اخباروگزارشات کارگری18آذر1395 لایحه اصلاح قانون کار احمدی نژاد – روحانی نه!

اخباروگزارشات کارگری18آذر1395
لایحه اصلاح قانون کار احمدی نژاد – روحانی نه!
تغییرقانون کار بنفع کارگران آری!
- تهاجمي جديد به اعتراضات اجتماعي در حال شكل گيري است
- اعتصاب کارگران شرکت رژین صنعت در فاز ۱۷و۱۸ منطقه پارس جنوبی عسلویه
- گزارشی درباره سومین روزاعتصاب کارگران پتروشیمی بوشهر
- هفتمین روزتجمع اعتراضی کارگران کشت و صنعت مهاباد نسبت به عدم پرداخت مطالباتشان!
- تجمع زنان روستای قره خان بندی مقابل پتروشیمی خراسان ومسدود کردن ورودی کارخانه برای اشتغال جوانان بیکار!
- ایرج فدایی، کارگر شرکت واحد از زندگی و روزهای کارگریش گفت!
- عدم پرداخت 4ماه حقوق کارگران کارخانه کمپروسورسازی تبریز!

- تجمع اعتراضی اهالی شهر سرخون نسبت به آلودگي آب شرب!
- تجمع اعتراضی اهالی شهرستان جغتای در فرمانداری این شهر!

- گود برداری نا ایمن موجب مرگ کارگری جوان درشیراز شد|

- مصدومیت3کارگرشهرداری تهران درحین کار!

تهاجمي جديد به اعتراضات اجتماعي در حال شكل گيري است

شانزدهم آذر امسال فضای دانشگاه​ها برای برگزاری مراسم مستقل دانشجویان بسیار امنیتی بود. در پی انتشار بیانیه شوراهای صنفی دانشجویان که نشان از خیز جدیدی در مبارزات دانشجویی است، اعتراضات چندی در دانشگاه​ها برگزار شد ولي نيروهاي حكومتي با راه انداختن مراسم دولتی در حد برگزاری یک جشن و دادن گل به دانشجویان و سخنرانی وابستگان و گسترش جو امنيتي تلاش كردند تا روز دانشجو را از محتوای مبارزاتی آن علیه استبداد و دیکتاتوری خالی کرده و از آن مراسمي بي محتوا براي تبليغات حكومتي بسازند تا مبارزات واقعي دانشجوئي را سركوب كنند.

هفته​ی قبل نیز شاهد دو تهاجم وحشيانه نيروهاي امنيتي و لباس​شخصي به تجمع كانون نويسندگان ايران و تجمع اعتراضی اعضائ سنديكاي شر كت واحد بودیم. اين نوع اعمال غيرانساني هر چند سابقه​اي طولاني در برخورد​هاي پليسي دارد اما از اين جهت بي سابقه بود كه تجمع​كنندگان قبل از رسیدن به محل تجمع مورد ضرب و شتم بسيار شديد قرار گرفتند. تجمع کانون نویسندگان در سالگرد مرگ پوینده و مختاری و در اعتراض به قتل​های زنجیره​ای و تجمع شرکت واحد در اعتراض به عدم رسیدگی به اختلاس در تعاونی مسکن رانندگان شرکت اتوبوسرانی صورت گرفته بود.

این برخوردهای پلیسی و خشونت بار نشان از پیش بینی اعتراضات گسترده مردمی علیه انواع فشارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، بی حقوقی​ها، حق کشی​ها، تبعیض​ها، فسادها و دزدی​هایی است که هر روز بیش از پیش افشا می​شوند و به جای آنکه مرتکبان این جرایم به مجازات برسند، افشاکنندگان به زندان می​روند.

اما تاریخ نشان داده که حتا پیش​دستی کردن در سرکوب بی​رحمانه اعتراضات مردم به جان آمده، نیز نمی​تواند از اعتلای این مبارزات و اعتراضات جلوگیری کند زیرا فشارها که از حد بگذرند دیگر مردم چیزی برای از دست دادن نخواهند داشت.

