یکی از سمک های عیار می گوید ، دست های سفید وپاک محرومان را میفشاریم

جنبش عياران ، جريان مبارزاتى مالتى اكتيويست هاى تجربه مدار است؛
در سال هاى اخير خواهران و برادران ما در سراسر اين كشور بدليل تضييع حقوق و منافع حقه شان ، بار ها از شيوه هاى مختلف ، دادِ سخن سر داده اند و تلاش كرده اند از راه هاى متفاوت و پرشمار با خشم و تعقل مطالبات خود را از اقتدارگرايان حكومتى و شبه دولتى در ايران ، بستانند.
اما در اين ميان هميشه شاهد آن بوده ايم كه جريانات و امواج مباراتى و اعتراضى ، به مرور زمان از ميادين حضور فيزيكال به محور هاى مجازى و اينترنت انتقال ميابند و نهايتا يك جنبش با پتانسيل بالا در ميان بمباران خبرى و حجم سنگين اخبار ناپيدا و گم ميشود.
براى مثال يك جنبش كارگرى در يك بخش از شهرستانات كه با حضور چهل تا پنجاه كارگر معترض شكل ميگيرد ، بنسبت جمعيت حدودا دويست تا پانصد هزار نفرى
اغلب بخش ها در ايران ، جنبشى بسيار با اهميت و بحران ساز به شمار ميايد كه برحسب تجربيات سابق ما، حتى ميتواند تا مراحل بركنارى استاندار و يا بخشدار پيشروى كرده و زمينه ساز ايجاد تشكل هاى ارزشى و انگيزشی اى گردد كه با نگاه به عملكرد همين چند كارگر ، روحيه مبارزاتى يافته و از طريق ايجاد اختلال هاى اعتصابى در بخش هاى مختلف اقتصادى آن استان ، بيشترين تغيیر را ايجاد كرده و پايه هاى اقتدارگرايى را در آن منطقه سست نمايند .
اما همين جنبش كارگرى در صورت ورود به فضاى مجازى تنها خبرى خواندنى ، درميان اخبار ديگر خواهد بود كه نهايتا به ايجاد كمپين هاى اعتراضى ختم ميگردند و بدليل عدم وجود پشتيبانى ميدانى از آن كارگران ، آن جنبش اعتراضى از سوى عوامل حكومت بسادگى سركوب شده و بدل به نقطه ياس و نا اميدى ديگرى در ذهن مبارزان ميگردد.
بنابر اين ما بر حسب اندوخته هاى خود و با مرور تجربياتمان به اين نتيجه رسيديم كه اعتراض سيستماتيك و تاثير گذار در داخل كشور بايد داراى دو بعد ميدانى و مجازى باشد و در حقيقت در صورت حذف هر يك از اين ابعاد مبارزه تنها يك خود زنى درمقابل حريفى باتجربه است.
همچنين ما دريافته ايم كه ستون اصلى جريانات اعتراضى فعاليت ميدانى آن است و محور ميديا تنها براى ساپورت و برجسته سازى ضربات وارده به حكومت است كه در ميادين به وقوع پيوسته اند.
براى حصول اين امر و ايجاد هسته هاى مبارزاتى كه چنين رويكردى داشته باشند ، ابتدا دريافتيم كه بايد با مبانى مبارزات مدرن سياسى و اصول اوليه ايجاد تشكيلات هدفمند آشنا شويم . ما دريافتيم كه هر فرد در جامعه با هر سطح از سواد و سرمايه ميتواند يك عنصر مبارزاتى باشد . بشرط آنكه آن فرد در جايگاه صحيح تشكيلاتى قرار گرفته و با توجه به داشته هاى وجودى و موجودى اقتصادى اش به او مسئوليت داده شود . در اين صورت هر عضو ناراضى در جامعه ميتواند فرصت داشته باشد كه به يك عنصر مفيد در جهت تقابل با اقتدارگرايى بدل شود و سهم پر فايده اى در مبارزه داشته باشد.
در اينجا بود كه ما پرچم جنبش عياران ايران را با دست پر قدرت مدد پير عياران با تجربه ، بر افراشتيم تا هر كسى ، جايگاهى در سايه اين تشكيلات ميدانى و مبارزاتى براى خويش بيابد و از پس آنچنان كه بايد در اين مسير گام بردارد.
اولين گام هاى ما در اين مسير ، نه جذب انبوه نيرو و نه تلاش براى قهرمان سازى است ، بلكه تلاش ما آن است كه ظلم را در عريان ترين حالت ممكن به رخ تمامى طبقات جامعه كشيده و ايشان را از مظلوميت خود و تضييع حقوقشان آگاه كنيم ، پس از افشاى حقيقت به هر كس توصيه ميكنيم كه چگونه ميتواند با توجه به جايگاه اجتماعي شان با اين ظلم جنگيده و در جهت اصلاح آن بر آيند ، از آن پس اگر خود حقيقت ما را لمس نموده و با ما هم بيان و هم انديشه شدند دستان سفيد و پاک خود را بلند كرده و دست ايشان را بعنوان عيارى از عياران ايران ميفشاريم .
در حال حاضر از آنجا كه بيشترين ظلم ها و جنايات اجتماعى در حق طبقه محروم كارگر اعمال ميشود ، بيشتر آزاد انديشانى كه در جرگه عيارانند كارگر هستند ، اما اين به آن معنا نيست كه اين يك جنبش كارگرى مطلقه است. بلكه ما عياران ايران همچون عيارانى كه روزگارى تاريخ ايران را پر افتخار كردند از تمام لايه ها و عناصر اجتماعى اعضايى را خواهيم داشت تا بيشتر و بيشتر حقانيت خود را در تمام جوانب اثبات كنيم.
ما نه بدنبال شهرت بلكه به دنبال محبوبيت هستيم. اگر امروز در سراسر ايران نشان كف دست سفيد بر ديوارهاى شهرها نقش ميبندد نه براى كسب شهرت و ترويج نام ، بلكه براى نمايش حضور ياران خلق ستم ديده ايران در كنار اين خلق است، تا ايشان را دلگرم كند كه فرزندانى از همين مردم آماده ايس




تاده اند كه از ايشان دفاع كنند و با انجام اين عمل و يارى شهروندان ستم ديده محبوبيتى بسيار در ميان خلق بيابيم تا ايشان را سندى باشد براى اعتمادشان .