منصور اسانلو: موضع طبقه کار گر ایران در شرایط امروز در ارتباط با مسایل میهنی

پیرامو ن دعوت های جدید به همبستگی کارگران ، مزد بگیران وجریانات وتشکل های دموکراسی خواه وانسانگرا :

فرایند شکل گیری هر اتحادی برای مقابله با استبداد و دیکتاتوری موجود در ایران که به ابزار های دین ومذهب وخرافات مسلح شده است ، امری خجسته است. این که بتوان با تشکیل هر اتحادی که مستقیما ولایت فقیه و ساختار نظام قانونی حکومت اسلامی را مورد حمله قرار دهد، گامی به پیش است. چرا که حکومت اسلامی ولایتی با ابزار تفرقه بینداز وحکومت کن به خوبی از همه ابزار های موجود برای جلو گیری از تشکیل یک جبهه متحد دموکراسی خواه ، عدالت جو، انسانگرا و صلح دوست، که مبتنی بر ارزش های اعلامیه جهانی حقوق بشر باشد، استفاده کرده است. لذا از موضع طبقه کارگر وبه عنوان یکی از نمایندگان کارگران ومزد بگیران ایران، تجربه سندیکاهای کارگری وسپس نهاد های سراسری کارگری را در جهان مد توجه قرار داده و با اشاره به ویژه گی های مهم این تشکیلات که تجربه انها می تواند در اختیار تمام  دموکراسی خواهان قرار بگیرد، موضوع را دنبال می کنم. در سندیکاهای کارگری همه اعضای سندیکا کاملا برابر حقوق هستند و نژاد وزبان ، فرهنگ وملیت ، دین وآئین ، مذهب واندیشه وروش زندگی خصوصی افراد نقشی در همکاری اعضای سندیکا ندارد. چرا که همه برای احقاق حقوق و ایجاد زندگی بهتر وتغییر شرایط کار وبهبود شرایط ان به سود نیروهای کار تلاش می کنند. اساسنامه ای توسط همه انها در جلسات هیات
موسسان تهیه میشودو سپس با تشکیل مجمع عمومی این اساسنامه را به تصویب همه کارگران صنف یا فدراسیون می رسانند. همچنین در مجمع عمومی همه می توانند ازادانه برای پذیرش مسوولیت های سندیکا داوطلب شوند واگر اعضای مجمع عمومی به انها رای دادند، برگزیده گان می توانند مسوولیت ها را بپذیرند وطبق تعاریف اساسنامه کار را به پیش ببرند. از درون این تجربه خرد مندانه می توان نکات مهمی را استخراج کرد، از جمله انکه راه بزرگترین اتحاد وهمکاری عملی بعد از پذیرش اساسنامه و روشن کردن اهداف مشترک گشوده می گرد. در امر سازمان دهی ویار گیری یک جنبش دموکراتیک هم می توان به مبانی جنبش همبستگی که پیشنهاد ماست توجه کرد. چند موضوع ساده وروشن می تواند زیر بنای همکاری اینده احزاب وسازمانها واشخاص را فراهم اورد تا از حالت فردی به حالت جمعی در امده وکار مشخص سرنگونی حکومت ولایت فقیه ، استقرار یک نظام دموکراتیک انسان گرا ومتکی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر وتعهد به اجرای روش حکمرانی خوب را که نهاد های جهانی از تصویب و نکته سنجی های خود گذرانده اند را ، به عنوان کارپایه اولیه همکاری قرار داد. البته شروطی هم در اینجا وارد می شوند همچون این پرسش مهم که چه کسانی وگروه هایی می توانند در این راستا با هم همکاری کنند؟