کانون مدافعان حقوق کارگر

17 آذر

اعتصاب کارگران شرکت رژین صنعت در فاز ۱۷و۱۸ منطقه پارس جنوبی عسلویه

گزارش خبرنگار پیام سندیکا از پارس جنوبی

کارگران ایران زمین از سیستم پیمانکاری و منپاوری خشمگین هستند و دامنه اعتصابات را گسترش می دهند و خواهان گرفتن حقوق قانونی خود هستند.

از حدود دقیقن سه هفته پیش، اعتصاب کارکنان و پیمانکاران شرکت رژین صنعت فاز ۱۷و۱۸ منطقه پارس جنوبی عسلویه شروع شده است که از دست کارفرما (آی.پی.ام.آی) به دلیل پرداخت نکردن معوقات مزدی خود که از سال ۱۳۹۳، ۱۳۹۴ و سال جاری را پرداخت ننموده است ؛ بسیار خشمگین هستند و دست به اعتصاب گسترده زدند.

این کارفرمای پالایشگاهی که در ۲۲بهمن پارسال پروژه را تحویل شرکت نفت داده است و پولش را گرفته، متأسفانه هنوز پول شركت و پيمانكاران را پرداخت نكرده است و براي خودش حساب و كتاب ميسازد كه شركت بدهكار است و نمره منفی دارد. شركت رژين صنعت می گويد كه ٣٠ ميليارد طلب دارد ؛ ولي كارفرما ميگويد كه شركت رژين صنعت ٨ ميليارد بدهكار است. كارگران اعتصاب كننده ديروز به دنبال مدير عامل (آی.پی.ام.آی؛ يا مديريت طرحهای صنعتی ايران) آقای سيد مرتضی امامی به كمپ يك كارمندی واقع در بيدخون يورش بردند و خواهان ديدار او شدند تا در مورد مطالباتشان گفتگو نمايند؛ اما ايشان با هماهنگی حراست منطقه ويژه پارس جنوبی و حراست آی.پی.ام.آی از دست طلبكاران بطور پنهانی از درب ايدرو به داخل سايت رفته و از درب شركت Oيك گريخت و فرار كرد.

هم اكنون كارگران درمانده و سرگردان به دنبال سرنخ از مدير عامل هستند تا شايد با صرف هزينه های گزاف بتوانند او را پيدا نمايند و دستمزد كارگری خويش را دريافت بنمايند.

به اميد رهايي از سيستم نابسامان دلالی كار و خصوصی سازی كه همچنان به ويرانگری خويش ادامه می دهد.

با سپاس(وارتان خرمدين،كارگر پروژه ای پارس جنوبی عسلويه،١٧آذر 1395)

گزارشی درباره سومین روزاعتصاب کارگران پتروشیمی بوشهر!

گزارش خبرنگار پیام سندیکا از عسلویه

درود بر تمام کارگران ایران زمین که در راه آرمانهای حقیقی خود،همچنان صبورانه به پیش می روند.

در تاریخ 17 آذر 1395 کارکنان پتروشیمی بوشهر منطقه پارس جنوبی عسلویه برای سومین روز متوالی برای مطالبه دستمزد کارگریشان،در اولین پگاه روز به اعتصاب گسترده خود ادامه دادند و تجمع اعتراضی خود را آغاز نمودند. معاون کارگاه و سرپرست اجرا به میان کارگران خشمگین آمدند و با زبان قلدری گفتند که بروید تسویه کنید و سریع پولتان را میدهیم.

جمعیت کارگران که در حدود ۱۰۰۰نفر بودند با خشم و ناراحتی به جلوی دفاتر رفتند و گفتند که اول تمام پولمان را به حساب بریزید بعد تسویه نمایید و هیچکدام از کارگران برگه تسویه نگرفتند و هنگامی که معاون کارگاه برای دومین بار خواسته خود را مطرح کرد در برابر منطق کارگران با خشم میدان را خالی کرد و کارگران هم بر سر اعتصاب خود پافشاری نمودند.

