نامه ای به ارش صادقی عزیز:

درود بر ارش عزیزم

اکنون که دستان خویش را برای نوشتن نامه ای به شما به حرکت در اورده ام هنوز هم در شوک اتفاقی که برای شما افتاد هستم.

نمیدانم از کجا باید بنویسم و چگونه برایت جامعه ای را تحلیل کنم که هیچ قدرتی مانع تغییر کردن ان تا کنون نشده است.

ارش عزیزم نه تنها شما بلکه تمام عزیزانی که امروز دربند هستند زیاد پشت ان دیوارها نخواهند ماند، نسل ما شاهد تغییر و تحولات عظیمی بوده و بعد از این هم خواهد بود.

حضرت عیسی روزی به یاران خود گفت کلامی را که امروز از گفتن ان در زیرزمین خانه خود هراس دارید روزی در پشت بام ها فریاد خواهید زد ، ارش عزیز نسل ما این جمله حضرت عیسی را به چشم خود دید و لمس کرد.

یادت نمی اید زمانی که سن ما خیلی کمتر از این بود از اوردن نام دستگاه ویدئو وحشت داشتیم و برای جا به جا کردن ان چه دردسرهایی که نمی کشیدیم زمان اندکی از ان ماجرا گذشت و امروز شاهد این هستیم که در یکی از شلوغ ترین خیابانها و میدانهای شهر تهران نه تنها این دستگاه بلکه پیشرفته تر از ان پشت ویترین های مجلل فروخته می شود و کودکان و نوجوانان امروز بدون ترس و وحشت پشت همان ویترین ها نظاره گر تغییر جامعه ای هستند که روزی تمام ان تصویر روبرویشان را منع میکرد و هیچ قدرت و سلاحی نتوانست مانع تغییر ان شود.

اری ارش عزیزم دیدی با نگاهی عمیق به گذشته نه چندان دورمان و نگاهی عمیق تر به جامعه امروز ما می توان پی برد که نه تنها شما و نه عزیزان دیگر ما مدت زیادی پشت ان دیوار نخواهند ماند.

مثل گذشته قوی باش و صبور که پیروزی از ان شما خواهد بود و بدان که صدایت خواهیم بود و در کنارت خواهیم ماند.

محمد مظفری
۱۳۹۵/۳/۲۷
ساعت ۲۲