اخباروگزارشات کارگری23خرداد1395
صدای اعتراضمان را نسبت به شلاق زدن17 کارگرمعترض معدن طلای آقدره رساتر کنیم
- پافشاری جعفرعظیم زاده برخواسته خود و وضعیت بحرانی جسمیش
- کانون صنفی معلمان ایران صدور حکم شلاق کارگران آق دره و اجرای آن را محکوم میکند!
- توضیح وکیل کارگران معدن بافق در مورد احکام تعلیقی اخیر
صدای اعتراضمان را نسبت به شلاق زدن17 کارگرمعترض معدن طلای آقدره رساتر کنیم
- پافشاری جعفرعظیم زاده برخواسته خود و وضعیت بحرانی جسمیش
- کانون صنفی معلمان ایران صدور حکم شلاق کارگران آق دره و اجرای آن را محکوم میکند!
- توضیح وکیل کارگران معدن بافق در مورد احکام تعلیقی اخیر
- احضار و بازجویی از زاهد مرادی فعال کارگری!
- تعدادی از رانندگان سندیکای کارگران شرکت واحد امروز ۲۳خرداد برای رسیدگی به تخلف و تقلب شوراها به محل وزارت کار مراجعه کردند- بیانیه تعدادی از سازمانهای مردم نهاد به مناسب روز جهانی مبارزه با کار کودک
- به مناسبت 12 ژوئن، روز جهانی لغو کار کودک
- نشست جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان به مناسب روز جهانی مبارزه با کار کودک
- برنامه شبکه یاری کودکان کار به مناسبت روز جهانی مبارزه با کار کودک
- تجمع اعتراضی کارگران فولاد زاگرس در محل وزارت کار
- تجمع اعتراضی کارگران بیکارشده ارج مقابل درب کارخانه!
- خاتمه چادرنشینی 16روزه کارگران بازنشسته کارخانه صنایع مخابراتی راه دور شیراز!
- بیکاری40کارگر نمونه منصور گیلان بدنبال تعطیلی کارخانه باحقوق معوقه وعدم برخورداری ازحق بیمه بیکاری!
- اخراج25درصد کارگران کارخانه های فولاد طی یکسال گذشته!
تاخیر6ماهه درپرداخت حقوق کارگران کارخانه های فولاد!
- تجمع جمعی از بازنشستگان نیروهای مسلح مقابل مجلس در اعتراض به مابهالتفاوت حقوق بازنشستگی قبل از سال ۸۶ و بعد از آن!
-(برگی از تاریخ جنبش کارگری)- یورش گسترده به مجمع عمومی کمیته هماهنگی در خرداد 1391
- دیدار تعدادی از اعضای سندیکا با اولین خانم راننده اتوبوس و اولین کارگر زن عضو درسندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی
- مرگ کارگر نیروگاه بهبهان براثر برق گرفتگی
- محمود صالحی:سخنی با سندیکا های فرانسه
پافشاری جعفرعظیم زاده برخواسته خود و وضعیت بحرانی جسمیش
دیروز 22 خرداد ماه همزمان با برگزاری تجمع اعتراضی جمعی از کارگران و معلمان بهمراه خانواده عظیم زاده درمقابل زندان اوین که بامقاومت و ممانعت شدید نیروهای امنیتی، لباس شخصی و پلیس انتظامی همراه بود، در درون زندان نیز جعفر عظیم زاده پنج شش بار به مدت کوتاه سرش گیج رفته واز حال میرود و کف سلول میافتد و این مسئله در گزارش زندان نیز به ثبت میرسد.
جعفرعظیم زاده تا کنون علیرغم بحرانی و غیرقابل پیش بینی شدن وضعیت جسمی اش پس از 45 روز اعتصاب غذای طولانی همچنان با اصرار بر تحقق خواسته اش مبنی بر تجدیدنظر بر پرونده اش بعنوان کوچکترین اقدام و نخستین گام قوه قضائیه در اجرای آن خواسته ومطالبه عمومی که مشترکا" با اسماعیل عبدی طی بیانیه ای که بمنظور حذف اتهامات امنیتی از پرونده های کارگران و معلمان و فعالین اجتماعی مطرح کرده اند، همچنان به اعتصابش ادامه میدهد.