شرکتهای پیمانکاری حق خود میدانند که هرگونه میخواهند با نیروها برخورد نمایند؛ قابل توجه است که وقتی کارفرما از همین معاون کارگاه پرسید برای چه پول کارگران را نمی دهید ؟! او در پاسخ گفت که کارگران نیازی به پول ندارند.

این سخن شرم آور به هیچ کس مجال قضاوت نمی دهد و به بی شرمی این فرد پی می بریم. حال بهتر است پی ببریم که سیستم دلالی کار به هیچوجه اعتنایی به نیازها و مشکلات کارگران ندارد و از آزار دادن زیردستان لذت می برد و این به نوعی بیماری سادیسم می ماند که رحم و عاطفه را خط زده اند و عطش پول بیشتر، جلوی چشمان آنان را گرفته است و واقعیات جامعه را که فلاکت و فقر و نداری بر آن حکمفرمایی می نماید را نادیده می گیرند.

این واقعیت ها را ما هیچگاه فراموش نخواهیم کرد و در برابر ستمگریها، روی خوش نشان نخواهیم داد.

با سپاس (وارتان خرمدین، کارگر پارس جنوبی عسلویه)

هفتمین روزتجمع اعتراضی کارگران کشت و صنعت مهاباد نسبت به عدم پرداخت مطالباتشان!

امروزپنج شنبه18آذر،کارگران مجتمع صنعتی کشت و صنعت مهابادبرای هفتمین روزمتوالی در اعتراض به عدم پرداخت مطالباتشان دست به تجمع مقابل این مجتمع صنعتی زدند.

کارگران در مقابل این مجتمع صنعتی چادر‌هایی برپا کرده‌اند و تاکید دارند که تا تکلیف پرداخت مطالباتشان مشخص نشود به تجمع خود پایان نمی‌دهند.

به گزارش18آذر ایلنا،کارگران مجتمع صنعتی کشت و صنعت مهاباد از روز جمعه هفته گذشته تاکنون در اعتراض به عدم دریافت کامل مزد و مزایای مزدی و سنوات مقابل این مجتمع صنعتی تجمع برگزار کرده‌اند.

کارگران در مقابل این مجتمع صنعتی چادر‌هایی برپا کرده‌اند که البته هم اکنون به دلیل سردی هوا به داخل مجموعه رفته‌اند؛ اما تاکید دارند که تا تکلیف پرداخت مطالباتشان مشخص نشود به تجمع خود پایان نمی‌دهند.

تعداد کارگرانی که در این تجمع حضور دارند در ساعات مختلف شبانه روز و با توجه به سردی هوا متفاوت است؛ اما کارگران تلاش دارند که این تجمع اعتراضی را به صورت حداکثری برگزار کنند.

یکی از کارگران که در این تجمع حضور دارد گفت که آنها هم اکنون قادر به تامین مایحتاج اولیه خانواده‌هایشان نیستند و لذا باید تکلیف پرداخت مطالباتشان هر چه سریعتر روشن شود.

مجتمع صنعتی کشت و صنعت مهاباد از 4 شرکت کشت و صنعت، مجتمع دامداری و صنعتی، سردخانه زمزم، همامرغ مهاباد تشکیل شده است که هم اکنون بیش از 100 کارگر در این 4 مجموعه مشغول به کار هستند.

در مجموع گفته می‌شود که این کارگران به اضافه کارگران اخراج شده بیش از 500 میلیارد تومان مزد، مزایای مزدی و سنوات از این 4 شرکت طلبکارند.

این کارگران همچنین از بابت مشکلات بیمه‌ای خود گلایه مند هستند چراکه دفترچه بیمه‌های آنان تمدید نشده است.

تجمع زنان روستای قره خان بندی مقابل پتروشیمی خراسان ومسدود کردن ورودی کارخانه برای اشتغال جوانان بیکار!

