گزارش تکمیلی از اعدام پرشمار زندانیان در قزل حصار کرج/ اطلاعات و جزییات
خبرگزاری هرانا – با احراز هویت یک زندانی دیگر شمار زندانیان اعدام شده سحرگاه امروز در زندان قزلحصار کرج که هویت آنان توسط هرانا شناسایی و تایید شده به ۱۱ زندانی رسید، این اعدام پرشمار در حالی صورت گرفت که مقامات قضایی و نمایندگان مجلس در هفته های اخیر مکررا از طرح های خود برای کاهش یا توقف اعدام مجرمان مواد مخدر خبر داده بودند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، صبح روز دوشنبه ۲۶ مهرماه ۹۵ گروهی از زندانیان که جمعیت آنان بین ۱۱ تا ۱۷ زندانی محکوم به اعدام تخمین زده میشد جهت اجرای حکم به سلولهای انفرادی زندان قزلحصار کرج منتقل شدند.
بنابر گزارشات دریافتی، دستکم ۱۱ تن از این زندانیان منتقل شده که عمدتا از واحد ۲ زندان قزلحصار و زندان تهران بزرگ (زندان فشافویه)، با اتهامات مربوط به مواد مخدر بودند سحرگاه امروز در محوطه این زندان به دار آویخته شدند.
هویت و موقعیت نگهداری ۱۱ نفر از زندانیان اعدام شده که هرانا تاکنون موفق به احراز آن شده عبارت است از:
واحد دو زندان قرلحصار: حمید صابر، حمید بابایی، پیمان سبلان، غلام پیرزاده، حمید نظری، عباس کرمی، گنجعلى چکه زاده گراوند و یک زندانی با نام خانوادگی زنجانی.
زندان تهران بزرگ (فشافویه): امین سبزی و خشایار آهنی
احتمالا زندان رجایی شهر کرج: جابر صابری
یکی از اعضای خانواده زندانیان در آستانه اعدام روز دوشنبه به این خبرگزاری گفته بود: “خانوادهها امروز برای ملاقات آخر فراخوانده شدند و این ملاقات انجام شد.” هرانا گزارشی تصویری از تجمع این خانوادهها در زندان قزلحصار برای ملاقات آخر را منتشر کرده بود.
در بین زندانیان مورد اشاره عباس کرمی تنها زندانی بود که اجازه و امکان ملاقات آخر با خانواده خود را نیافت.
زندانیان اعدام شده امروز عمدتا از روند دادرسی شفافی برخوردار نبودند و قوه قضاییه نیز در خصوص اجرای حکم و روند پرونده آنان تا این لحظه هیچ شفاف سازی نداشته است، بر اساس تحقیقات میدانی هرانا دست کم یکی از این زندانیان بصورت جدی از حق دادرسی عادلانه محروم مانده است. “حمید نظری” زندانی جوانی است که امروز اعدام شد.
حمید نظری؛ شاگرد درسخوان روستا
حمید نظری اهل روستای سرطرهان کوهدشت یکی از زندانیان اعدام شده در زندان قزلحصار با اتهام حمل و نگهداری مواد مخدر در کودکی از «شاگردان درسخوان» مدرسه بود. اما در ۱۳ سالگی به دلیل فوت پدر و فرزند ارشد خانواده بودن، مجبور به کارگری برای برآمدن ازپس هزینه زندگی خود و ۵ عضو دیگر خانوادهاش شد.
آقای نظری که به گفته همسایگان و دوستانش همیشه «دست خیر و کمک» برای اهل محل داشت، بعد از ازدواج صاحب پسری به نام محمد شد که معلول و دچار بیماری بود. وی پس از تحمل ۹ سال هزینههای گزاف پزشکی فرزندش با کارگری و عدم توانایی مالی برای ادامه، مجبور به پذیرش درخواست «نگهداری مواد مخدر در خانهاش در قبال دریافت ۱۰ میلیون تومان» شد.
یک منبع نزدیک به خانواده نظری در مورد پرونده این زندانی به گزارشگر هرانا توضیح داد: “حمید هیچگاه در دادگاه اتهامش را نپذیرفت، از اول در جریان بازپرسی تا دادگاه حرفش همان بود که به خاطر ۱۰ میلیون تومان آن را به امانت نگهداری کرده و مواد برای شخص دیگری بوده است. وکیل هم نداشت. تنها یک وکیل پرونده را دید و برای قبول وکالت پول زیادی درخواست کرد که خانواده وی توان مالی پرداخت آنرا نداشتند.”
منابع مطلع به هرانا گفتند آقای نظری در حالی اعدام شد که آخرین خواست او که مقداری آب یا نوشیدنی برای رفع تشنگی بود در اختیارش قرار نگرفت.