«در مرداد ماه امسال دختری شش ساله دراصفهان به همراه مادرش به دندانپزشک مراجعه می کند. این کودک که ازدندانپزشک وحشت داشت، هنگام معاینه بی قراری کرده است و با پزشک همکاری نمی کند. دکتر پس از چند دقیقه از مادر می خواهد که به اتاق انتظار برود. پس از مدتی، وقتی دختر از اتاق پزشک بیرون می آید، مادر از دیدن آثار آزار و کتک روی صورت و دست دخترش به دکتر اعتراض کرد. پزشک مدعی شده است که کودک را کتک نزده، بلکه تنبیه کرده تا دیگر از دندانپزشک نترسد.»این خبر تکان دهنده را خبرگزاری ایرنا منتشر کرده و پرونده آن برای پی گیری به سازمان نظام پزشکی اصفهان ارجاع شده است.
موارد بسیاری که در این اواخر رسانه ای شده و اوج آن در مرگ کیارستمی کارگردان ایرانی بر اثر یک عمل ساده پولیپ روده تبلور یافته، این پرسش را مطرح کرده است: چه مشکلاتی در رابطه بین بیمار و نظام پزشکی ایران، از جمله پزشکان وجود دارد؟
نمونه های متفاوت
بیماری به نام سودابه کمالی، ۴۷ ساله که به بیمارستان لبافی نژاد در تهران مراجعه کرده بود به یورونیوز می گوید: «من بعد از انتظار طولانی در یک صف کیلومتری برای گرفتن وقت به این بیمارستان مراجعه کردم. قلبم درد می کرد. برای ویزیت وارد اتاق دکتر متخصص شدم. گفتم: «سلام». دکتر قبل از اینکه جواب سلام مرا بدهد، با قیافه خیلی بد اخلاق پرسید: «دفترچه داری؟» دفترچه بیمه را با برگ ها و پرونده ای که پذیرش برایم درست کرده بود، دادم دستش. شروع کردم که بگم کجام درد می کنه. دکتر گفت: «صبرکن. صبرکن.» بعد شروع کرد به نوشتن دفترچه، گفتم: «آقای دکتر بگذارید توضیح دهم.» گفت: «صبرکن چیزی نگو». بعد دستگاه آورد، فشار مرا گرفت، نبضم را گرفت و گوشی گذاشت….یعنی اصلا اجازه نداد که از درد و شرایط روحی ام بگم. فقط باید پاسخ پرسشهایش را خیلی کوتاه می دادم. سپس سریع آزمایش، اکو کاردیوگرافی، نوار و تست ورزش بطور اتوماتیک نوشت. گفتم: «آقای دکتر شاید نیاز نباشد.» دکتر گفت: «اگر من دکترم، همین ها را باید انجام بدی.» این برخورد دکتر «ک» بود که الان بازنشسته شده است. ولی وقتی با بیمارهای دیگر صحبت می کردم، برخورد دکترهای قدیمی همینطور با بی احترامی تمام با بیمار بود.»
این تنها نمونه ای از برخورد پزشکان متخصص با بیماران است که اساسا زمان برای شنیدن مشکلات بیمار نمی گذارند. علی گرجی رییس مرکز علوم اعصاب دانشگاه مونستر آلمان حلقه مفقوده پزشکی ایران را اخلاق می داند. او درگفتگو با سایت فردا تاکید می کند که در آلمان پزشکان زیر ۲۰ دقیقه برای هر بیمار وقت نمی گذارند و اگر کمتر از این با بیمار صحبت کنند از نظر اخلاقی صحیح به شمار نمی رود. وی ادامه می دهد: «اما در ایران نمونه ای سراغ ندارید که این مقدار زمان را برای بیمار خود بگذارد.»
دکتر شاهرخ احکامی، دکتر متخصص زنان معتقد است موضوع عدم اعتماد در همه زمینه های اجتماعی در ایران وجود دارد. عرصههای مختلفی در نظام پزشکی دچار کمبود است. وی با اشاره به کمبود ۹۰ هزار تخت بیمارستان در ایران و همینطور مشکلات کمبود دارو به یورونیوز میگوید: «علت اینکه اکنون موضوع عدم اعتماد به پزشکان رسانهای شده، به دلیل طرح بیماری است که چهره ای جهانی داشت و درمان او منجر به مرگش در ایران شد و ناگهان این بدبینی به مطبوعات کشیده شد. در هر جراحی ممکن است پیچیدگی هایی پیش بیاید. ولی اگر پزشک به دنبال علت ناهنجاری برود می تواند بیمار را نجات دهد. من هم که جراحی می کنم، سه روز بعد تعطیلی دارم ولی دکتر دیگری می آید و بیمار مرا دنبال می کند تا مرخص شود.»