روز پنج شنبه 18آذرماه،جمعی از زنان روستای قره خان بندی بجنورد با اجتماع مقابل پتروشیمی خراسان،مسدود کردن ورودی کارخانه ،ممانعت از ورود نیروهای تعویض شیفت وکامیون ها به داخل ،خواستاراشتغال جوانان بیکارروستا در این مجموعه تولیدی شدند.

به گزارش 18آذرمنابع خبری محلی،حدود 50نفر از زنان روستای قره خان بندی بجنورد مقابل درب های کارخانه پتروشیمی تجمع و مانع ورود کامیون ها به داخل کارخانه شدند.آنها خواستار استخدام بیکاران این روستا در کارخانه پتروشیمی خراسان بودند.

حاضرین در این تجمع اعتراضی گفتند که رئیس هیئت مدیره شرکت پتروشیمی طی سخنرانی در یکی از مساجد قول داده بود تا جوانان این روستا را در این شرکت به کار بگیرد و اکنون پس از گذشت ماه ها این وعده محقق نشده است.

بنابهمین گزارشات،یکی از زنان قره خان بندی گفت: ما هیچ خواسته ای به جز اشتغال جوانان خود نداریم.

وی که خواست نامش فاش نشود افزود: در زمان راه اندازی کارخانه توسط مسوولان مربوطه قول های زیادی برای اشتغال جوانان داده شد اما متاسفانه هم اکنون تمامی قول ها به فراموشی سپرده شده است.

وی افزود: بیشتر زمین های کشاورزی و همچنین عرصه های منابع طبیعی که برای چرای دام ها اختصاص داشت در اختیار این مجموعه تولیدی قرار گرفت.

وی آلودگی زیست محیطی و کاهش محصولات تولیدی را یکی از اساسی ترین مشکلات مردم این روستا عنوان کرد و افزود: متاسفانه هم اکنون اهالی روستای قره خان بندی از نظر اقتصادی و بیکاری دغدغه دارند و هیچ کمکی نیز توسط این مجتمع تولیدی برای اشتغال جوانان صورت نگرفته است.

وی اظهار کرد: متاسفانه بیشتر جوانان ما مجبور به مهاجرت به شهرهای دیگر از جمله تهران و مشهد شده اند که این امر نیز مشکلات دیگری برای ما روستاییان ایجاد کرده زیرا که هم اکنون روستا از جوانان خالی شده است و بیشتر سرپرست خانوار نیز در خانه حضور ندارند.

یکی دیگر از زنان این روستا نیز خواستار توجه به خواسته های مردم این اهالی شد و افزود: ما هم اکنون آلودگی های این کارخانه را تحمل می کنیم.

وی نیز که خواست نامش فاش نشود افزود: آلودگی های این واحد تولیدی باعث کاهش محصول و حتی خشک شدن درختان میوه و صیفی جات می شوند.

وی خواستار کمک مسوولان مربوطه شد و افزود: هیچ خواسته دیگری به جز اشتغال برای جوانان و همسران خود ندارند زیرا که بیشتر جوانان این روستا بیکار هستند و یا در شهرهای بزرگ کارگری می کنند.

مجتمع پتروشیمی خراسان در 17 کیلومتری شهر بجنورد مرکز خراسان شمالی قرار دارد که در سال 75 به بهره برداری رسید که در راستای خصوصی سازی سهام آن به بخش های خصوصی و شبه خصوصی واگذار شد.

در چند سال اخیر بیشترین تولیدات این واحد صنعتی بخصوص کریستال ملامین آن به خارج از کشور صادر شده است.

درهمین رابطه:

تجمع اعتراضی متقاضیان کار همزمان با سفر وزیرکار به بجنورد مقابل کارخانه پتروشیمی خراسان!

روزپنج شنبه8مهر، همزمان با سفر وزیرکار به بجنورد جمعی از متقاضیان کاردست به تجمع مقابل کارخانه پتروشیمی خراسان زدند و مانع ورود کامیون ها به داخل کارخانه شدند.

آنها خواستار استخدام بیکاران این روستا در کارخانه پتروشیمی خراسان بودند.

