خبری که توسط «رابین اِموت» و «سابینه زیبولد» در آژانس خبری رویترز آمده بود نشان میدهد که چگونه روزنامهنگاران غربی به فحشا کشیده شده و چگونه نمایندگان دولتهای غربی بزرگوارانه حقیقت را دور میزنند. ما در ابتدا به ریاکاری و ناتوانی خبرنگاران و سپس به رفتار نمایندگان دولتهای غربی خواهیم پرداخت.
جناب اموت و حضرت خانم زیبولد ناتو را «پیمان دفاعی غرب» مینامند. در حالیکه در دوران حکومت کلینتون ناتو رفتهرفته به جنگهای تهاجمی روی آورد، که در دادگاه نورنبرگ که زیر فشار ایالات متحده آمریکا ایجاد شده بود، جنایت جنگی محسوب میگردد. از آن زمان زیر پرچم ناتو چندین کشور مورد تهاجم قرار گرفتند و بمباران شدند و واشنگتن زیر پرچم ناتو دولتهای آنان را ساقط کرد. این کشورهای ویران شده خطری برای کشورهای عضو ناتو ایجاد نمیکردند و هیچیک از کشورهای عضو ناتو را مورد حمله قرار نداده بودند. آیا ممکن است که سردبیران و مخبرین رویترز این واقعیت را فراموش کرده باشند؟ چرا آنها ناتو را که از طرف واشنگتن به عنوان وسیله حمله مورد استفاده قرار میگیرد «پیمان دفاعی» مینامند؟
اموت و زیبولد «تهاجمگرايی روسیه» را دلیلی برای استقرار ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ سرباز ناتو در کشورهای بالتیک و لهستان مینامند. از آنجا که کشورهای بالتیک و لهستان باید روی تهاجم روسیه حساب کنند، هیولايی خلق شد تا بتوان استقرار سربازان را توجیه کرد.
مخبرین نمیپرسند که آیا این تعداد کم از سربازان ناتو واقعاً میتوانند از کشورهای نامبرده دفاع کنند و یا اینکه استقرار آنان تنها جهت تحریک روسیه است. برای دفاع از این کشورها حداقل صدبرابر بیشتر سرباز لازم است. پس منظور از استقرار ۳ تا ۴۰۰۰ سرباز چیست؟
هر فرد نسبتاً مطلعی میداند که روسیه از حمله به کشورهای بالتیک و یا لهستان حذر میکند. علاوه برآن، تنها یک عقل معیوب میتواند تصور کند که ارتش روسیه را میتوان با ۳ تا ۴۰۰۰ سرباز متوقف کرد. طی عملیات باباروسا توسط ارتش آلمان که بعد از اسپارتها احتمالاً پرقدرتترین نیرو در تاریخ نظام محسوب میشد، در ژوئن سال ۱۹۴۱ بیش از ۴ میلیون سرباز آلمانی در روسیه کشته شدند. هنگامیکه آمریکا و انگلیس حمله خود را در نرماندی آغاز کردند، ارتش روسیه «ورماخت» را شکست داده بود. چند لشگر آلمانی که باقی مانده بود و در مقابل آنها مقاومت میکرد تنها ۴۰ درصد قدرت معمول خود را دارا بود. هنگامیکه ارتش روس برلین را تسخیر نمود، نیروهای مقاومت آلمانی تنها از کودکان مسلح تشکیل شده بود.
خبرنگاران رویترز این سؤال را دنبال نمیکنند که چرا ريیسجمهور اوباما تصور میکند که باید با فقط ۱۰۰۰ سرباز آمریکايی «حضور نظامی پیشرفته ما در اروپای مرکزی و شرقی را تقویت کرد»؟ آیا این یک بیخیالی سفیهانه است؟ ۱۰۰۰ سرباز تنها میتوانند تحریک کنند نه بیشتر.
اموت و زیبولد بدون تحقیق و کنترل، ادعای «بنرودز» معاون مشاور امنیتی کاخ سفید، «ویتولد واچیکفسکی» وزیر امور خارجه لهستان، ريیسجمهور ایالات متحده اوباما و ژنرال چک «پیتر پاول» ريیس کمیسیون نظامی ناتو در مورد به اصطلاح خصلت تهاجمی روسیه را تکرار مینمایند.
پاول، اوباما، واچیکفسکی، رودز فقط تبلیغ میکنند
ژنرال پاول روسیه را متهم میکند که «به کمک نیروی نظامی خود میخواهد موقعیت خود را به عنوان قدرت جهانی مجدداً احیاء کند.» اوباما میخواهد: «به تحریمها علیه مسکو آنقدر ادامه دهد تا اینکه قرارداد آتشبس در اوکرائین به طور کامل اجرا گردد.» واچیکفسکی میگوید: «تا وقتی که روسیه دست از تجاوز به همسایگان خود برنداشته ما باید این آرزو را در مورد همکاری عملگرایانه با روسیه از سر بیرون کنیم.» رودز حتا روسیه را تهدید میکند که ناتو نسبت به «تهاجمات دايمی روسیه» واکنش نشان خواهد داد.
