مردی خروسی داشت که به پشتبام فرار کرد و به خانه یکی از همسایهها رفت. صاحب خروس هم در خانهی همسایهها را میزد و دنبال خروسش میگشت. مردی که خروس در خانهاش بود ناگهان صدای در را شنید و چون حدس زد صاحب خروس باشد، آن را بلافاصله زیر عبایش پنهان کرد و در را باز کرد. تا مرد را دید که نشانی خروس را میگرفت سریع گفت: “به حضرت عباس قسم خروست به خانهی من نیامده است.” ولی دم خروس که از گوشه عبای مرد بیرون زده بود بهترین شاهد بر دروغ بودن حرف آن مرد داشت. صاحب خروس هم نگاهی به مرد انداخت و گفت: “دم خروس را باور کنم یا قسم حضرت عباس؟”
حکایت قاضیالقضات شهر حکایت همان همسایهای شده که خروس را در زیر عبای خود پنهان کرده بود. حال این سوال امروز افکار عمومی از آملی لاریجانی است که بی آبروتر از همیشه است و از عملکرد مثبت خود در راه مبارزه با فساد سخن میگوید.
قاضیالقضات ایران مدتهاست حال خوشی ندارد و هر هفته عصبانیت خود را از تریبونهای مختلف با موضوعی تازه برای حمله به دولت عیان میکند. اما فصل مشترک تمام تحرکات عصبی ماههای اخیر صادق آملی لاریجانی مهر تاییدی است که میخواهد بر عملکردش بزند.
آملی لاریجانی تمام تلاش خود را میکند تا آئینه تمام نمای بیآبرویی عملکرد خود را پنهان کند، غافل از آنکه مردم کوچه و بازار هاج و واج ماندهاند که دم خروس را باور کنند یا قسم حضرت عباس را.
آملی لاریجانی در سخنان جدید خود کارنامه قوه قضاییه خصوصا در برخورد با مفاسد اقتصادی را بسیار روشن توصیف کرده و مدعی شده است: کارهایی که قوه قضاییه در این سالها انجام داده در گذشته سابقه نداشته، مثل رسیدگی به پروندههای کلانی چون پرونده فساد سه هزار میلیارد تومانی یا پرونده بابک زنجانی که با حجم زیاد مورد رسیدگی قرار گرفته است.
آملی لاریجانی همچنین افزوده است: قوه قضاییه در چارچوب وظایف خود، کارش را دنبال میکند و هرگز در پی این نیست که رسیدگی عادلانه را آلوده به برخی تبلیغات ناصحیح و نادرست کند.
برگهایی از یک کارنامه درخشان!
بد نیست با ایشان بخش اندکی از راه طی شده عملکرد دستگاه قوه قضائیه را مرور کنیم:
کمتر از ۷۲ ساعت پس از آنکه وکیل مه آفرید امیرخسروی نامهنگاری وی به رهبری را رسانهای کرد، دادستانی خبر داد که او اعدام شده است، آن هم بدون اطلاع وکیل یا خانوادهاش، و بدون اعلام قبلی و طی روال قانونی. قوه قضاییه با اعدام ناگهانی او میخواست راه دسترسی به کدام متهمان بالادستی را سد کند؟ او در نامهاش به رهبری چه گفته بود؟ و در آخرین جلسات دادگاه چه گفت که پس از آن، پرونده و دادگاه و هرگونه خبررسانی در این باره به دیوار «کش ندهید» برخورد کرد؟
دادگاه اختلاس سه هزار میلیارد تومانی را در حالی آملی لاریجانی به عنوان کارنامه درخشان خود یاد میکند که متهمان اصلی همچون جهرمی و خاوری در آن غایب بودند. خاوری که خود را بسیجی ولایت میدانست و چفیه به گردن میانداخت، از کشور گریخت و جهرمی نه تنها با وجود اسناد آشکار مشارکت وی در این فساد مالی هنوز بدون هیچ پیگردی در خیابانها میگردد، بلکه یک بار با پررویی گفت که این اختلاس نباید علنی میشد!