بجنا طی گزارشی بتاریخ10مهر، از تجمع اهالی روستای قره خان بندی بجنورد در مقابل کارخانه پتروشیمی بجنورد در روز پنج شنبه هشتم مهر ماه خبر داد.

بنابهمین گزارش،تعداد 40 نفر از اهالی روستای قره خان بندی بجنورد همزمان با بازدید وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی از پتروشیمی مقابل درب های کارخانه تجمع و مانع ورود کامیون ها به داخل کارخانه شدند.

آنها خواستار استخدام بیکاران این روستا در کارخانه پتروشیمی خراسان بودند.

گفتنی است طی سه سال اخیر اهالی این روستا چندمین بار مقابل پتروشیمی برای استخدام مردم این روستا تجمع کرده اند.

روستای قره خان بندی در سه کیلومتری کارخانه پتروشیمی خراسان قرار دارد.

قابل ذکر است قره خان بندی، روستایی از توابع بخش گرمخان شهرستان بجنورد در استان خراسان شمالی است.

ایرج فدایی، کارگر شرکت واحد از زندگی و روزهای کارگریش گفت!

مرد ناشناس خیابان‌ها

تصویر فدایی با چشم‌هایی گریان و در مقابل شورای شهر تهران در روزهای گذشته خیلی ها را تکان داده است

«ایرج فدایی» را کسی به اسم نمی‌شناسد، عکسش را با چشمانی گریان و صورتی تکیده اما این روزها خیلی‌ها دیده و در شبکه‌های اجتماعی دست به دست کرده و البته تکان خورده اند. او همان کارگری است که هفته پیش به همراه تعدادی از کارگران شرکت واحد به مقابل ساختمان شورای شهر تهران رفت تا خواسته‌هایش را با اعضای آن در میان بگذارد؛ خواسته‌هایی که پیگیری تحویل خانه‌ای که قرار بود از ١٤‌سال پیش تعاونی مسکن شرکت اتوبوسرانی تهران به او بدهد، اصلی‌ترین آنهاست. آن روز اما اتفاقات خیابان بهشت طوری پیش رفت که در آخر، اشک او را درآورد. ایرج فدایی در روزهای گذشته، مدام اشک ریخته است؛ مثل وقتی که با دست‌هایی با هم گره خورده و صورتی که درخستگی در آن پیدا بود، نشست روی صندلی و گفت که خسته است و هروقت حرف آن روز، ١٤ آذر شد اشک به چشمهایش دوید. فدایی حالا ١٧‌سال است که راننده اتوبوس داخل شهری است و سال‌های گذشته را شب تا صبح روی اتوبوس‌های بی آر تی خط تهرانپارس – آزادی گذرانده است، با نفسی تنگ که یادگار آن دو‌سال جبهه در سال‌های دور جنگ است و البته آلودگی سمج تهران.

آقای فدایی ما با شما از طریق تصاویری که از شما و درحال گریه کردن، در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد؛ آشنا شدیم؛ تصاویری که به تجمع شما و تعدادی دیگر از کارگران شرکت واحد، مقابل شورای شهر تهران برمی‌گردد. دلیل اعتراض شما چیست؟

مشکل ما مسکن است. از ١٤‌سال پیش قرار بود که تعاونی مسکن شرکت اتوبوسرانی به ما مسکن بدهند. آن موقع که آقای بیژنی در تعاونی بودند به چند نفر خانه دادند ولی وقتی او برکنار شد، دیگر این موضوع پیگیری نشد.

اگر بخواهند خانه را به شما تحویل بدهند، در کدام منطقه است؟

به یک‌سری در اطراف پاسگاه نعمت‌آباد خانه داده‌اند، به بعضی‌ها هم در سپیدار کرج. آنها هم خانه‌هایشان وضع مناسبی ندارد و هنوز نیمه کاره است.

الان مستاجرید؟

بله.

کجا زندگی می‌کنید؟

اطراف شهریار؛ یعنی جاده ملارد، شهرک شاهد.