اتحادیه آزاد کارگران ایران دستگاه قضایی را مسئول مستقیم هر گونه عواقب زیانبار و غیر قابل پیش بینی این اعتصاب غذای طولانی میداند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران
23 خرداد 95
کانون صنفی معلمان ایران صدور حکم شلاق کارگران آق دره و اجرای آن را محکوم میکند!
با چنین نگاه و تحلیلی از خشونت در اجتماع و آثار مخرب آن بر جامعه به طور کلی و دانشآموزان به صورت خاص ، کانون صنفی معلمان ایران بهعنوان یک تشکل صنفی و آموزشی، صدور حکم شلاق کارگران آق دره و اجرای آن را محکوم میکند. ما اعتقاد داریم پاسخ مطالبات صنفی و معیشتی زندان و شلاق نیست و بر این مبنا این عمل غیر انسانی را نفی می کنیم و شلاق زدن کارگران را یک خشونت عریان بر علیه حق معیشت و دستمزد در جامعه میدانیم. چرا که ما چگونه میتوانیم از حقوق صنفی و اجتماعی معلمان به عنوان بخشی از جامعه دفاع کنیم، و در همان حال از نادیده گرفته شدن همان حقوق برای سایر اقشار بی تفاوت عبور کنیم.؟ و مهمتر اینکه ما چگونه می توانیم به کودکان در مورد رفتار بدون خشونت آموزش دهیم و بر خشونتی که در جامعه و خیابان رخ می دهد چشم ببندیم و سکوت کنیم؟
از نظر کانون صنفی معلمان این قبیل احکام به جامعه آسیب دیده ما کمک نمیکند و صدور و اجرای آن ها برای معلم، دانشجو و کارگر، محکوم است ونسبت به پیامدهای فاجعه بار گسترش خشونت در جامعه ، در نتیجه صدور واعمال چنین احکام غیر انسانی ،به مسئولین هشدار می دهیم.
از نظر ما به عنوان کانون صنفی معلمان ، مناسب ترین راه حل برای بهبود شرایط هر صنف، اعم از معلمان ،دانشجویان ،کارگران ،پرستاران و سایر اقشار صنفی، تشکل یابی مستقل و تقویت نهادهای مدنی است .
بیانیه کانون صنفی معلمان ایران (تهران)در ارتباط با بازتوليد خشونت در جامعه
به نام خداوند جان و خرد
اگر چه نمی توان دورانی را تصور نمود که جامعه ی ایرانی _ همانند سایر جوامع _ خالی از جلوه های خشونت بار بوده باشد، اما دست کم در یک دهه ی اخیر شاهد روند نگران کننده ای از افزایش خشونت در کشور بوده ایم که تامل بیشتر در این زمینه را ضروری می نماید.
افزایش تعداد قتل های خانوادگی، استفاده از روش های خشن برای تحمیل نظرات در روابط بین فردی هم در خانواده و هم در سطح جامعه، در سال های اخیر مصداق های متعددی یافته اند. قتل معلم بروجردی به وسیله ی دانش آموز ش، گزارش های متعدد از برخوردهای ناهنجار والدین دانش آموزان با معلمان و کادر مدرسه،در یکسال اخیر،گزارشاتی از تنبیهات بدنی دانش اموزان بوسیله معلمان ، کشته شدن علی چراغی کارگر دستفروش در سال 93 با ضربات پنجه بکس ماموران شهرداری و واقعه ی تاسف بار شلاق خوردن تعدادی از کارگران معدن به دلیل اعتراض به اخراج از محل کار،تنها نمونه هایی از رواج خشونت به مثابه امری عادی در جامعه است. بر این موارد، شیوع خودکشی به عنوان یک روش اعتراض بخصوص خودکشی دانش آموزان را می توان بعنوان نشانه ای از جامعه بحرانی وخشن افزود .
