وحمایت آمریکا ، آلمان ، فرانسه و انگلستان را در پشت سر داشت ودر داخل هم توسط هیات موتلفه و دلالان بین المللی بازار حمایت می شد و توانسته بود توده های مذهبی جامعه را هم با توهم حکومت عدل علی به دنبال خودش بکشد . همچنان توانسته بود بخش های بزرگی از روشنفکران و سازمان هاو احزاب سیاسی را هم با پوپولیزم غالب در جامعه به دنبال خودش بکشد . در طی سه سال این حکومت سازمان نظامی وانتظامی خودش را هم تکمیل کرد. با استفاده از حضور ارتشبد فر دوست توانست تمام نهادهای امنیتی دوران قبل از 1357 را هم در اختیار بگیرد و با کمک سازمان های جاسوسی بزرگ جهانی آنرا به پیچیده ترین سازمان امنیتی غرب قاره آسیا ارتقا بخشد . سپس سازمان های اسلامی کارگری را سازماندهی کرد که زیر نظر بهشتی ورفسنجانی وحزب جمهوری اسلامی بودند. واژه شوراهای کارگری را از دهان نیروهای جوان سیاسی ربود وانرا تبدیل به شوراهای اسلامی کار کرد. با این سازماندهی پیچیده وبزرگ حمله به سندیکاهای کارگری ودیگر سازمان های نوپای کارگری واحزاب و سازمان های کارگری را آغاز کرد . از سال 1360 تا 1368 به کشتار وشکنجه زندانیان کارگری و
هوادار خواسته کارگران ومزد بگیران را آغاز کردند. هزاران کارگر ومهندس ودکتر ومعلم ودانشجو را که در احزاب وسازمان های هوادار طبقه کارگر و مزد بگیران بودند شکنجه وقتل عام کردند تمام احزاب مترقی وکارگری وسازمانهای هوادار طبقه کار گر را متلاشی کردند. و نهادهای اطلاعاتی وامنیتی دست ساز خودشان را جایگزین انها کردند. عملا در تمام سال هایی که جنگ وجود داشت دیگر کلامی از حقوق کارگران ومزد بگیران مطرح نشد. علاوه بر کشتار ها هزاران نفر را از محیط های کار اخراج وبازخرید اجباری کردند. بخش زیادی از این نیروها هم به خارج از کشور پناه اوردند. از شروع دهه هفتاد حمله به قانون کار اغاز شد .در بسیاری از شهرستان ها وتهران اعتراضات وتجمعات مردمی در بدنه فقیران ومحرومان به راه افتاد که با برخورد خشن حکومت وکشتار گسترده مردم پاسخ گرفت. در اسلامشهر ، مشهد ، اراک ، قزوین ، افسریه تهران ، وبسیاری از شهرهای دیگر وتجمعات کارگری مثل کارگران شرکت ونفت جلوی وزارت نفت این اعتراضات شکل گرفت وسرکوب شد. زیر عنوان خصوصی سازی وتعدیل نیروی کار هزاران مزد بگیر دیگر را اخراج کردند ونیروهای خودشان را جاگزین انها کردند با مزایای کمتر . سپس حمله به قانون کار ومزایای کارگران را اغاز کردند. خارج کردن کارگران در کارگاه های شامل پنج نفر وسپس کارگاه هایی با کارگران کمتر از ده نفر وکارگاه های خانوادگی وقالیبافی ها و کشاورز ها را از شمول قانون کار و تا مین اجتماعی خارج کردند. این اتفاقات در دوران اصول گرا ها ، تکنو کرات ها و اصللاح طلبان و یا استمرار طلبان اتفاق افتاد .از دهد هشتاد با زمانده گان سنت های سندیکالیستی حرکاتی را اغاز کردند تا سندیکاها ی خودرا بازگشایی کنند . که مورد حمله سنگین حکومتیان از هر دوجناح حکومتی واقع شدند. خانه کارگری های اسلامی واطلاعاتی هازیر نظر جناح رفسنجانی و جامعه اسلامی کارگران وابسته به هیات موتلفه نقش رهبری در سرکوب این جنبش نوین سندیکایی را داشتند. اما مقاومت رهبران وبدنه این سندیکاهای نوپا مثل سندیکای کارگران شرکت واحد باعث شد تا امروز موجودیت خود را به سختی اما موثر حفظ کنند. و طرح مطالبات کارگری و حرکت های اعتراضی کارگری از سال 1384 به بخش مهمی از اخبار سیاسی واجتماعی تبدیل شد. بعد از باز گشایی