چقدر اجاره خانه می‌دهید؟

١٠‌میلیون پیش داده‌ایم، ٥٠٠‌هزار تومان اجاره.

چند سالتان است؟

٤٨ سال.

ولی سن‌تان خیلی بیشتر از ٤٨‌سال می‌زند.

خب دیگر مشکلات، زیاد داشته‌ام. من بچه جبهه و جنگم.

رزمنده بودید؟ چندسال؟

١٤ ماه سابقه جبهه دارم. من دانش‌آموز بودم که به جبهه رفتم و در خانواده‌مان چهار شهید داده‌ایم. برادرم هم جانباز است.

یعنی چندسال‌تان بود که به جبهه رفتید؟

١٧سال.

کدام جبهه‌ها بودید؟

خوزستان و کردستان.

چه سال‌هایی؟

از‌سال ٦٥ تا زمان آتش‌بس. پنج مرحله به جبهه رفتم، هی آمدم و برگشتم. بیسیم‌چی بودم.

خودتان جانبازی ندارید؟

نه، زخمی شدم ولی سطحی بود.

الان با این مشکلات، پشیمان نیستید که چرا رفتید جنگیدید؟

نه، به هیچ وجه.

چرا؟

به‌خاطر مملکتم بود.

اگر دوباره جنگ بشود، باز هم می‌روید بجنگید؟

بله، صد در صد.

چه محکم می‌گویید بله!

چون هم آن‌موقع مطمئن بودم، هم الان.

یعنی ترسی ندارید؟

نه، چه ترسی. بالاخره آدم یک روز می‌میرد. مهم، کیفیت مرگ است.

چندتا بچه دارید؟

یک پسر ١٨ ساله.

چندسال است که کارگر شرکت واحدید؟

١٧سال.

الان در کدام خط اتوبوسرانی کار می‌کنید؟

در سامانه یک که خط بی آر تی تهرانپارس – آزادی است. شب‌کارم.

یعنی از چه ساعت تا چه ساعتی؟

از ساعت ٩ شب تا شش صبح.

حالا چه شد که شب‌کار شدید؟

به‌خاطر حقوقش که ٥٠٠ -٤٠٠هزار تومان از روزکارها بیشتر است، حداقل یک گوشه‌ای از دردمان را دوا می‌کند.

یعنی کل دریافتی‌تان در ماه چقدر است؟

با اضافه کاری و همین ٤٠٠ تومان اضافه، نزدیک سه میلیون. یک‌سوم حقوقم بابت کرایه خانه و ایاب و ذهاب می‌رود، دیگر چیزی نمی‌ماند برایمان.

کف حقوق و حداکثر حقوق کارگران شرکت واحد چقدر است؟

بستگی به اضافه کاری و هزارجور شرایط دیگر دارد. ولی در کل بین ٣ تا ٤‌میلیون تومان است.

خب خیلی هم کم نیست.

شرایط کاری ما واقعا سخت است. رانندگی کردن هر روز در این شهر که پر از آلودگی و ترافیک است، جانی برای ما نمی‌گذارد. شما خودت بیا ببین یک شب می‌توانی با این کارتن خواب‌ها کار کنی؟ شبها می‌آیند در اتوبوس تا از سرما در خیابان یخ نزنند و چون تمیز نیستند و زمستان است و شیشه‌ها بسته، گرمای بخاری به آنها می‌خورد، آدم از بو خفه می‌شود. خب به هرحال آنها هم آدمند، دل‌مان برایشان می‌سوزد.

چه شد که کلا کارگر شرکت واحد شدید؟

خب کار دیگری بلد نیستم. فقط رانندگی بلدم. از همان اولش هم کار دیگری بلد نبودم و به رانندگی ادامه دادم. ما خانوادگی راننده‌ایم. برادرهایم هم به همین کار مشغولند.

هیچ‌وقت شده که پشیمان شده باشید از این‌که راننده شدید؟

خب قسمت ما هم همین بوده.

