بردگی کودکان برای طلای شیطان
کارگران به ازای یک روز کار طاقتفرسا در دهانه آتشفشان ۱۰ دلار میگیرند
وقتی به بدن خود لوسیون میمالید، یک کبریت روشن میکنید یا پودر شوینده در ماشین لباسشویی میریزید، شاید هیچگاه به این فکر نکنید موادی که اینها را ساختهاند از کجا آمدهاند؟ واقعیت این است که صدها نفر در اندونزی هر روز زندگی خود را به خطر میاندازند تا یکی از عناصر مهم برای تولید طیف گوناگونی از کالاها را تامین کنند؛سولفور یا همان گوگرد. این عنصر تُرد غیرفلزی از آتشفشانی در اندونزی خارج میشود که شب هنگام درخششی به رنگ آبی دارد، البته همه گوگرد دنیا از اندونزی تامین نمیشود، اما هر روزه معدنکاران بسیاری به این آتشفشان میروند و هزاران پوند از تکههای سولفور را جمع میکنند تا به چین و جنوب شرق آسیا صادر شود.
به گزارش11آبان ماین نیوز، دهانه این معدن گوگرد در نزدیکی دهانه آتشفشانی کاواایجِن در شرق جزیره جاوا در اندونزی قرار دارد. این آتشفشان به استخری از آب فیروزهای رنگ شبیه است.
از این آتشفشان هر روز چیزی شبیه به یک مایع آبی رنگ بیرون میریزد که به نظر میرسد مواد مذاب باشد، اما در واقع نوری است که در نتیجه احتراق گازهای سولفوریک ایجاد میشود؛ در واقع حرارت زیاد و فشار گازهای سولفوریک در واکنش با هوا باعث تولید نور آبی تیرهای میشود. مواد مذاب مایع و حاوی گوگرد از دهانه آتشفشان به داخل معدن جاری و در آنجا سفت و تبدیل به یک کیک زرد گرانبها یا همان مواد سولفاتی میشود که آماده برداشت است.
این آتشفشان از سال ۱۹۶۸ میلادی (برابر با ۱۳۴۷ خورشیدی) فعال شده و ۵۰ سالی میشود که از آن گوگرد برداشت میکنند. در این معدن گوگرد هر روز حدود ۳۰۰ کارگر مسیر ۳کیلومتری را در شیبی تند و روی صخرههای سنگی طی میکنند و پس از پایان این مسیر در عمق ۹۰متری در شکم آتشفشان فرو میروند تا با میلهای فلزی مواد را خارج کنند. بهدلیل همین شرایط بسیار خطرناک کار در خارج و داخل، این کارگران گوگرد را طلای شیطان مینامند. البته همه چیز همین نیست و گازهای سمی که در فضای کار از شکاف صخرهها خارج میشوند، چشمها، گلو و ریههای کارگران را میسوزانند و حتی میتوانند دندانهای آنها را حل کنند؛ در چنین شرایطی فقط کسانی که پول خریدن یک ماسک مناسب را دارند میتوانند از آن استفاده کنند و آنهایی که چنین امکانی را دارند باید یک حوله یا روسری خیس را گاز بزنند تا به آنها کمک کند در زمان کار نفس بکشند.
یکی از عوامل شبکه دولتی انگلیس که در آنجا حضور داشت میگوید: یک روز متوجه یک ابر سمی در فضا شدم که میزان آلودگی آن ۴۰ برابر سطح امن هوایی بود که در انگلیس مقرر شده، اما با وجود چنین اتفاقی باز هم کارگران باید به کار خود ادامه میدادند. این معدن همچنین گرمای سوزانی دارد که باعث میشود برخی کارگران در شب که هوا خنکتر است، کار کنند. در ۴۰ سال گذشته آسیبهای مربوط به شرایط کاری در این معدن باعث مرگ ۷۰ نفر شده که بسیاری از آنها در نتیجه تماس با گازهای مضر بود. علاوه بر تحمل طی کردن مسیر کار روی صخرههای سخت و آلودگی هوای محیط، کارگران این معدن بیشتر از زخمها و آسیبهای وارد بر پشت خود و زخم پاها در رنجند که این آسیبها از وزن زیاد باری که جابهجا میکنند، ناشی میشود. باری که آنها بلند میکنند میتواند تا ۹۰ کیلوگرم سنگین باشد. به دلیل نگهداشتن سبدهای چوبی پوست بیشتر آنها ضخیم، پینهبسته و چروک است. جای زخم یا سوختگی به طور دائم بر بدن آنها میماند و ترمیم نمیشود، کارگران این معدن بعد از اینکه بارهایشان را از آتشفشان به کمپ میبرند، زمانی برای استراحت ندارند و متوسط امید به زندگی در آنها ۵۰سال است. به دلیل شرایط شغلی سخت کارگران سعی میکنند فرزندان خود را از کار در معادن بازدارند، اما گاهی چاره دیگری نیست.
به این کارگران ۷۸ سنت در ازای هر ۲۲ پوند (حدود ۱۰ کیلوگرم) گوگرد پرداخت میشود که رقم آن برای هر بار به ۵ دلار میرسد و اگر آنها بتوانند در یک روز دو بار به معدن بروند، میتوانند روزانه ۱۰ دلار کار کنند. این بار به کارخانهای که در پای کوه آتشفشان است برده میشود و کارگران کارخانه قطعات گوگرد را سرد میکنند. این قطعات فرآوری میشود و در تولید برخی از محصولات خانگی، لوازم آرایش، دارو، مواد آتشزا، پودر شوینده و شکر به کار میرود. روزانه حدود ۱۵ تن سولفور از معادن استخراج میشود. تا ۲۰۰ سال پیش معادن گوگرد فقط در ایتالیا، نیوزیلند، شیلی و اندونزی وجود داشت، اما شرایط وحشتناک کار و ظهور تکنیکهای جدید باعث شد در بسیاری از کشورها دیگر از نیروی انسانی برای استخراج طلای شیطان استفاده نشود. دردناکترین بخش کار در چنین معادنی را میتوان به دخالت کودکان در آن مربوط دانست.
کار کودکان در معادن یکی از انواع بکارگیری آنها در کارهای سخت است که با ظهور مفاهیم حقوق کارگر و حقوق کودکان به آن اعتراض میشود. بر اساس آمار سازمان جهانی کار، سالانه ۲۵۰ میلیون کودک ۵ تا ۱۴ ساله در جهان محروم از کودکی میشوند. براساس این آمار ۱۲۰ میلیوننفر از آنها وارد بازار کار شده و مشغول به کار تماموقت هستند. ۶۱ درصد این کودکان در آسیا، ۳۲درصد در افریقا و ۷ درصد در امریکای لاتین زندگی میکنند که به دلایلی مانند ساختار خانواده، فقر و تغییرات اقتصادی ناگهانی ناشی از رویدادی مانند جنگ که منجر به مهاجرت به کشورهای همسایه برای کار با دستمزد بیشتر میشود، مشغول به کارمیشوند.