مرور اخبار مربوط به خودسوزی کارگران مانند خودکشی حمید فرخی در فروردین1394، خودکشی کارگر بخش خدمات فروشگاه رفاه در شهرری به دلیل عدم تمدید قرارداد در بهمن 94 ، خودکشی بهزاد علیپور، خباز سنندجی به دلیل ناتوانی در تامین معاش در اردیبهشت 95 و خودسوزی اسماعیل شاوردی در هفتم خرداد 1395 و مواردی دیگر از این دست بیانگر واقعیات تلخ و دردناک جامعه ماست. اخبار این حوادث زندگی انسان هایی را به تصویر می کشد که شرایط اجتماعی موجودو فشارهای معیشتی و اقتصادی ، آنها را یکی پس از دیگری به کام مرگ میفرستد. کارگری که زحمت میکشد ولی همان دستمزد حداقلی را هم دریافت نمی کند و علاوه براین ، اعتراضش بی فرجام است یا همراه با پاسخی خشن، در مسیری قرار می گیرد که درنهایت چاره ای جز پایان دادن به زندگی خود به مثابه و نمادی از نوعی اعتراض برایش باقی نمی ماند.
در کنار آمار خودکشی و خودسوزی کارگران، ما شاهد خودکشی کودکان و نوجوانانی هستیم که باید کودکی کنند اما طناب دار را برای پایان دادن به مرگ انتخاب می کنند این کودکان دانش آموز در سنی مرگ را انتخاب می کنند که با بحران های فردی و اجتماعی فراوان روبرو هستند و ضروری است نظام آموزشی به این مهم توجه نماید اما گویی سیاستگذاران آموزشی اهمیتی برای مشاوره و مددکاری اجتماعی در نظام آموزشی قایل نیستند و الا با کدام استدلال آموزشی و اجتماعی می توان مقطع متوسطه دوم را از مشاوره محروم نمود؟ در فقدان خدمات حمایتی و مشاوره ای است که کودکان در سن تحصیل در خیابان رها می شوند تا موردد تجاوز و آزار قرار گیرند و گویی هیچ مرجعی وظیفه خود نمی داند که نسبت به این نابسامانی پاسخگو باشد.
تصویر جامعه از این منظر بسیار نگران کننده است و وقتی این نگرانی دو چندان می شود که اخباری مبنی بر خشونت عریان نسبت به نیروهای مولد جامعه دیده میشود؛ تصویری که در آن کارگران را به جرم اعتراض برای بقا به زیر شلاق می برند. کارگرانی که نه اختلاس کردهاند و نه برای جامعه رعب و وحشتی ایجاد نمودهاند. کارگرانی که صدایشان برای گرفتن حقوق پرداخت نشدهشان اندکی بلند ترشده است. کارگرانی که از اخراج،تهدید،سرکوب دستمزد و معیشت و خودکشی همکار درمانده خود به خشم آمدهاند.اما به جای شنیده شدن صدای عدالتخواهانه شان،آنچه دریافت میکنند ضربات شلاقِ نگاهِ سودمحوری است که خشونت را به عنوان تنها پاسخ در برابر آنان قرار میدهد.
ما معلمانِ فرزاندن این اقشار زحمتکش هستیم. برخاسته از خانوادههایی که با انواع رنج و آسیب دست و پنجه نرم میکنند و امروز انچه ناباورانه نظارهگر آن هستند شلاق خوردن،اخراج شدن و محروم ماندن از ابتدایی ترین حقوق انسانی و اجتماعی خویش است.
کودکان این جامعه و فرزندان این کارگران به عنوان دانش اموزان ما ،هنگامی که شاهد اعمال چنین خشونت عریانی علیه پدران و برادران خود هستند ؛ آنچه ملکهی ذهن آنان می شود ،خشونت به عنوان تنها روش است.درنتیجه با ترسیم چنین مختصاتی برای جامعه، دیدن انواع رفتارهای ناهنجار و خشن در دانشآموزان، حیرت انگیز نخواهد بود.
اینچنین است که آموزش معلم به دانشآموز زخم خورده از این شرایط، به منظور تلاش فردی و جمعی مسالمت جويانه برای رشد و ترقی و بهبود زندگیاش بی اثر میماند ،و معلم و دانش آموز و بتدریج تمامی جامعه در چرخه بی پایانی از خشونت گرفتار می گردند.