تحصیلات‌تان؟

دیپلم ردی‌ام.

به آن روز برگردیم؛ روزی که از صورت گریان شما عکسبرداری و در سطح گسترده‌ای منتشر شد. چه شد که تصمیم گرفتید به مقابل شورای شهر بروید؟

خب ما در دو‌سال گذشته هم چندبار برای این موضوع جمع شده بودیم اما هیچ‌وقت هم جوابی نگرفتیم. قرار بود که تعاونی مسکن به صورت بلاعوض به ما خانه بدهد اما هنوز این اتفاق نیفتاده است. مشکل ما الان این است که مدام به ما می‌گویند این موضوع را بررسی می‌کنند ولی جوابی به ما نمی‌دهند.

شما چند نفرید که این مشکل را دارید؟

دقیقا نمی‌دانم ولی فکر می‌کنم حدود ٥٠٠ نفر باشیم.

آن روز که مقابل شورای‌شهر جمع شدید، چند نفر بودید؟

حدود ٩٠ -٨٠ نفر.

وقتی عکس‌تان در فضای مجازی، آن هم با آن حجم زیاد دست به دست شد، واکنش‌تان چه بود؟

خب تعجب کردم، انتظارش را نداشتم.

شد که مثلا حس خجالت داشته باشید؟

نه خجالت برای چی؟ احساسات آن موقع من گریه بود. توقع چنین برخوردی را نداشتم و آن روز خیلی از این موضوع ناراحت شدم. خب ما فقط می‌خواستیم خواسته‌های منطقی‌مان را بگوییم.

آن روز دقیقا چه اتفاقی افتاد؟

ما ساعت ١٠ صبح ١٤ آذر به خیابان بهشت رفتیم. آن روز برخورد با ما با همیشه فرق داشت. قبل از این هم ما چندبار دراین‌باره اعتراض کرده بودیم و همیشه برخورد کاملا محترمانه‌ای با ما شده بود، اما آن روز برخوردها با ما متفاوت بود. وقتی تعدادمان زیاد شد، اتفاق‌های ناخوشایندی افتاد.

کدام قسمت شما آسیب دید؟

من یک کف‌گرگی خوردم و صورتم و سرم آسیب دید. هنوز هم به‌خاطر ضربه‌ای که به پشتم خورد، نمی‌توانم خوب به صندلی تکیه بدهم.

بعد از این‌که عکس شما منتشر شد، کسی سراغ شما را گرفت؟

نه هیچکس.

عکس را چه کسی از شما گرفت؟

یکی از کارگرانی که با ما آمده بود.

از خانواده‌تان کسی عکس‌تان را دیده؟

امروز خواهرم که خراسان زندگی می‌کند، دیده و نگران شده بود. زنگ زد گفت چی شده؟ من هم گریه‌ام گرفت.

آن روز بازداشت هم شدید؟

بله. ١٦ نفرمان را بازداشت کردند. دو ساعت بازداشتگاه بودیم که بعدش من حالم بد شد و به بیمارستان رفتیم. بیمارستان هم‌چون پول همراهمان نبود، پذیرشمان نکرد.

آقای سرخو، عضو شورای شهر دو روز پیش از شما و همکاران‌تان به دلیل اتفاقاتی که آن روز افتاد، معذرت‌خواهی کردند.

معذرت‌خواهی به چه درد ما می‌خورد. جلوی زن و بچه‌های‌مان با ما برخورد کردند. (گریه)

در این مدت، از مردم کسی سراغ شما را نگرفته است؟

نه. من در تاریکی می‌روم سر کار و در تاریکی برمی‌گردم. کی من را می‌شناسد؟ کی اصلا من را در اتوبوس نگاه می‌کند که بخواهد من را بشناسد؟