در دادگاه این پرونده که بزرگترین اختلاس تاریخ کشور توصیف میشد، مشخص شد که دستکم هفت بانک و چندین سازمان دولتی به نحوی در عملیات اختلاس مشارکت داشتهاند و اسامی تعدادی از نمایندگان مجلس و مسئولان دولتی نیز در این پرونده برده شد. علاءالدین بروجردی، ارسلان فتحیپور، محمد دهقان، جبار کوچکینژاد و صمد مرعشی و فرزندان تعدادی از نمایندگان مجلس از جمله افرادی بودند که در این پرونده اختلاس نام آنها برده شده، اما هیچ یک محاکمه نشدند.
نماینده دادستان جمهوری اسلامی در ششمین جلسه دادگاه به صراحت گفت: «یک شبکه مافیایی شامل مدیران بانکی، نمایندگان مجلس، بازنشستگان قضایی، امنیتی، اطلاعاتی و سازمان خصوصی سازی در این اختلاس مشارکت داشتهاند.»
در جلسات دادگاه اختلاس نام چندین تن از مدیران دولتی به میان آمد: وزیر سابق راه و ترابری، معاون وزیر صنایع، قائم مقام سابق بانک مرکزی، معاون سابق وزیر اقتصاد، وزیر سابق صنایع، معاون سابق وزیر راه و ترابری از جمله مدیران ارشدی بودند که گفته شد در این اختلاس نقش داشته اند، از محاکمه آنها چه خبر؟
سعید مرتضوی آئینه تمام نمای بی عدالتی دستگاه قضا
پرونده کهریزک، سازمان تامین اجتماعی و دیگر پروندههای فساد و خیانت سعید مرتضوی نمونهای است از بیخردی حاکمیتی که اگر ۱۳ سال پیش متعصبانه از انتخاب خود دفاع نمیکرد، امروز چنین ننگی بر دامن نظام نمینشست.
در حالی که نگاه کارگران تامین اجتماعی که سالهاست در تنگنای معیشت زندگی میکنند به قوهقضاییه بود تا شاید داد آنان را بستاند، قوهقضاییه یکبار دیگر نشان داد تنها منافع جناحی خود را دنبال میکند.
رای ۲۰۰ هزارتومان جریمه نقدی و شلاق برای مرتضوی در حالی ابلاغ شد که قوهقضاییه بارها نشان داده بود که تمایلی به دادرسی به موقع و عادلانه ندارد.
از دادگاه رئیس دولت سابق چه خبر؟
افکارعمومی هنوز به خاطر دارند که شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران در روزهای پایانی خرداد ۹۲ با ارسال احضاریهای برای محمود احمدینژاد وی را برای پاسخگویی به اتهامات به دادگاه فراخوانده بود. اما وی به دلایل نامعلوم از حضور در دادگاه امتناع کرد.
روز ۱۶ دی ماه هم آمد و دادگاهی تشکیل نشد تا محمود احمدینژاد در آن حاضر شود و معلوم نیست بالاخره پای محمود احمدینژاد به دادگاه باز خواهد شد یا خیر؟
اتهام زمینخواری برادر قاضیالقضات، جواد لاریجانی را هم باید به لیست اضافه کرد. پروندهای که نه تنها رسیدگی نشد بلکه متهم آن را هم دبیر ستاد قوه قضائیه کردند.
نام فاضل دیگر برادر لاریجانی را هم به این سیاهه اضافه کنید که به کارچاقکنی در قوه قضائیه و فساد متهم شده است و فیلم فساد و ارتشاء او را عالم و آدم دیدهاند، حتی مصلحتی و صوری هم که شده مورد محاکمه قرار نگرفته است.
و بسیار دیگری که ..
آقای آملی لاریجانی این مثالها فقط بخشی از عملکرد منتشر شدهی شما در رسانههای رسمی و حتی همسو با خودتان است وگرنه دادگاه عدل الهی پروندهای پربارتر از بیعدالتیها، رانتخواریها، احکام عجیب و ستمهایی است که بر شهروندان این مملکت رفته است. هنوز هم میگویید کارنامهتان درخشان است؟