نکمیل نظر یکی از همراهان خبر گر در باره وضعیت امروز ترکیه وتاثیر ان در ایران

 کودتای ارتش در ترکیه از چه جنسی است و ما از ان چه درس هایی می اموزیم
ارتش تركيه براى حفاظت از دموكراسى در تركيه بعد از جنگ جهانى دوم به طور ميانگين هر 10 سال يكبار كودتا كرده است. بیشتر مردم نمیدانند که سه بخش عمده قدرت در ترکیه وجود دارد. اولین بخش اردوغان و حزب عدالت و توسعه است که در همان حوزه اخوان المسلمین قرار دارد, با همان شبکه ها ارتباط دارد, همان سیاستها را دنبال میکند: نمایندگی  بورژواها ونوکیسه هاو خرده بورژوا هایی که اخوان المسلمین همواره نماینده شان بود است. گروه دوم ملی گرایان کمال طلب ترک هستند که مانند همتای مصری شان پیوندی تاریخی با ارتش داشته اند. روابط تاریخی شان با ناتو نیز دوستانه بوده و رفتاری نسبتاً صلح آمیز در قبال روسیه داشته اند. گروه سوم قدرت به دست فتح الله گولن, تاجر بسیار ثروتمند ترک و صاحب یکی از بزرگترین شبکه های مدرسه خصوصی رهبری میشود.
فتح الله گولن به سازمان سیا نزدیک است و در طول چند سال گذشته تقریباً با اردوغان در حال جنگ بوده اند. گروه چهارم نیروهای دموکراتیک ولاییک وسکولار وچپ ونوگرا که به خضوی در میان کردهای ترکیه وبرخی از نهادهای سندیکایی کارگری هوادارانی دارند. اما  این سه دسته  اصلی نخست ، مدتی است که  بر سر قدرت با هم منازعه دارند و همین منازعات انگیزه اردوغان برای تحکیم قدرت و حاکم کردن قوانین بسیار سختگیرانه و در نتیجه تبدیل ترکیه به حکومتی پلیسی مذهبی بوده است . شاید این بازی پیچیده برای ایراد فشار بیشتر برجامعه مدنی ونهادهای لاییک وسکولار ترکیه سازماندهی شده است. دستگیری و برکناری  بیش از دوهزار قاضی وارتشی ، تلاش برای برقراری احکام اعدام ،  از سوی یاران اردوغان ، ودیدن سردر گمی افراد حاضر در میدان ، نشان داد که بدون وجود یک جنبش مردمی در صحنه عملی کارزار، کار به پیش نمی رود. احتمالا   کسانی که اقدام دیروز را در بدنه ارتش سازمان دهی کردند ، از هماهنگی های بالاتر خبر نداشتند . همچنین بر آورد صحیحی از توازن نیروهای آماده به میدان در بین مخالفان وموافقان اردوغان به دست نیاورده بودند. این میدان پیش رو نشان داد ،که  حتا اگر ادعای فرماندهان نظامی حرکت دیروز در ترکیه را برای بازگرداندن دموکراسی ودفاع از حقوق بشرراقبول کنیم ، چرا که به روی مقابله کننده گان آتش  نگشودند ودست به کشتار وسیع نزدند. همانند کودتاهای قبلی در ترکیه ویا در شیلی دوران سالوادور آلنده ، اما صحنه های دیروز باز این نکته اساسی  را یاد اور می شود که اول  یک نیروی مردمی سازمان یافته که آماده حمایت از حرکت ارتشیان باشد و قبلا اموزش دیده باشد باید وجود داشته باشد.همچنین این جریان باید  به باور تغییر اساسی رسیده و آماده هزینه دادن وپیکار کردن در میدان ها باشد . حتا این نیروها نخست به میدان می ایند ، با اعتصابات سراسری حکومت را فلج می کنند . آنگاه  در حمایت از حرکت این نیروی  مردمی  که حضورش در پیکار مسجل شد ، نیروهای ارتشی وارد عمل شده ودر حمایت از این بخش از مردم ابتکار عمل را به دست می گیرد وبا حضور هر چه بیشتر میدانی نیروهای تحول طلب ، ریزش از درون نیروهای تحت فشار حکومتیان شروع می شود ومسیر پیروزی به لحاظ تاکتیکی با پیوستن ارتشیان سالم ومورد تایید مردم ودیگر نیروهای سالم نظامی ومسلح از درون حکومت ،که الوده وفاسد نبوده اند واز فساد موجود رنج می کشند نزدیک تر وشدنی تر می شود. این اتفاق  در همسایگی کشور ما نشان داد که چه پتانسیل بالایی در بین مردم ایران برای نجات از حکومت ولایت فقیه وجود دارد. در چند ساعت اول مسوولین حکومتی کاملا دست وپایشان را گم کرده بودند. وملیونها قلب مشتعل امید وار شدند برخی از هم میهنان 48 ساعت نخوابیدند. . راه دشوار رسیده به دموکراسی ادامه خواهد یافت. 
خبرگر   7/16/2016