هیچ رییس جمهور امریکا حداقل در صد سال گذشته نبوده است که دست به مداخله و تجاوز نظامی بر یک یا چند کشور دیگر نزده مسبب کشتار و جنایات موحش نبوده باشند. تصویر بالا، پنج رییسجمهور گذشته را با لیست کشورهایی که در طول ریاست جمهوری شان مورد بمباردمان، مداخله و خونریزی قرار داده اند نمایش میدهد. اوباما که با شعارهای زیبا رویکار آمد و حتی بصورت مضحک برنده جایزه صلح نوبل گردید، در عمل بیش از دیگران جهان را به خاک و خون کشانید.
در اوج کارزار های انتخاباتی امریکا، دیگر مشخص شده که از میان دونالد ترامپ و خانم هیلری کلنتن یکی به کاخ سفید راه خواهد یافت. در تحلیلهای گوناگون تعدادی پیروزی ترامپ و عدهای هم برنده شدن خانم کلنتن را به نفع جهان میخوانند. اما برای من ایندو هیچگونه تفاوت ماهوی باهم ندارند.
حداقل دوران باراک اوباما به مثابه نخستین رییس جمهور سیاهپوست امریکا که در اوج شعف و اشک سرور بخصوص سیاهان وارد کاخ سفید شد درسهای فراوانی به همراه دارد. اکثر ناآگاهان تصور میکردند که با پیروزی او، حداقل سیاهان امریکا شاهد تغییرات مهمی در راه زدودن تبعیض خواهند بود اما برعکس در پایان دوران ماموریتش، او با اوج خیزشها و اعتراضات خشماگین سیاهان در شهرهای مختلف آن کشور مواجه است که معتقد اند تبعیض و بدرفتاری با سیاهان طی هفت سال حاکمیت اوباما سیر صعودی پیموده و او تمامی آرزوهای آنان را به یاس مبدل ساخته است. اوباما که با سطح حمایت کمنظیر اداره امور را در دست گرفت، آنچنان گراف محبوبیتش روتاروز سقوط کرد که انتظار میرود لقب «بدنامترین رییس جمهور تاریخ امریکا» را که جورج بوش در اختیار دارد از آن خود کرده با کاخ سفید وداع گوید.
حال که کارت «سیاهپوست»، پرنیرنگ و پوچ بودنش را برای مردم به اثبات رسانیده، شکی نیست که با نصب نخستین زمامدار زن در تاریخ آن کشور، بکوشند ملت امریکا و جهانیان را برای مدت دیگری فریب داده به انتظار تغییر بنشانند.
هر فرد آگاه میداند که در امریکا یک سیستم استعماری، جنگافروز و جنایتکار حاکمیت دارد که بازیگران اصلی آن ابرسرمایهدارانی اند که رییس جمهور فقط وظیفه دارد با همه دستگاه و ماشین عظیم جنگیاش منافع آنان را پاسداری کند. بدون کسب حمایت بخصوص مالی و رسانهای ابرشرکتهای متعلق به یک درصدی های امریکا، هیچ فردی خواب رسیدن به این پست را هم نمیتواند ببیند! این رییس جمهور چه کلنتن باشد یا ترامپ، ولو در گفتار متفاوت به نظر آیند، در فکر و عمل تفاوت مهمی باهم نخواهند داشت.
تازهترین اسنادی که از سوی «ویکیلیکیس» فاش گردیدند، نمایانگر آنست که مقامات ارشد کمیته ملی حزب دموکرات با راه اندازی کارزارهای پسپرده در جریان رقابتهای درونحزبی، کوشیدند که برنیسندرز را به حاشیه رانده زمینه پیروزی هیلاری کلنتن را مهیا سازند. حرفهای متفاوت سندرز در جریان مبارزات انتخاباتی و اینکه خود را «سوسیالیست دموکرات» مینامید، طبعا نمیتوانست با خواست یک در صدی های جامعه امریکا همخوانی داشته باشد از همینرو کنار زده شد.
تاریخ امریکا گواه آنست که راهاندازی جنگ، خشونت، تجاوز و توطئه علنی و مخفی علیه این و آن کشور خارجی منحیث کارنامه عمده روسای جمهور آن کشور ثبت است چون با اشغال کشورهای دیگر است که زمینه چپاولهای عظیم را مهیا نموده سیستم را در حرکت نگهمیدارد.
حال فقط باید انتظار کشید که کلنتن یا ترامپ، کدام کشورهای فقیر دیگر را به مخروبه بدل خواهد کرد.