سندیکای کارگران شرکت واحد زیر فشار سنگین حکومت در تاریخ 13 خرداد 1384 تا امروز ده ها نهاد مستقل مزد بگیران اعلام حضور وفعالیت وبازگشایی کردند. از جمله سندیکاهای فلز کار مکانیک ، کارگران پروژه ای ، راننده گان جاده ای ، کارگران نقاش ساختمان وساختمانی و سندیکاهای پنهان بخش خودرو سازی ها و اتحادیه های ازاد کارگری و کانون مدافعان حقوق کارگر وحتا کانون نویسندگان ایران که یم نهاد صنفی است، تشکل های کارگران در معادن و صنایع در حال ورشکسنگی مثل پلی اکریل اصفهان وشورای کارگران بافق ، تشکل های پتروشیمی ها مثل ماهشهر وعسلویه وپارس جنوبی وتهران در پالایشگاه های مختلف وسپس حضور قدرتمند کانون ها وشوراهای اصنفی معلمان .لبته این فعالیت ها بی هزینه نبوده است و این سندیکاهای جان باخته گان راه حقوق کارگران را در سال های اخیر داشته اند. اعدام افرادی مثل علی صارمی معلم اخراجی وراننده ماشین های سنگین در جاده سازی ، شاهرخ زمانی عضو سندیکای کارگران کارگران نقاش ساختما ن، افشین اسانلو از اعضای هیات موسس سندیکای رانندگان جاده ای و بین شهری ، منصور راد پور کارگر صنعتی ،علیرضا کرمی خیرآبادی کارمند شرکت نفت ابادان تعدادی از این جان با ختگان هستند. همچنین وجود ده ها زندانی کارگری ومعلم در تمام زندان های کشور نشان از سطح بالای مبارزه ومقاومت کارگران ومزد بگیران برای احقاق حقوقشان دارد. کانون صنفی معلمان که در دهه 90 بیشترین اخبار داخلی مزد بگیران ایران را به همراه سندیکای کارگران شرکت واحد به خود اختصاص داده اند. در دوران انتصخابات حکومت ولایت فقیه گروهی از حکومتیان با قول هایی مبنی بر حمایت از حقوق مزد بگیران وارد صحنه تبلیغاتی می شوند و بعد از انکه دوران انتصخابات هم تمام شد تمام ان وعده وعی ها فراموش می شوند. به همین دلیل شرایط زندگی مزد بگیران به حدی بد شده است که دیگر بخش هایی از ارتش هم به صف ناراضیان پیوسته اند و به کمپین معیشت پیوسته اند. در تظاهرات وتجمعات شرکت می کنند وحکومت وخامنه ای را تهدید به برداشتن بیعت خود از حکومت می کنند. لذا با توجه به انکه در دوران روحانی هم هیچ تغییر وضعی در بهبود شرایط کارگران ومزد بگیران صورت نپذیرفت. دامنه اعتراضات واعتصابات وگردهمایی های کارگری و معلمان وبازنشسته ها ومستمر بگیران حتا کشاورزان ودهقانان از نامه نویسی وتومار جمع کردن و حضورا به مسوولا ن رجوع کردن به راهپیمایی در شهر های مختلف از جمله اراک ، اهواز ، آبادان ، تهران، اصفهان، عسلویه ، بوشهر ، بندر عباس، تبریز ، مشهد ، سمنان ، ورزنه ونجف آباد اصفهان بافق یزدو کرمان و شاهرود گرگان وجاده چالوس ، رودبار ، زاهدان ، چابهار تکاب کردستان ، سنندج ، سقز، رسیده است. معادن مختلف در سراسر ایران صحنه اعتراضا ت بودهایت.در دوران روحانی سرکوب وزندان و صدور احکام شلاق برعلیه کارگران ، معلمان رانندگان وحتا کشاورزان ادامه یافته است. لذا چشم انداز حضور مزد بگیران ایران در این دوره انتصخاباتی می تواند با ادامه اعتراضات وسازماندهی های وسیعتر وبزرگتر تا رسیدن به اعتصابات واعتراضات سراسری ادامه یابد. چرا که ادامه فساد وغارتگری حکومتی در دوران هر جناح حکومتی گسترش یافته است. پس ندادن حساب 800 ملیارد دلار از پول مردم ایران که حاصل فروش نفت وگاز بوده است. همچنین افشای حقوق صدها ملیون تومانی مدیران ووزیران حکومتی وغارت از صندوق بیمه تامین اجتماعی صندوق ذخیره فرهنگیان ودیگر صندوق های ذخیره کارگران