اطلاعات ریز وتحلیل مستند بر بیرون امدن جعفر عظیم زاده از بیمارستان سینا

.همبستگی ها وارد مراحل جدید تر خود می شود ومادرانه ها ومعلم ها وکارگران وفعالان مدنی وسیاسی در هم گره می خورند 
در حول یک محور مشترک که ،دفاع از درخواست برحق برداشتن اتهام های امنیتی از پرونده های فعالان حقوق مدنی وسیاسی است متشکل می شوند .در حمایت از جعفر عظیم زاده که برای به کرسی نشاندن این درخواست منطقی ،با یگانه ابزارش که در جانش می باشد به میدان آمده است، حرکت می کنند. نتیجه آن ، حضور روزانه ده ها نفر از فعالان اجتماعی وسیاسی مختلف در بیمارستان سینا ست ونهایتا به راهپیمایی
وتجمع گروهی از مردم برای رسیدگی به درخواست جعفر ونجات جان او در میدان پاستور می انجامد. حکومت یک عقب نشینی تاکتیکی حساب شده می کند ، چرا که می داند فردا روز قدس است ویک ماجرای بزرگ تبلیغاتی وامنیتی در پیش دارد، ونمی تواند هم زمان هم قدس را برگزار کند وهم تجمع جلوی بیمارستان سینا را سرکوب کند! 
چرا که بیمارستان سینا در مرکز تهران واقع شده است وهمگان می توانند ،به راحتی وبا مترو واتوبوس وبا هزینه کمتر خودشان را به انجا بر سانند .مخصوصا کارگرها ومعلم ها که اکثریت انها در مناطق جنوبی تهران وحاشیه های ان زندگی می کنند. واگر در جلوی بیمارستان سینا یک میتینگ حتا 200 نفره برگزار شود تا ثیر ان به دلیل بسته شدن راه بلافاصله توپخانه و بازار تهران را متاثر خواهد کرد وتاثیر ترافیکی ان تا خیابانهای حافظ وسپه وجمهوری وپهلوی وراه اهن ومیدان ولیعهد یا ولی عصر کشیده خواهد شد.، دیروزدر بیمارستان ، شورای هماهنگی در دفاع از جعفرعظیم زاده ، تصمیم گرفته بود که روز جمعه در جلوی بیمارستان سینا این میتینگ را برگزار کند. که با توجه به انکه همه موبایل دارند وخود موبایل ها شنود ورد یاب هستند ، مقامات حکومتی از این تصمیم با خبر شدند.
پس از سوی مقامات اطلاعاتی چاره جویی شده وبا فرستادن عوامل نفوذی حکومت مثل سعید ترابیان وچند نفر موثر دیگر ، در کنار جعفرودادن اطلاعات نادرست به او وخانواده اش توسط انها مبنی بر اینکه، اگر مردم فردا به دیدار تو به بیمارستان بیایند حکومت توسط هزاران نفرپلیسی که دور بیمارستان ودر منطقه گذاشته ،اقدام به کشتار وسرکوب ودستگیری ملاقات کننده گان می کند، که کاملا نا مربوط است . چرا که اگر حکومت جرات چنین رفتاری را داشت اول از همه جعفر را به زندان باز می گرداند، نه انکه بگذارد به یک شخصیت جهانی تبدیل شود که نتواند جوابگوی اش شود. یا طی ماه گذشته صد ها نفر به ملاقات جعفر رفتند ، وهیچ اتفاقی نیفتاد . 
