ستار بهشتی همچنان آماج جنایت رژیم ستم آخوندی! نوشته رضا ملک
بنام خدا
ملت بزرگ ایران ، دوستان ، یاران و رفقا درودتان باد
آیا در این کشور بزرگ ، یاوری برای مظلومان نیست ؟
آیا در این سرزمین پهناور ، یک اتاق "هجده متری امن " برای برگذاری یادبود قربانیان ناشی از ستم رژيم حاکم یافت نمی گردد ؟
آری رژیم متزلزل و خامنه ای ترسو ، حتی از گریه و شادی معدودی از خانواده های قربانیان نیز در هراس است
مگر یک اتاق یعنی تنها اتاق بازمانده از ستار بهشتی که سرپناه مادر پیر اوست ، ظرفیت چند نفر را داراست که شعبان بی مخ های تو !
توی فاسق و عقده ای !
توی دیکتاتور و خونریز !
اینگونه بر آن می تازند ؟
مردم خوب ایران ، روز جمعه " اطلاعات " از ساعت ها پیش با زنگ زدن به تلفن افرادی که ، احتمال حضورشان در این اتاق محقر می رفت ، تماس برقرار کرده و آنان را تهدید به دستگیری می کرند !
حتی آنانکه در منزل ستار حاضر شده بودند نیز با تلفن های پی در پی ، در حضور دیگر افراد مواجه بودند !
واقعا !قای خامنه ای ، آیا استبداد رهبر آن کشور عقب افتاده و یاغی فعلی دنیا که مرتبا تهدید به استفاده ازبمب اتم می کند نیز تا این اندازه با ملت خود تنگ نظرانه است!?
بله من نفر دومی بودم که وارد این کلبه شدم !
از همان لحظه اول اوباشان و اطلاعاتی های خامنه ای یکه تازی و فضا سازی می کردند . آن ها با رفت و آمد های مانور گونه در اطراف خانه و کوچه های اطراف ، موفق شدند چهار تن از اوباشان خود را بعنوان میهمان وارد منزل کنند !
یک تیم سه نفره که سرتیمشان با اس ام اس مرتبا گزارش و آمار اتاق را ارسال می کرد ! همینطور یک لومپن با ظاهری خلافکار که مشغول فیلم گرفتن از افراد بود !
شکست خوردگان و متواریان از جبهه های صدام در جنگ ، زورشان را به جمعیت یک اتاق می رسانند!
علیرغم این وحشی گری های رهزنانه ، مراسم به کوری چشم ظالمین حاکم ، بخوبی پیش می رفت ! تا اینک آن بی ظرفیتان تاب نیاورده ، خواهر ستار و همسرش را که بقصد آوردن کیک تولد ستار از منزل خارج شدند ، در مقابل چشم دیگران و برای ایجاد شوک و برهم زدن برنامه ، بازداشت و با خود بردند !
آما به کوری چشم کور دلان اطلاعات ، برنامه شاد و کف زدن ها برای پاسداشت ستار دلاور ، ادامه پیدا کرد !
حتی بدون کیک تولد !
ولی باحضور صاحب خانه ی مظلوم و بیمار ولی استوار یعنی مادر ستار بهشتی .
در پایان مراسم و پس از صرف آش دست پخت این مادر دلاور و صرف عصرانه ای از الویه ، حاضرین شادی کنان به مناسبت این تولد مبارک و بت شکن ، مراسم راپایان دادند . تا صاحب خانه به همراه چند نفر از مدافعین حقوق بشر و فعالین مدنی بدنبال دیگر فرزندش سحر برود ! هر چند یکی از آنان نیز بازداشت ودر بیابان های " ربزه ! " رها شده بود .
و سحر نیز با تشکیل پرونده ای راهی نا دادسرا گردید!
فردا را چه دیدید !
شاید سحر هم خوراک مار دیگر شانه ی " ضحاک ماربدوش " باشد ؟
با آرزوی آگاهی برای همه ی ملت ایران --- تا رهایی
رضا ملک