گویا نیوز : حکایت فراموشی حجت الاسلام خامنه ای نسبت به الطاف افرادی که در گذشته ی او نقشی داشته اند حکایت تازه ای نیست، هم چون حکایت بسیاری از زمامدارانی که پس از رسیدن به قدرت حتی نزدیک ترین افراد به خود را به فراموشی سپرده و محبت های آنان را در حق خود به یاد نیاورده بلکه در برخی از موارد حتی در حق آنان بدی و ظلم روا داشته اند ، در این قسمت به روایت محبت های احمد صدر حاج سید جوادی نسبت به حجت الاسلام خامنه ای در ایام مبارزه پیش از پیروزی انقلاب خواهیم پرداخت ، و از دوستان عزیز خواهشمندیم چنان چه موارد مستند و قابل انتشاری از این دست مطالب سراغ دارند ، برای تنویر افکار عمومی و آگاهی بخشی عمومی برای ما ارسال نمایند تا در بخش های بعدی از آن استفاده شود .
«احمد صدرحاج سید جوادی» متولد ۱۲۹۶، ازاعضای اولیه و بنیانگزاران نهضت آزادی ایران، درکنارافرادی همچون آیتالله سیدمحمود طالقانی، یدالله سحابی و مهدی بازرگان، و از وکلای دادگستری و حقوقدانان مبرز ایرانی به شما میرفت.
ازسوابق اجرایی او به دادستانی تهران در دوران نخست وزیری دکترعلی امینی، مسئولیت وزارت کشور و وزارت دادگستری در دولت موقت مهندس بازرگان و نمایندگی دوره اول مجلس شورای اسلامی میتوان اشاره نمود.
احمد صدر حاج سید جوادی در دوران شاه، وکالت تعداد زیادی ازفعالان سیاسی مبارز را برعهده داشته است که ازجمله آنها میتوان به دکترعلی شریعتی، آیتالله منتظری و حجت الاسلام خامنهای اشاره نمود.
دراین میان، ماجرای دفاعیات او از حجت الاسلام خامنهای که درآن هنگام، طلبهای جوان و کمترشناخته شده درشهرمشهد بود، قابل توجه است. حاج سید جوادی برای دفاع از حجت الاسلام خامنه ای، بارها با هواپیما و سایر وسائط نقلیه دیگر، خود را به مشهد رسانید و دریکی ازاین سفرها، هنگام ورود احمد صدرحاج سید جوادی به ساختمان دادگستری مشهد برای دفاع از حجت الاسلام خامنهای، تعدادی ازافراد وابسته و تحریک شده توسط ساواک، مقابل دادگستری مشهد تجمع نموده و شعارهای مرگ برخامنهای و مرگ برصدرحاج سید جوادی سر میدهند.
پاسبان مأمورمقابل درب دادگستری، اطلاع مییابد که این افراد، قصد حمله و ضرب و شتم این دو نفر، هنگام خروج از دادگستری را دارند، لذا فورا این موضوع را به اطلاع تیمورتاش(رئیس دادگاه) میرساند و تیمورتاش نیز پس ازجلب رضایت حاج سیدجوادی جلسه را تجدید کرده و او را با دو مأمور از درب پشت دادگستری مشهد به خارج از ساختمان فرستاده، و وی با یک تاکسی از مهلکه میگریزد.
با وجود این خدمات و سوابق گسترده و طولانی مدت او در دوران انقلاب، احمد صدرحاج سید جوادی، سالها پس ازانقلاب ۱۳۵۷، بارها بازداشت و مورد محاکمه یا بازجویی قرار گرفت.
او درسال ۱۳۸۰ همراه با تعدادی ازاعضای نهضت آزادی ایران و نیروهای ملی مذهبی بازداشت و دردادگاه به احکام مختلفی ازجمله شلاق محکوم گردید.
احمد صدرحاج سید جوادی هنگام صدورحکم شلاق ۸۴ سال داشت.
او درخاطرات شفاهی خود میگوید که هنگام انشای حکم به قاضی خود مضمونی چنین را بیان کرده است:پیش ازانقلاب من بارها ازآقای خامنهای دردادگاههای شاه به طور رایگان دفاع کردم و مخارج رفتوآمد و دیگرخرجهای مربوطه را هم از جیب خود پرداخت کردم، به خاطردفاع ازآقای خامنهای بارها مورد تهدید جانی قرارگرفتم و آزار و اذیت شدم اما بابت این مسائل هرگزهیچ هزینهای ازایشان نگرفتم، حالا شما به ایشان سلام برسانید و بگویید حاج سید جوادی این ضربات شلاق را به عنوان مزد وکالت خود از شما قبول میکند.