باقر اسانلو از نسل کارگران بلند پرواز تاریخ معاصر ایران است . او به دلیل دفاع از حقوق کارگران ایران وبه خصوص در جنبش کاهش ساعت کاردر کارخانه قند ورامین ، تا رسانیدن ان به هشت ساعت کار در روز به همراهی یاران ورفقای نزدیکش همچون علی گل گزی، اخراج شد. زندان رفت . تبعید شد . اما سرانجام توانست در شرکت نفت شاغل شود. در انجا هم او در سندیکای کارگران مهندسی پخش از سخنگویان ورهبران سندیکالیست شرکت نفت پخش تهران شد. مادر اسانلو در تمام این مبارزات وسختی کشیدن ها همراه پدر باقر راه دشوار کار وپیکار را پیموده است.
جنبش نوین سندیکاهای کارگری روی شانه های این یاران قوام ودوام یافته است. پدران ما که در مقابل ستمکاری مقاومت می کردند وحرف هایشان را میزدند. تشکیلات درست می کردند ومنافع فردی خود را با منافع جمعی پیوند می زدند.
نسل عقابان بلند پرواز که در دوران بی سوادی وکم سوادی راه کار وپیکار برای زندگی همگانی را برگزیدند. با مسالمت امیز ترین ایزار ممکنه ، یعنی کارجمعی سندیکایی وحزبی وسازمانی . آنها بدنه نا اگاه کارگران را که پراکنده و نا اشنا به حقوق انسانی واجتماعی اشان بودندرا، با پایه ای ترین حقوق خود اشنا کردند. و خود نیز همیشه در حال اموختن بودند.
این انسانهای زحمتکش وشریف با نیروی کارشان وبا اگاهی وتخصص هایی که به دست اورده بودند ، در شرایطی می توانستند برای بهبود شرایط کار وزنگی تلاش کنند، که امور پایه ای ایجاد اشتغال وتولید وخدمات از سوی حکومتیان به عوان یک وظیفه در دستور کار قرار داشت. به همین دلیل کنشگری آنها هم پاسخی در خور پیدا می کرد.
ما ادامه دهندگان راه پدرانی هستیم که به ما درس سازماندهی وآموزش های سندیکایی را اموختند. راهی که هنوز بسیاری از زوایای مثبت و کارآمد آن ناشناخته مانده است. امیدوارم بتوانیم این زوایا را برای نجات مردم میهن خود اجرایی کنیم.