وکارمندان در سراسر کشور مثل صندوق بازنشستگی صنایع فولاد ، امید بخش بزرگی از مزد بگیران را از استمرار طلبان از بین برده است. لذا انها راهکار کمپین معیشت وحمایت وحضور در صندوق رای ازاد ودموکراتیک را به عنوان الترناتیو تمامیت حکومت ولایت فقیه در نظر دارند . بخش بزرگری از فعالین کارگری ومزد بگیران دیگر در باره این آلترناتیو موجود در مد نظر دارند. خروج از دایره بسته بازی حکومتگران به روشی دموکراتیک وسازمان یافته یگانه چشم انداز واقعی مزد بگیران ایران در استانه این انتصخابات پیش روی هست. .
هوادار خواسته کارگران ومزد بگیران را آغاز کردند. هزاران کارگر ومهندس ودکتر ومعلم ودانشجو را که در احزاب وسازمان های هوادار طبقه کارگر و مزد بگیران بودند شکنجه وقتل عام کردند تمام احزاب مترقی وکارگری وسازمانهای هوادار طبقه کار گر را متلاشی کردند. و نهادهای اطلاعاتی وامنیتی دست ساز خودشان را جایگزین انها کردند. عملا در تمام سال هایی که جنگ وجود داشت دیگر کلامی از حقوق کارگران ومزد بگیران مطرح نشد. علاوه بر کشتار ها هزاران نفر را از محیط های کار اخراج وبازخرید اجباری کردند. بخش زیادی از این نیروها هم به خارج از کشور پناه اوردند. از شروع دهه هفتاد حمله به قانون کار اغاز شد .در بسیاری از شهرستان ها وتهران اعتراضات وتجمعات مردمی در بدنه فقیران ومحرومان به راه افتاد که با برخورد خشن حکومت وکشتار گسترده مردم پاسخ گرفت. در اسلامشهر ، مشهد ، اراک ، قزوین ، افسریه تهران ، وبسیاری از شهرهای دیگر وتجمعات کارگری مثل کارگران شرکت ونفت جلوی وزارت نفت این اعتراضات شکل گرفت وسرکوب شد. زیر عنوان خصوصی سازی وتعدیل نیروی کار هزاران مزد بگیر دیگر را اخراج کردند ونیروهای خودشان را جاگزین انها کردند با مزایای کمتر . سپس حمله به قانون کار ومزایای کارگران را اغاز کردند. خارج کردن کارگران در کارگاه های شامل پنج نفر وسپس کارگاه هایی با کارگران کمتر از ده نفر وکارگاه های خانوادگی وقالیبافی ها و کشاورز ها را از شمول قانون کار و تا مین اجتماعی خارج کردند. این اتفاقات در دوران اصول گرا ها ، تکنو کرات ها و اصللاح طلبان و یا استمرار طلبان اتفاق افتاد .از دهد هشتاد با زمانده گان سنت های سندیکالیستی حرکاتی را اغاز کردند تا سندیکاها ی خودرا بازگشایی کنند . که مورد حمله سنگین حکومتیان از هر دوجناح حکومتی واقع شدند. خانه کارگری های اسلامی واطلاعاتی هازیر نظر جناح رفسنجانی و جامعه اسلامی کارگران وابسته به هیات موتلفه نقش رهبری در سرکوب این جنبش نوین سندیکایی را داشتند. اما مقاومت رهبران وبدنه این سندیکاهای نوپا مثل سندیکای کارگران شرکت واحد باعث شد تا امروز موجودیت خود را به سختی اما موثر حفظ کنند. و طرح مطالبات کارگری و حرکت های اعتراضی کارگری از سال 1384 به بخش مهمی از اخبار سیاسی واجتماعی تبدیل شد. بعد از باز گشایی سندیکای کارگران شرکت واحد زیر فشار سنگین حکومت در تاریخ 13 خرداد 1384 تا امروز ده ها نهاد مستقل مزد بگیران اعلام حضور وفعالیت وبازگشایی کردند. از جمله سندیکاهای فلز کار مکانیک ، کارگران پروژه ای ، راننده گان جاده ای ، کارگران نقاش ساختمان وساختمانی و سندیکاهای پنهان بخش خودرو سازی ها و اتحادیه های ازاد کارگری و کانون مدافعان حقوق کارگر وحتا کانون نویسندگان ایران که یم نهاد صنفی است، تشکل های کارگران در معادن و صنایع در حال ورشکسنگی مثل پلی اکریل اصفهان وشورای کارگران بافق ، تشکل های پتروشیمی ها مثل ماهشهر وعسلویه وپارس جنوبی وتهران در پالایشگاه های مختلف وسپس حضور قدرتمند کانون ها وشوراهای اصنفی معلمان .