این اتهامات فقط تبلیغات است. اگر کسانی که این اظهارات را بیان داشته اند واقعاً به حرفهای خود اعتقاد داشته باشند یا عقلشان درست کار نمیکند و یا برای مشاغل پرمسؤولیتی که بر عهده دارند کاملاً نامناسب هستند.
آیا واقعاً ژنرال چک نمیداند که روسیه تاکنون ارتش خود را تنها برای این به کار گرفته تا حمله نیروهای گرجستان را که مورد پشتیبانی آمریکا است، به اوستیای جنوبی بیاثر سازد و یا در سوریه داعش را سرکوب نماید که گویا ایالات متحده آمریکا و بریتانیا نیز در آن شریکند؟ پس از دفع تجاوز گرجستان روسیه فوراً نیروهای خود را از آنجا بیرون کشید. پس از حملات هوايی موفقیتآمیز علیه داعش در سوریه، روسیه جنگندههای خود را به کشور فراخواند، ولی مجبور شد مجدداً آنها را به سوریه اعزام دارد، زیرا واشنگتن اجازه داد تا داعش به سلاحهای جدید مجهز گردد.
آیا وزیر امور خارجه لهستان میتواند کشورهايی را نام ببرد که «دايماً مورد حمله روسیه قرار میگیرند؟» آیا ريیسجمهور ایالات متحده آمریکا واقعاً نمیداند که روسیه جزو نیروهايی نیست که در اوکرائین قرارداد آتشبس را امضاء کرده؟ این قرارداد بین جمهوریهای جداشده در اوکرائین شرقی و دولت در کیف به امضا رسیده است و واشنگتن از هیچ اقدامی فروگذار نمیکند تا مانع از اجرای قرارداد توسط دولت کیف گردد. آیا مشاور امنیتی «رودز» میتواند به ما بگوید، «اقدامات تهاجمی مداوم روسیه» در کجاست؟ کدام کشورها در حال حاضر مورد حمله قرار گرفته و یا تسخیر شده اند؟ حال که در هیچ نقطهای نمیتوان آن را یافت، پس «تهاجمگری روسیه» کجاست؟
تقریباً در تمام طول زندگی من رؤسای جمهور آمریکا کوشش کردند تا تنش میان بزرگترین قدرتهای اتمی را کاهش دهند. جان اف. کندی همراه خروشچف به یک وضعیت بحرانی خاتمه دادند؛ او موشکهای آمریکايی را از ترکیه خارج کرد و در عوض خروشچف از استقرار موشکهای خود در کوبا صرفنظر نمود. در دوران ریاست جمهوری نیکسون قرارداد «سالت یک» برای محدود کردن موشکهای بالیستیک و قرارداد ABM به امضاء رسید. در دوران ریاست جمهوری کارتر قرارداد سالت دو مورد توافق قرار گرفت و در دوران ریاست جمهوری ریگان همراه با گارباچف به جنگ سرد پایان داده شد و به این صورت معاهده امیدبخش قرن ۲۰ به وجود آمد.
کلینتون، جورج دبلیو بوش و اوباما به افزایش تنش بین قدرتهای اتمی دامن زدند
دولتهای کلینتون، جورج دبلیو بوش و اوباما دست به هر اقدامی زدند تا به تنش بین قدرتهای اتمی آنقدر دامن زنند، که اکنون حتا از خطرناکترین اوج آن در دوران جنگ سرد پیشی گرفته است. رژیم کلینتون قولهای داده شده به روسیه را در مورد گسترش ناتو به شرق زیر پا گذارد و دامن شرف دولت آمریکا را لکه دار کرد.
رژیم (بدتر) جورج دبلیو بوش قرارداد ABM را یکجانبه لغو کرد و دکترین هستهای آمریکا را تغییر داد؛ از دوران بوش به بعد سلاحهای هستهای نه تنها در موارد تنبیهی، بلکه حتا به عنوان ضربه اول اتمی میتواند مورد استفاده قرار گیرد. این اقدام دیوانهوار مسکو را هوشیار کرد. رژیم (از آن هم بدتر) اوباما با موشکهای خود در رومانی و لهستان تا مرز روسیه جلو رفت و کودتايی را در اوکرائین برپا کرد، با این هدف که پایگاه دریايی روسیه در شبهجزیره کریمه، یعنی تنها بندر در آبهای گرم در دریای سیاه را از دست این کشور بیرون آورد.