با چنین نگاه و تحلیلی از خشونت در اجتماع و آثار مخرب آن بر جامعه به طور کلی و دانشآموزان به صورت خاص ، کانون صنفی معلمان ایران بهعنوان یک تشکل صنفی و آموزشی، صدور حکم شلاق کارگران آق دره و اجرای آن را محکوم میکند. ما اعتقاد داریم پاسخ مطالبات صنفی و معیشتی زندان و شلاق نیست و بر این مبنا این عمل غیر انسانی را نفی می کنیم و شلاق زدن کارگران را یک خشونت عریان بر علیه حق معیشت و دستمزد در جامعه میدانیم. چرا که ما چگونه میتوانیم از حقوق صنفی و اجتماعی معلمان به عنوان بخشی از جامعه دفاع کنیم، و در همان حال از نادیده گرفته شدن همان حقوق برای سایر اقشار بی تفاوت عبور کنیم.؟ و مهمتر اینکه ما چگونه می توانیم به کودکان در مورد رفتار بدون خشونت آموزش دهیم و بر خشونتی که در جامعه و خیابان رخ می دهد چشم ببندیم و سکوت کنیم؟
از نظر کانون صنفی معلمان این قبیل احکام به جامعه آسیب دیده ما کمک نمیکند و صدور و اجرای آن ها برای معلم، دانشجو و کارگر، محکوم است ونسبت به پیامدهای فاجعه بار گسترش خشونت در جامعه ، در نتیجه صدور واعمال چنین احکام غیر انسانی ،به مسئولین هشدار می دهیم.
از نظر ما به عنوان کانون صنفی معلمان ، مناسب ترین راه حل برای بهبود شرایط هر صنف، اعم از معلمان ،دانشجویان ،کارگران ،پرستاران و سایر اقشار صنفی، تشکل یابی مستقل و تقویت نهادهای مدنی است .
کانون صنفی معلمان ایران خرداد 95
توضیح وکیل کارگران معدن بافق در مورد احکام تعلیقی اخیر
وکیل کارگران معدن سنگ آهن بافق می گوید: پرونده موکلانم شاکی خصوصی نداشته است، در عین حال در یکی از پرونده ها ، فرماندار بافق شاکی دولتی یکی از موکلانم بوده است.
به گزارش23خردادایلنا،محمدعلی جداری فروغی وکیل کارگران شرکت معدن سنگ آهن بافق، در تشریح جزییات احکام صادره برای 9 کارگر معدن سنگ آهن بافق گفت: در پرونده اول، دادستان بافق علیه "محمد حسن تشکری" به علت جنبه عمومی جرم شکایت کرده بود و این شکایت برمبنای صورت جلساتی بود که شورای تامین شهرستان بافق با حضور فرماندار تنظیم کرده بود.
وی افزود: در نتیجه در این پرونده، فرمانداری بافق در مقام شخصیت حقوقی و دولتی شاکی محسوب میشود و حکم موکل من بر اساس همین شکایت صادر شده است.
این وکیل دادگستری با تاکید بر این که در پرونده آقای تشکری، شرکت سنگ معدن از ابتدا هیچ شکایتی نکرده و پرونده فاقد شاکی خصوصی بود؛ گفت: در پرونده دوم نیز شرکت سنگ آهن بافق در مراحل رسیدگی، شکایت خود را پس گرفت و تقاضای مختومه نمودن پرونده را داشت، اما با این وجود موکلان من در پرونده دوم، به دلیل شکایت مدعیالعموم متهم شدند و احکام آنها صادر شد.
فروغی تصریح کرد: در مراحل مختلف اعتراضات بافق و رسیدگی به آن ، اداره کار شهرستان بافق و استان یزد با توان کافی وارد نشدند چرا که اگر اداره کار در پیگیری مطالبات کارگران جدی تر عمل میکرد و حقوق قانونی کارگران برآورده میشد، کار به دادگاه عمومی و صدور احکام تعلیقی صادر شده، نمیکشید.
این وکیل دادگستری در پایان گفت: اگر در اختلافات کارگر و کارفرما ادارات کار و هیات های حل اختلاف به درستی به وظایف خود عمل کنند و با ایجاد فضای تعامل و گفتگو مشکلات را حل کنند، پای قوه قضاییه به ماجرا کشیده نمیشود و از تبعات زیانبار آن نیز جلوگیری میشود.