حالا که دیگر اوظاهرا زندانی حساب نمی شود وهیچ ماموری هم حق ندارد کنار او باشد، حکومتی ها به ملاقات کننده گان حمله می کنند؟ خیلی بعید به نظر می رسد. اما سعید ترابیان ودیگر نفوذی ها به نظر من موفق می شوند آنچنان جو امنیتی شدیدی را در گوش جعفر زمزمه کنند که ظاهرا با تصمیم خود جعفر وخانواده اش ، موفق می شوند که جعفر را از بیمارستان سینا خارج و به جای دیگر منتقل کنند، جعفر گفته است ،"من نمی خواهم به خاطر من مردم اسیب ببینند ، با جابه جایی موافقم ". اما حکومت با این ترفند کم هزینه موفق شد ،تا جلوی تظاهرات روز جمعه مصادف با روز قدس ، جلوی بیمارستان سینا را بگیرد. جالب است که بدانیم آنها انقدر عجله داشته اند که جعفر را از بیمارستان سینا بیرون کنند ، که جعفر وپروین محمدی و همراهان دیگر درون اتومبیل بی تصمیم در میدان حسن آباد بوده اند، تا از طریق مشورت با خانم دهقان اموزگار بازنشسته وهمسر وکیل مدافع حقوق بشر عبدالفتاح سلطانی ، او را به بیمارستان آتیه ببرند و فردی هم نا شناس قبول می کند هزینه های بیمارستان آتیه را بدهد. او کیست واز کجا پیدایش شد؟ یکی مثل ترابیان؟ نفوذی وپولدار ؟
حالا ما در چه شرایطی هستیم ؟عملاهمکنون نیز ، تمام یاران ما در زندان هستند. وقتی برای جعفر وثیقه 400 ملیون تومانی می گذاریم عملا با فردی که برای ما وثیقه می گذارد وارد یک تعامل کند کننده وآزار دهنده ،درروند حرکات بعدی خود می شویم. همکنون جعفر عظیم زاده ، اسماعیل عبدی ، بهشتی لنگرودی ، بهاره هدایت ، محمد مظفری ،شکوفه اذر ، رضا شهابی ، و ده ها فعال سندیکایی ومدنی وسیاسی ومعلم وکارگر وخبرنگار و دانشجو وده ها هزار زندانی عادی در سراسر کشور از طریق همین وثیقه ها به گروگان گرفته شده اند. در صورتی که در خواست مطرح شده ، برداشتن اتهامات امنیتی ازروی پرونده وتلاش های کنشگران مدنی ایران است ! 
این خواسته ای عمومی و برحق است. جعفر واسماعیل برای جان خودشان ویا ازادی خودشان دست به اعتصاب غذا نزدند، آنها برای یک درخواست مشخص همگانی اعتصاب غذا کردند وبا جان وسلامتی خود بازی کردند. هنوز اسماعیل عبدی از نتایج اعتصاب غذایش رنج می برد وسنگ کلیه ایجاد شده در دوران اعتصاب غذا به قسمت هالب بدنش رفته است. وجعفر عظیم زاده رفیق کم نظیر ما حالا حالا ها ، باید تاوان این ایستادگی وجان بازی برای حقوق عمومی را بدهد. پس هزینه بزرگ اجتماعی برای رسیدن به این نقطه مصرف شده وییک امید بزرگ اجتماعی آفریده شده است ، چیزی که حکومت از ان بیشتر از همه وحشت دارد. شکل گرفتن قدرت اجتماعی خادج از کنترل دیکتاتور !
2-لذا حکومتیان با فرستادن عوامل پنهانی وجا سازی شده خود از قبل در درون جنبش کارگری وسندیکایی ، مثل سعید ترابیان سعی می کند کارش را دنبال کنند.، سعید ترابیان این مهره سرهنگ عبدالهی مسوول میز کارگری اطلاعات استان تهران ، در شب پیروزی به دست امده مردم ، سعی می کند سرنخ این حرکت بزرگ اجتماعی را به کف گیرد. پشت ویلچیرانتقال جعفر عظیم زاده از بیمارستان سینا به بیمارستان اتیه ،سعید ترابیان حاضر می شود،که پرونده رسوایی های او در سندیکای شرکت واحد و در بین رانندگان بخش خصوصی وهمگانی سر به فلک کشیده است. 
او قبلا اعتیاد داشت ومواد مخدر در مناطق شرکت واحد توزیع می کرد. در این باره داوود رضوی می تواند مفصلا توضیح دهد، به عنوان کنترل خط هم با گرفتن حق ناحساب ورشوه از رانندگان بخش خصوصی وزدن ساعت برای راننده گان توانست نظر مساعد مدیریت شرکت واحد را جلب کند. از طریق رشوه دادن به روسای بالا تر در خطوط ومنطقه توانست راه خود را باز کند. انها که بیشتر پول می دادند، در موقع پیک مسافر( ساعات پر مسافر ) ،که در امد بیشتری برای رانند بخش خصوصی دارد، ساعت کار هماهنگ تری می خوردندو میخورند. همچنان که بالا کشیدن پول کارگران که توسط مردم خیرخواه برای کارگران اخراجی وزندانی ارسال شده است از دیگر خیانت های او هم دست هایش در جنبش کارگری است. 