بعد از اینکه شهروندان روستبار شبهجزیره کریمه که از سال ۱۷۸۳ یکی از ایالات روسیه بود، با سیاستهای دولت ضدروس دستنشانده آمریکا در کیف روبهرو شدند، تقریباً به اتفاق آرا خواستار بازگشت مجدد به دامن روسیه گردیدند و از این طریق الحاق به اوکرائین را که خروشچف اواسط قرن بیستم مقرر داشته بود، لغو کردند. تصمیم شهروندان روس کریمه از طرف واشنگتن و رسانههای فاحشه به دلایل تبلیغاتی به عنوان «تهاجم و اشغال کریمه توسط روسیه» تبلیغ شد. دروغ در مورد «تهاجم روسیه» از این نظر بسیار وقیحانه و بیشرمانه است، زیرا که روسیه پایگاه دریايی خود را در کریمه برای سالها از دولت اوکرائین رهن کرده بود و به همین دلیل سربازان روس با اجازه دولت اوکرائین در کریمه مستقر بودند. بنابر نظر ناظرین بینالمللی ارتش روسیه در رفراندوم کریمه هیچنوع فشاری اعمال نکرد.
این فرد احمق در کاخ سفید نتایج رأیگیری در کریمه را «باطل» اعلام میکند، به این دلیل که تمام کشور اوکرائین در این همهپرسی شرکت نداشته است. این سفیه فکر نمیکند که با این نتیجهگیری مسخره، جدايی ایالات متحده آمریکا از بریتانیای کبیر نیز زیر سؤال میرود، زیرا کشور مادر با این رأیگیری موافقت نداشت. به همین دلیل که اوباما بازگشت کریمه به اوکرائین را طلب میکند، میبایستی که ایالات متحده آمریکا مجدداً به بریتانیا بپیوندد. تردید دارم که انگلیسها اساساً موافق این الحاق باشند. چه کسی حاضر است با یک کشور جنايی و جنگافروز، که غرق در فیس و افاده است وحدت کند؟
این مرغ احمق به روسیه اعلان جنگ اتمی کرد
اکنون جهان با این چشمانداز روبهروست که شهروندان بیاطلاع ایالات متحده آمریکا یک دیوانه، یک فرد بزهکار بیعرضه را به عنوان ريیس جمهور انتخاب کنند، که پوتین را «هیتلر جدید» مینامد. با این حرف این مرغ احمق به روسیه اعلان جنگ اتمی کرده و حزب دمکرات قصد دارد این فرد خطرناک، بیملاحظه، بیعرضه و بیدقت را ريیسجمهور ایالات متحده آمریکا کند! نادانی و حماقت انتخابکنندگان آمریکايی جهان ما را نابود خواهد کرد.
خوشبختانه ولادیمیر پوتین، تنها سیاستمدار برجسته، که در کنار ريیسجمهور چین خود را مسؤول ادامه بقای کره زمین احساس میکند، مأیوسانه کوشش میکند تا به رسانههای غربی بقبولاند که رفتار بیملاحظه و اهمالگر واشنگتن نسبت به حقیقت میتواند جهان را به ورطه جنگ اتمی سوق دهد.
پوتین خواستار جنگ نیست. او هرچه که در قدرت دارد برای جلوگیری از جنگ اتمی به کار میگیرد. ولی پوتین به هیچوجه حاضر نخواهد بود روسیه را بدون هیچ مقاومتی به آمریکا تحویل دهد. استقرار موشکهای آمریکا در رومانی و لهستان میتواند جنگ جهانی سوم (و آخرین جنگ) را موجب گردد. اخیراً پوتین کوشش کرد تا به روزنامهنگاران کودن توضیح دهد که موشکهای دفاعی آمریکا را میتوان به سرعت توسط موشکهای اتمی آمریکايی جایگزین کرد، که قادر خواهند بود در عرض کمتر از ۵ دقیقه هدفهای مختلف در روسیه را منهدم سازند و در نتیجه امکان روسیه برای ضربه تلافیجویانه را از این کشور بگیرند. وقتی که این موشکها مستقر شدند، واشنگتن میتواند از روسیه بخواهد که بدون جنگ تسلیم شود.
هرآنچه نيز که مردان و زنان بیوجدان در واشنگتن طراحی کنند تا بقای بشریت را به بازی بگیرد، روسیه اجازۀ استقرار این موشکهای آمريکايی را نخواهد داد.
مقر دولت جهانی کجاست؟ در واشنگتن که جنایتکاران جنگی در حال آماده کردن یک جنگ اتمی هستند و یا در روسیه که رهبری آن توهینها و تحریکات بیشمار را تحمل میکند تا از آغاز یک جنگ جلوگیری کند؟