غیر از مسأله مسکن، مشکلات دیگرتان چیست؟

ما امنیت شغلی چندانی هم نداریم. شنیده‌ام که قانون کار را دارند عوض می‌کنند که روی نیروی رسمی بودنمان تأثیر می‌گذارد و به نفع کارفرما پیش می‌رود. آلودگی هوای تهران هم ما را خیلی اذیت می‌کند. من تنگی نفس شدید دارم. در این ١٧ سال، واقعا سلامتم تهدید شده است ولی چاره‌ای نیست، چه کار کنیم. به خاطر همین تنگی نفس، شب‌ها کار می‌کنم که کمتر اذیت شوم. خب دخل و خرجمان هم جور در نمی‌آید، باید مدارا کنیم. پسرم هم ناراحتی اعصاب دارد و چندوقت یک بار در بیمارستان بستری می‌شود و هرچی پول داریم پای بیمارستان می‌رود.

تنگی نفس‌تان یادگار جبهه است؟

تقریبا. آن موقع که خوزستان و در سوسنگرد بودم، آخرهای شیمیایی به من هم رسید.

آن روز غیر از شما افراد دیگری هم بودند که رزمنده یا جانباز بوده باشند؟

بله. پنج نفرشان جانبازند. در میان کارگرهای شرکت واحد تعداد کسانی که رزمنده و جانبازند، زیاد است. من هم عضو ایثارگان شهرداری تهران هستم.

می‌دانید تهران چه تعداد کارگر شرکت واحد دارد؟

حدود ٧ تا ٨‌هزار نفر.

فکر می‌کنم بیشترشان هم بیرون تهران زندگی می‌کنند. درست است؟

بله، بیشترشان در حومه تهران زندگی می‌کنند. از این هفت‌هزار پرسنل، شاید ٥٠٠ نفرشان در تهران زندگی کنند. همه کرج، پردیس، فردیس، راباط‌کریم، قلعه‌ حسن‌خان و غیره‌اند. خب آدم‌های بیچاره هم کارگر می‌شوند، آدم درست و حسابی و وضع خوب که نمی‌آید بشود راننده اتوبوس، با این همه مشکلات.

منبع:شهروند-18آذر

عدم پرداخت 4ماه حقوق کارگران کارخانه کمپروسورسازی تبریز!

پرداخت معوقات حقوقی کارگران کارخانه کمپروسورسازی تبریز از مرز چهار ماه گذشت.

به گزارش18آذرایلنا،منابع خبری در کارخانه «کمپروسور سازی تبریز»گزارش داده‌اند حدود 136 کارگر رسمی و قراردادی این کارخانه به دلیل آنچه «کمبود منابع مالی» عنوان می‌‌شود؛ با احتساب 50 درصد عیدی سال 94 بیش از 4 ماه حقوق و مزایا دریافت نکرده‌اند.

یکی از کارگران در تشریح جزئیات این خبر گفت: پس از سال‌ها چالش کارگری در «کمپرسور سازی ایران»، وضعیت کارخانه از حدود دو ماه پیش با تغییر مدیرعامل رو به بهبودی است اما هنوز دستمزد مرداد، شهریور، مهر و آبان ماه آنها پرداخت نشده است.

به گفته این کارگر واحد تولیدی کمپروسورسازی تبریز که هم اکنون به تنهایی در زمینه تولید انواع کمپرسور در کشور فعالیت دارد؛ از تولید و فروش خوبی به نسبت قبل برخوردار بوده و اینکه چرا مطالبات کارگران با تاخیر پرداخت می‌شود؛ از این موضوع بی‌خبریم.

طبق اظهارات این کارگر کمپروسورسازی تبریز؛ او وسایر همکارانش پیگیری زیادی برای وصول مطالبات خود از مسئولان نهادهای مستقر در استان انجام داده‌اند اما نتیجه‌ای حاصل نشده است.

همچنین به نقل از این کارگر گفته می‌شود؛ کارفرمای کمپروسورسازی تبریز هم‌اکنون بابت بدهی‌های مالی سالهای گذشته به نهادهای مختلف دولتی و خصوصی همانند اداره گاز، برق، تامین اجتماعی، دارایی و چندین بانک بدهکار است.



...