وی معتقد است در مورد کیارستمی عمل پولیپ روده، واقعا عمل مهمی نیست. پزشک فکر کرده که عارضه ای نداشته و به تعطیلی رفته است. وی با اشاره به اینکه چنین مشکلاتی فقط در ایران نیست، اضافه می کند: «برای مثال شاه ایران سرطان خون داشت ودر بیمارستان کورنل آمریکا که بیمارستان طراز اول و خوبی است، کیسه صفرایش را اشتباهی در آوردند. منظور این است که اشتباهات پزشکی فقط در ایران نیست. دکتر بد و خوب هم زیاد است. تا آنجا که من می دانم، دکترهای متخصص جراح خوب درایران بسیار زیاد است.»
رابطه مالی بین بیمار، پزشک و نظام پزشکی
شاهدی به نام «م. الف» به یورونیوز می گوید: «من شاهد بودم بر اثر تصادف رانندگی یک خانواده، مرد خانواده که وضعیت بهتری داشت، اعضای خانواده را به بیمارستان رسالت تهران، رویال تهران قدیم بغل پل سید خندان، آورد. او حتی نه با اورژانس بلکه با کمک مردم با دو سه تا برانکارد زن، فرزند و مادر زنش را به بیمارستان رساند و سراسیمه وارد شد. مسئول پذیرش که پشت یک پنجره شیشه ای بلند نشسته بود گفت: « اول دفترچه » مرد خانواده گفت: «ما تو جاده تصادف کردیم، دفترچه نداریم.» مسئول پذیرش گفت: «پس باید نفری صد هزار تومان بگذاری، تا ما اینها را می نویسیم برو پول یا دفترچه را بیاور». خلاصه با وجود خونریزی، کار به درگیری و بزن بزن کشید. بعد با حمایت مردم آنها را بستری کردند ولی پذیرش اصرار کرد که باید مدیریت تصمیم بگیرد.»
این نمونه ها نشان می دهد که رابطه ای مالی بین بیمار، پزشک و نظام پزشکی حاکم است. درحالیکه محور این رابطه در درجه اول باید درمان بیمار باشد تا وضعیت مالی و بیمه بیمار. علی گرجی معتقد است که مشکل پزشکی ایران نه بیمارستان است و نه تجهیزات پزشکی و ادامه می دهد: «درآمد یک جراح مغز و اعصاب در ایران ۵ برابر کشور آلمان است. در ایران یک پزشک متخصص نسبت به پزشک آلمانی درآمد بیشتری دارد، اما سرویسی که ارائه می دهد بسیار پایین است.» اما واقعیت این است که همه پزشکان درآمدهای افسانه ای ندارند. پزشکان متخصص درآمد بالایی دارند. ولی پزشکان عمومی درآمد کمتری دارند و برخی از آنها برای تامین درآمد خود دوشغله هستند. همچنین پزشکان در دوران انترنی و رزیدنتی درآمد بالایی ندارند.
مقایسه درآمد پزشکان در سه کشور، ایران، آمریکا و بریتانیا
در ایران رشته های رزیدنتی که درآمد بالاتری دارند، پرطرفدارند، مثل رشته های رادیولوژی، چشم، پوست و ارتوپدی. در آمریکا تفاوت درآمد پزشک متخصص با درآمد پزشک عمومی بر اساس گزارش سال ۲۰۱۱ سایت Medscape تقریبا دوبرابر است. درحالیکه این تفاوت در ایران ۹ برابر است. در آمد میانگین پزشکان متخصص در آمریکا و در بریتانیا ۵ برابر رزیدنت هاست. در حالیکه در ایران این نسبت ۴۰ برابر است.* در کشورهای پیشرفته معمولا برای جلوگیری از شکاف طبقاتی از سیستم نرخ تصاعدی مالیات بردرآمد استفاده می شود.
بنابراین آنان بدلیل پرداخت مالیات های سنگین انگیزه زیادی برای فعالیت های بیش از اندازه ندارند. در ایران به دلیل ضعف سیستم مالیاتی، آحاد جامعه از این منبع در آمدی محروم هستند و بنابراین شاهد پیامدهای اجتماعی این شکاف های طبقاتی هستیم. باید یادآور شویم که از نیمه دهه ۷۰ شمسی با اجرای سیاست های نئولیبرالی و اوج آن در دولت نهم ودهم پزشکی ایران بطور کامل وارد عرصه خصوصی شدن گشت. منطق بازار، پول، رابطه مالی بین بیمار و پزشک، تصویر پزشکان ایران را دردهه های اخیر بشدت دچار خدشه و سقوط کرده است. هر چند که این تصویر مربوط به همه پزشکان ایران نیست و پزشکان کارآمد و قابل اعتماد نیز در ایران بسیارند.
—————————————————-