بیانیه مادرانه به مناسبت اعدام های گروهی فرزندان ایران زمین در مردادماه 1395


مادرانه گروهی از مادران ستم دیده دادخواه که بی رحمی ها وستمگری ها را تاب نمی اورند وفریادشان را می زنند ، کشتارهای مرداد ماه 1395 را در زندان های رجایی شهر وارومیه وسنندج محکوم می کتتد . مادرانی از کردستان وبلوچستان هم به جمع مادرانه ها پیوستندد وبیانیه هم دردی خود را با مادران کردستان منتشر کردند .گروهی از مادران وخواهران وخانواده ها وفرزندان اعدام شده گان نیز اعتراض های خود را اعلام کردند. حکومت نتوانست مثل دهه شصت از روی اعدام بپرد وانها را به فراموشی سپارد. 
 متن بیانیه مادرانه ها : بیانیه ای مادرانه در محکومیت اعدام ، سالهاست که ایران داغداراست. هنوز زخم روئیدن هزاران لاله گلگون برتن سرزمین ما باقی است. اعدامهای پیاپی، بدون محاکمه، بدون حضور وکیل، بدون رعایت آیین دادرسی یا قوانین استاندارد و بین المللی باعث از دست رفتن هترین فرزندانمان شد. زنان بسیاری در دهه های گذشته به سوگ فرزندان اعدام شده شان نشستند. در تاریکی و تنهایی، بی آنکه دستی اشکهایشان را پاک کند. بی آنکه کسی تسلی بخش خاطرشان باشد. بی آنکه بتوانند برای شقایقهای پرپرشده شان مراسمی بگیرند. بی آنکه نشانه ای از قبری داشته باشند تا در غروبهای دلتنگی بر آن مویه کنند و اشک ببارند.
آنان مجبور شدند در بیابانها به دنبال تن مجروح و بی جان پاره های تنشان بگردند. همچنان که ما به دنبال مصطفی و امیر ارشد و صدها فرزندمان گشتیم. بسیاری از این مادران و همسران مجبور به تحمل رنجهای مضاعفی شدند. از پرداخت پول تیر تا دیدن جوانکی با جعبه شیرینی که خود را داماد خانواده شان معرفی می کرد.
ما نیز همچون خیل عظیم توده های مردم از این سوگ سراسری بی خبر بودیم. در شهرهایمان دسته دسته، گل پرپر میشد و خبر نداشتیم. سروها تبر می خوردند و خبر نداشتیم. تیرآه های بسیاری به آسمان روانه میشد و خبر نداشتیم.
حاصل آن بی خبریها برپا شدن چوبه های دار در میدانها و کوچه ها و بازارهاست. حاصل آن بی خبریها رتبه اول عمل نفرت انگیز اعدام است.
حاصل آن بی خبریها گشوده شدن راههای غارت خزانه ملی است. بر آمدن دستهای حریص اختلاس، دزدی در روز روشن وتحت حمایت قانون اکنون ما زنان میدانیم رنج از دست دادن فرزند با تیر یا طناب، بی پایان است و با گذر زمان کمرنگ نمیشود. ما مادران میدانیم معنای کابوسهای شب و روز را، میدانیم معنای عمیق دلتنگی برای پاره تنی که زیر خاک مدفون است، نمی توانیم در کنار بازماندگان گلهای دشت شقایق نباشیم.
ما با قلبی خونین و تنی زخم خورده در کنار مادران و همسران و خواهران جوانان اعدام شده از دهه های گذشته تا کنون ایستاده و هماره با آنان سرود دادخواهی می خوانیم.
بدیهی است برای جبران بی خبریهایمان خواستار بر چیدن چوبه های دار از سراسر ایران و همچنین محاکمه عاملان مرگ شکوفه های پرپر شدهُ باغ سوختهُ هزاران مادر هستیم. در پایان به روح پاک وآزاد جوانان اعدام شده درود می فرستیم و به خون سیاوش سوگند که تا آخرین لحظه زندگیمان در جاده دادخواهی گام خواهیم زد.
چرا که ما مادریم و حافظ زندگی.
زنیم و بیزار از زشتی و سیاهی و مرگ
زنده باد زندگی
زنده باد داد ستاندن از بیداد
 "مادرانه "
مرداد1395