1- کسانی که هر گز در طول زندگی اشان دستشان به خون هیچ انسانی آغشته نشده واز امران و مجریان شکنجه گری نبوده اند. 2- کسانی که از اموال مردم ایران هر گز غارت و تاراج نکرده وسرمایه های های ملی را ندزدیده اند.
3- چه کسانی نمی توانند عضو این جنبش همبستگی ستم دیده گان دادخواه شوند؟ کسانی که در سطوح بالایی حکومت ولایت فقیه وجمهوری اسلامی پست های تصمیم گیرنده و تعیین کننده داشته اند. برای مثال عملا تمام افرادی که در بخشهای مختلف سه قوه اصلی مملکت و شوراهای شهر ها ، و روستا ها وشهرداری ها و تمام نهادهای زیر مجموعه ولایتفقیه مثل سپاه ، ارتش، رادیوتلویزیون ، مطبوعات حکومتی ، بخش های مدیا های حکومتی ودولتی ،بنیاد های مختلف مقام های مدیریتی ، تبلیغاتی ،مثل امام جمعه ها حتا در یک روستا داشته اند ، کسانی که مسوولیت سازماندهی و اجرایی از حد یک کارمند عادی به بالا داشته اند و می توانسته اند رئیس یک بخش یا دفتر باشند. عملا تمام کار چاق کن ها و عوامل مشکوک به همکاری با حکومت با اسناد محکم ، نمی توانند عضورسمی جنبش همبستگی ستم دیده گان دادخواه شوند. اما اگر هستند کسانی که در دراز مدت متوجه جنایتها وخیانتهای حکومت شده اند و بر اصلاح ناپذیر بودن حکومت هم اشراف پیدا کرده اند می توانند به عنوان هوادارن جنبش همبستگی ستم دیده گان دادخواه همکاری کنند. حتما تلاش های انها توسط مردم آگاه ایران رصد خواهد شد. و به مرور زمان با میزان صداقت وتلاشی که می کنند جایگاه خود را در بین توده های مردم ومبارزان وپیکار جویان جنبش همبستگی پیدا خواهند کرد. در طول زمان همکاری و پیش برد پروژه سرنگونی حکومت ولایت فقیه واستقرار نظام دموکراتیک ، انسانگرا وعدالت جو که حفظ تمامیت ارضی ایران در پیشانی معرفی نامه اش می درخشد ، می توان مواردی به این پیشنهاد اتحاد گرا و همبستگی جو اضافه یا کم کرد. همه کسانی که در این جنبش حضور دارند به اندازه هم از حقوق برابر برخوردارند که نظر دهند. انتقاد کنند. راهکار ارائه دهندو مسولیت بپذیرند . حتمن استعداد و پیگیری ومیزان تلا هایی که هر فرد می کند، در اینکه چه جایگاهی در مبارزه پیدا خواهد کرد موثر خواهند بود.


 ما برپایه  چه اهدافی می توانیم  اتحاد وهمکاری داشته باشیم؟ 
پیشنهادهای اولیه"،  پیشنهاد به نمایندگان احزاب و سازمانها دموکراتیک وهموطنان گرامی ايران

