رفسنجانی همیشه نفر اول بود و همه حکومت این را می دانند.

منصور اسانلو، رفسنجانی مرد، حکومت ولایت فقیه فرو می پاشد.

هاشمی رفسنجانی مرد شماره یک حکومت ولایت مرد. رفسنجانی کسی است که خامنه ای را بالا کشید . رفسنجانی جنگ را به عنوان جانشین فرماندهی کل نیروهای نظامی  8 سال ادامه داد. عامل کشتار نزدیک به سیصد هزار جوان مسوول ایرانی شد. رفسنجانی با طرح تعدیل اقتصادی دستاوردهای 100 ساله مزد بگیران ایران را مورد حمله قرار داد. با سیاست مانور رفاه برای حکومتیان قبح بی عدالتی طبقاتی را درهم شکست.  دزدی وفساد حکومتی را بنیان گذاشت. از همان اغاز وبعد از ترور نا قصی که شد، ورق را کا ملا برگرداند. خمینی را روی انگشتش می چرخاند. تمام جنایت ها وشکنجه ها وکشتار های دهه شصت را برعلیه همه گروه ها ، سازمان ها وسندیکاهای کارگری را رهبری کرد.


شورای ترور را سازمان داد. روحانی را به معاونت خود در فرماندهی نیروهای نظامی برگزید. فلاحیان جلاد را به عنوان وزیر اطلاعات انتخاب کرد، ودست او را در هر جنایت وتجاوزی باز گذاشت. فساد مالی ، سو استفاده مالی وایجاد دفتر های اقتصادی ومعاملاتی را در وزارت اطلاعات وسپاه پاسداران گسترش داد. با بهانه" هر وزارتخانه ای خودش را تا مین کند"، دست حکومتیان را در غارت مردم کاملا باز کرد. تمام ترور های خارج کشور را رهبری ومراقبت کرد. در دادگاه میکونوس جزو افرادبرنامه ریز ترور ها شناخته شد. در تروروبمب گذاری  آرژانتین هم نامش در دادگاه به عنوان یکی از سازماندهندگان امده است.او تحت تعقیب دادگاه های بین المللی وپلیس اینترپول بود.  قتل های زنجیره ای را با کمک خامنه ای وفلاحیان از سال 1369 وبعد از کشتار های وحشتناک دهه شصت بنیان گذاری کرد. 
 نمایندگان سندیکاهای کارگری وسازمان ها واحزاب کارگری را سرکوب کرد. در ایجاد خانه کارگر اسلامی و شوراهای اسلامی کار وقانون کار ضد کارگری وضد سندیکایی در سال 1369 به عنوان تاثیر گذار ترین فرد در شورای تشخیص مصلحت نظام نقش داشت. از موضع یک کارگر ارزیابی من همراه با یاد آوری بلاهایی است که بر سرمزد بگیران ایران اورده است. اتاق های بازرگانی وتجارت وتولید را به دست هیات موتلفه سپرد و توسط انها وضعیت تولیدی کشوررا نابود کرد. در کنار خامنه ای، سپاه پاسداران را به عنوان بالا ترین قدرت نظامی وسیاسی واقتصادی بالا کشید. فساد را بسیار عادی کرد. همان پاشنه اشیل که به تمام حکومت اثر گذاشت وتمام حکومت ولایت فقیه را به فساد پا یان ناپذیر مبتلا کرد. سرکوب جنبش دانشجویی دهه شصت را به حسن روحانی سپرد. حتا در دوران خاتمی هم به سیاست ضد کارگری ادامه داد. با حمایت او ، خاتمی واصلاح طلبان حکومتی ، بخش بزرگی از کار گران را از شمول قانون کار محروم کردند. 
 رفسنجانی از کشتار های دهه شصت  دفاع می کرد. تا لحظه اخر برای حفظ حکومت تلاش کرد. بعد از انتشار نظرات آقای  منتظری ، توسط احمد منتظری ، رفسنجانی  بازهم از اعدام ها وکشتار های حکومتی دفاع کرد. نقش مهمی  را در نابودی  محیط زیست و منابع آبی واقتصاد کشوربه دلیل حمایت از سد سازی های بی معنا  داشت. شرکت های تحت پوشش سپاه مثل قرارگاه های خاتم الانبیا و خاتم الاوصیا را به شرکت های سد ساز،راهساز، نفتی ، گازوپتروشیمی واسکله سازی وواردات وصادرات کالا وارد کرد.  در سرکوب مردم وایجاد اختناق وکشتار روشنفکران و حتا درون حکومتی ها . او دنبال یک حکومت اسلامی دیکتاتوری لیبرالی وضد کارگربود. این اواخر هم که دایم بر رفاقت ودوستی اش با خامنه ای تا کید می کرد. یادمان باشد خامنه ای را او به قدرت رساند با دروغی که در مجلس خبرگان گفت و مسوول تمام جنایت های خامنه ای وسپاه وهیات موتلفه هم اوست، تا وقتی که این حکومت ادامه دارد. هر چند که سعی کرد از جناح های اعتدالی حمایت کند، اما رفتارش به سود ملیاردر های وارد کننده کالا بر علیه تولید کننده گان داخلی بود. او می گفت ما نان زیادی نداریم که به زندانی ها بدهیم و از اعدام وکشتار زندانیان سیاسی همیشه دفاع می کرد. رفسنجانی  تاجران را به وارد کردن کالاها دعوت می کرد وسپس باند خودش را با تمام وارد کننده گان کالا شریک می کرد . ان هم از طریق به زندان انداختن انها وشکنجه کردن انها که در زندان ها شاهد این روابط بودیم واین زندانیان  بخش بازرگانی رادر زندان ها  می دیدیم. او برای حفظ جنایات حکومت ولایت فقیه و حفظ حکومت ولایت فقیه هر امری  را مباح می دانست. با مرگ او حکومت ولایت فقیه با چالش بزرگی روبرو می شود. به دلیل فساد وحشتناکی که این حکومت دارد، با از دست دادن رفسنجانی با چالش های وحشتناک تری روبرو می شود. اختلافات درون حکومتی گسترش می یابد. آمادگی کنگره امریکا برای تحریم بیت ولایت فقیه و سپاه پاسداران و800 شرکت تحت پوشش این نهاد ها وافرادی که به این نهادها مربوط می شوند، فشار را بر این حکومت بیش از پیش گسترش خواهد داد. مردم ایران متوجه می شوند که پشتیبانی امریکا و اروپا از این حکومت رو به کاهش است و این دانایی ، می تواند برحضور بیشتر  حرکات اعتراضی کارگران ، مزد بگیران و آزادی خواهان و به میدان امدن بیشتر مردم تاثیر مهمتری بگذارد.مطالبات مردم رو به گسترش است وبی سازمانی حکومت ، وحضور هر چه بیشتر مردم فرو پاشی حکومت ولایت فقیه را در پی خواهد داشت. رفسنجانی می توانست در بخشی ازنیروهای  حکومت تاثیر بگذارد وجلوی شکاف های بیشتر درون حکومتی را تا حدی بگیرد. با نبودن او شاهین ترازوی رفتار حفظ حکومت خیلی کج می شود، کسی نمی تواند نقش رفسنجانی را برای حفظ حکومت بازی کند. نبودن او به سقوط حکومت کمک می کند. این اتفاق برای ما کارگران ومزد بگیران فرصتی نیکو خواهد بود تا صف مستقل خود را بیش از پیش متشکل کنیم و سازماندهی اعتراضات خود را به سوی افق اعتصابات سراسری پیوند بزنیم.