دیگر وظیفه سعید ترابیان وتعدادی از ماموران جیره خور وخود فروخته دیگر اطلاعات که همه در حلقه اشکار پیدا ونهان سعید ترابیان در کنار فعالان کارگری هستند، اتهام زنی وتخریب وترور شخصیت مبارزان واقعی جنبش سندیکایی وکارگری ومهار کردن حرکت وافراد موثر در شرایط کنونی است. آنها سعی کرده اند خودشان را کاملا پنهان کنند. اما حضور ناگهانی سعید ترابیان در بیمارستان سینا برای انتقال جعفر عظیم زاده ودیدن عکس او در شب پیروز ی مردم کنار جعفر عظیم زاده به من شوک وارد کرد تا تمام حقایقی که در باره او وتیمش می دانم بر ملا کنم. تا بتوانیم جلوی گسترش نفوذ آنها را در جنبش در حال رشد مزد بگیران وهمه مردم ایران را بگیریم . "حداقل وظیفه خود را انجام داده باشم. "
من نمی دانستم این ها تا این حد توانسته اند درون قسمتی از جنبش کارگری نفوذ کنند. از دیشب به من خبر دادند که سعید ترابیان توانسته همچنین با علیرضا ثقفی مرد زحمتکش وشریف وعضو موثر سایت وگروه کانون مدافع حقوق کارگر که من هم از جمله بانیانش بوده ام ، بسیار نزدیک شود.متاسفانه این سعید ترابیان که به جعفر عظیم زاد ه بسیار نزدیک شده است وتوانسته حسن نظر او وخانواده اش را به دست بیاورد . هنگامی که من در زندان بودم با هم دستی شخصی به نام حسن محمدی که مدتی است در فیس بوک با عنوان عمو حسن پیدایش شده است ، مبلغ 15 هزار دلار ارسالی که توسط انسان گرامی وکاپیتن اسبق تیم ملی فوتبال ایران پرویز قلیچ خانی از مردم فرهیخته برای کارگران حمع شده بود را ، دزدیدند. وبه کارگران ندادند. 
که البته بر سر این خیانت در امانت با علی نجاتی وکارگران سندیکای نیشکر هفت تپه درگیری داشتند که بالاخره کارگران نیشکر هفت تپه توانستند بعد از چند ماه درگیری وفشاراز سوی هواداران جنبش کارگری از خارج از کشوربر سعید ترابیان 3 هزار دلار از ان هدیه را بگیرند. و پس از ان بالا کشیدن 24 ملیون تومان از پول های سندیکایی های اخراجی توسط حسن محمدی (عمو حسن فیس بوکی )وفراری شدن او در سال 1384 و1385 بود .
بعد از بیرون امدن من از زندان حسن محمدی خیلی سعی کرد به من نزدیک شود وبیهوده وهر ساعت به منزل من مراجعه می کرد که من به منزل راهش ندادم، چون به رفتار های او مشکوک بودم.آرام آرام پیشنهاد پول در اوردن بیشتر با شرایط موجود را مطرح می کرد. دونفر دیگر هم از تیم سعید ترابیان هستند که چون در خارج از کشور هستند وزیاد بر روی روند حوادث تاثیری ندارند ، اسامی انها را نمی اورم. که بیهوده گنده نشوند. در مجموع اطلاعاتی ها سعی می کنند با حضور نیروهای نفوذی خود جنبش واعتراضات را کنترل ، خنثا و فشل کنند. 
حضور سعید ترابیان در کنار جعفر عظیم زاده مرا وادار به نگارش این مطلب کرد. امیدوارم خوانندگان با دقت موضوع را دنبال کنند مخصوصا کسانی که کنشگر هستند ، به این افراد ونظایر ان دقت کنند. اگر متوجه شدم که نیاز بیشتری به انتشار اطلاعات بیشتر در مورد این افراد هست حتما جداگانه این کار را باشرح جزییات بیشتر مستندات انجام خواهم داد.