لبته این فعالیت ها بی هزینه نبوده است و این سندیکاهای جان باخته گان راه حقوق کارگران را در سال های اخیر داشته اند. اعدام افرادی مثل علی صارمی معلم اخراجی وراننده ماشین های سنگین در جاده سازی ، شاهرخ زمانی عضو سندیکای کارگران کارگران نقاش ساختما ن، افشین اسانلو از اعضای هیات موسس سندیکای رانندگان جاده ای و بین شهری ، منصور راد پور کارگر صنعتی ،علیرضا کرمی خیرآبادی کارمند شرکت نفت ابادان تعدادی از این جان با ختگان هستند. همچنین وجود ده ها زندانی کارگری ومعلم در تمام زندان های کشور نشان از سطح بالای مبارزه ومقاومت کارگران ومزد بگیران برای احقاق حقوقشان دارد. کانون صنفی معلمان که در دهه 90 بیشترین اخبار داخلی مزد بگیران ایران را به همراه سندیکای کارگران شرکت واحد به خود اختصاص داده اند. در دوران انتصخابات حکومت ولایت فقیه گروهی از حکومتیان با قول هایی مبنی بر حمایت از حقوق مزد بگیران وارد صحنه تبلیغاتی می شوند و بعد از انکه دوران انتصخابات هم تمام شد تمام ان وعده وعی ها فراموش می شوند. به همین دلیل شرایط زندگی مزد بگیران به حدی بد شده است که دیگر بخش هایی از ارتش هم به صف ناراضیان پیوسته اند و به کمپین معیشت پیوسته اند. در تظاهرات وتجمعات شرکت می کنند وحکومت وخامنه ای را تهدید به برداشتن بیعت خود از حکومت می کنند. لذا با توجه به انکه در دوران روحانی هم هیچ تغییر وضعی در بهبود شرایط کارگران ومزد بگیران صورت نپذیرفت. دامنه اعتراضات واعتصابات وگردهمایی های کارگری و معلمان وبازنشسته ها ومستمر بگیران حتا کشاورزان ودهقانان از نامه نویسی وتومار جمع کردن و حضورا به مسوولا ن رجوع کردن به راهپیمایی در شهر های مختلف از جمله اراک ، اهواز ، آبادان ، تهران، اصفهان، عسلویه ، بوشهر ، بندر عباس، تبریز ، مشهد ، سمنان ، ورزنه ونجف آباد اصفهان بافق یزدو کرمان و شاهرود گرگان وجاده چالوس ، رودبار ، زاهدان ، چابهار تکاب کردستان ، سنندج ، سقز، رسیده است. معادن مختلف در سراسر ایران صحنه اعتراضا ت بودهایت.در دوران روحانی سرکوب وزندان و صدور احکام شلاق برعلیه کارگران ، معلمان رانندگان وحتا کشاورزان ادامه یافته است. لذا چشم انداز حضور مزد بگیران ایران در این دوره انتصخاباتی می تواند با ادامه اعتراضات وسازماندهی های وسیعتر وبزرگتر تا رسیدن به اعتصابات واعتراضات سراسری ادامه یابد. چرا که ادامه فساد وغارتگری حکومتی در دوران هر جناح حکومتی گسترش یافته است. پس ندادن حساب 800 ملیارد دلار از پول مردم ایران که حاصل فروش نفت وگاز بوده است. همچنین افشای حقوق صدها ملیون تومانی مدیران ووزیران حکومتی وغارت از صندوق بیمه تامین اجتماعی صندوق ذخیره فرهنگیان ودیگر صندوق های ذخیره کارگران وکارمندان در سراسر کشور مثل صندوق بازنشستگی صنایع فولاد ، امید بخش بزرگی از مزد بگیران را از استمرار طلبان از بین برده است. لذا انها راهکار کمپین معیشت وحمایت وحضور در صندوق رای ازاد ودموکراتیک را به عنوان الترناتیو تمامیت حکومت ولایت فقیه در نظر دارند . بخش بزرگری از فعالین کارگری ومزد بگیران دیگر در باره این آلترناتیو موجود در مد نظر دارند. خروج از دایره بسته بازی حکومتگران به روشی دموکراتیک وسازمان یافته یگانه چشم انداز واقعی مزد بگیران ایران در استانه این انتصخابات پیش روی هست. .