نظام جمھورى اسلامى ايران پس از 37 سال حاکميت استبداد دينى و فرقه اى و اعمال تبعيضات گوناگون بر کل جامعه ايران، کشور ما را در ھمه زمينه ھاى سياسى، اقتصادى و اجتماعى با فقر و ویرانی روبرو کرده و خود نیز به دلیل عدم اصلاح پذیری وفساد سراسری با شکست کامل و بن بست سیاسی و اقتصادی مواجه شده است. جمهوری اسلامی بدلیل ویژه گی ساختار سیاسی دینی به حکومتی اصلاح ناپذیر بدل گشته است. 
کشور ایران با جامعه ای متنوع از مجموعه هايی از مردمان تشکیل شده است که با ويژگی هايی تاريخی ، فرهنگی و زبانی متنوع و گوناگون درحوزه هاي جغرافيايی مختلف ايران زندگی میکنند.  این تنوع زیستی و فرهنگی را مردمانی مانند مردم بلوچ، ترک آذری، تورکمن، عرب، فارس، كرد ، لُروبختياری و ....... تشکیل میدهند که ، دارای هدف و منافع مشترک با همدیگر هستند.
ما برای دموكراسى به مفهوم "آزادی" و "برابری" و"اعمال حاکميت مردم" مبارزه میکنیم و بر اساس تجربه های تاریخی، جدايی هر نوع نگرش ایدِولوژیک و یا نگرشهای افراطی از هر نوع آن را بمنظور جلوگیری از تکرار استبداد درنظآم سیاسی آينده کشور، که تاکنون چرخه استبداد بر آن چرخیده است را، امری ضروری و اجتناب ناپذیر می دانیم. 
ما از احزاب و سازمانها و همچنین شخصیتهای دلسوز جامعه که دل در گرو آزادی مردمان ایران دارند و درهرکجا که هستند دعوت میکنیم که با توجه به مبانی فوق و اصول مطروحه ذیل، برای ايجاد یک همبستگی بزرگ در جبهه ای وسیع از اپوزیسیون دموکرات و سکولار گرد هم آیند و بر علیه استبداد دینی، در مسیر مبارزه گسترده آزادی خواهی مردمان ایران شرکت نموده و خود را به جنبش سراسری با محوریت حقوق بشر و دموکراسی خواهی کشور پیوند دهند. 


برای رسیدن به دموکراسی و آزادی در کشورمان ایران، اقدامات مشترک زیر را ضروری میدانیم:


1- حمایت همه جانبه از جنبش های مطالباتی و اعتراضی مدنی- سیاسی مردمان کشور، مانند جنبش کارگران ، کشاورزان و دیگر دستمزد بگیران، جنبش معلمان ، جنبش برابری طلبانه حقوقی زنان و مردمان گوناگون ايران ، جنبش دانشجویان ، جنبش دفاع از محیط زیست، جنش دفاع از حقوق کودکان و مادران، جنبش دفاع از زندانیان سیاسی وخانواده های آنان، جنبش دفاع از لغو اعدام ، جنبش دفاع از ازادی تشکل های مدنی، سياسی ، سندیکاها ها واتحادیه های صنفی وتجاری در سراسر کشور۔ 



2- گذار از نظام جمهورى اسلامى با تکيه بر روشهای مبارزاتی مسالمت آمیز و مقتضی با هدف استقرار حکومتی دموکراتيک و غير متمرکز با توزيع قدرت سياسى و امکانات اقتصادى برابر بين مردمان گوناگون ايران از طريق ايجاد دولت مشترک مرکزی و دولتها وپارلمان هاي منطقه ای 

3- جدایی نهاد های دین از نهادها و ارگانهای حکومت و دولت 


4- اختیارات دولت دموکراتيک مشترك مرکزی برخاسته از اراده تمامی مردمان ايران كه بتصويب مجلس موسسان خواهد رسيد، شامل دفاع ملی، سیاست خارجی، برنامه های کلان اقتصادی و ارتباطات و سیاست های پولی کشور است ۔ تمامی امورديگر دراختیار دولتهای منطقه ای در حوزه هاى جغرافيايی گوناگون ايران خواهد بود.

5- زبان فارسى بعنوان زبان دولت مشترک مرکزی و همچنين زبان ادارى و ارتباطى بين حوزه های زبانی مختلف در کشورايران است ۔ زبان مردمان مناطق مختلف، زبان کاربردی در همه امورات اجتماعى, و ھمچنين به موازات زبان فارسی ، زبان تحصيلاتی آنان نيز خواھد بود۔

6- تضمين مطمئن و پايدار برای حفظ تماميت ارضى و يكپارچگى كشورايران غير متمرکز ، پیوندی اجتناب ناپذیر با تأمين حقوق برابرمردمان گوناگون کشور ما داشته و تقويت زمينه های همبستگی و همزيستی مسالمت آميزميان آنان نیز، در این عامل مهم نهفته است۔


برقرار باد دموکراسی ،  آزادی ، عدالت اجتماعی وصلح  در ایران متحد


منصور اسانلو
11/11/1395