احضار و بازجویی از زاهد مرادی فعال کارگری!
به گزارش رسیده روز شنبه 22 خرداد، زاهد مرادی فعال کارگری توسط اداره اطلاعات سنندج احضار گردید. این اداره طی تماس تلفنی از نامبرده خواست که روز يكشنبه خود را به اداره اطلاعات سنندج معرفي كند.
بر اساس اين گزارش ، نامبرده روز يكشنبه 23 خرداد از ساعت 12 تا 16 در اداره اطلاعات سنندج مورد بازجویی قرار گرفت. مامورین در تماس تلفنی یادآور شده بودند که نامبرده هنگام مراجعه بایستی کارت شناسایی به همراه داشته باشد.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، احضار و بازجویی از زاهد مرادی فعال کارگری را محکوم کرده و همچنین خواهان آزادی کارگران و فعالین کارگری دربند و زندانیان سیاسی می باشد.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
23 خرداد 1395
تعدادی از رانندگان سندیکای کارگران شرکت واحد امروز ۲۳خرداد برای رسیدگی به تخلف و تقلب شوراها به محل وزارت کار مراجعه کردند
تعدادی از رانندگان شرکت واحد که از تقلبات و تخلفات شوراهای فرمایشی به وزارت کار شکایت کرده بودند امروز با مراجعه حضوری به محل وزارت کار خواستار رسیدگی به این تقلبات و تخلفات شوراهای اسلامی کار شرکت واحد که با همکاری مدیریت و حراست شرکت واحد انجام شده شدند. شوراهای فرمایشی کارفرمایی شرکت واحد که هیچ پشتوانه و بدنه کارگری در اتوبوسرانی ندارد هر دوسال با تقلب و تخلفاتی که با هماهنگی مدیریت و حراست انجام میشود ،رانندگان و کارگران شرکت واحد را مجبور به شرکت در این انتخابات فرمایشی میکنند خوشبختانه اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد و رانندگان آگاه و دلسوز با دقت این تخلف ها را پیگیری کرده اند و همچون سال های گذشته با جمع آوری مدارک و شکایت از این شوراها دست ناپاک این نمایندگان پوشالی را رو کرده ،بطوری که در سال های گذشته اعضای سندیکای شرکت واحد توانستند با ارائه مدارک مستند از تقلب های بیشمار این متخلفان مسئولین وزارت کار را آگاه کنند و انتخابات سامانه یک و نه این انتخابات ضد کارگری را منحل کنند ،در حال حاضر این رانندگان درمحل وزارت کارمنتظر هستند تا با مسئولین این وزارت خانه در مورد رسیدگی به این تقلبات و تخلفات شوراها در سامانه های اتوبوسرانی صحبت کنند . متعاقبا اخبار بعدی به اطلاع خواهد رسید. https://telegram.me/vahedsyndica
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
۲۳خرداد ۱۳۹۵
بیانیه تعدادی از سازمانهای مردم نهاد به مناسب روز جهانی مبارزه با کار کودک
تمام 365 روز سال را با کار کودک مبارزه کنیم!
کار کودک هیولای بزرگ، بیرحم و گرسنهای است که توسط اربابان سرمایهدار خلقشده است، از کودکی انسانها تغذیه میکند و سود و پول استفراغ میکند. راههای متفاوتی برای مقابله با این هیولا گزارششده است؛ اما ما فعالان جنبش لغو کار کودک فقط یک راه میشناسیم و آن قطع کردن دست سازندگان است.
مرتضی – پسربچۀ فال فروشی که جسدش در کنار ریل راهآهن درحالیکه با شلوارش خفهشده، پیدا میشود
وحید - کودک کار دستفروش در حال عبور از خیابان دچار تصادف اتومبیل میشود و میمیرد
رسول - از خردسالی در کارگاههای خیاطی کار میکرده است، بارها و بارها مورد تجاوز جنسی قرارگرفته است
مهناز- کودک کار شاغل در کارگاه تا سنین نوجوانی نیروی کارش را به خدمت تولید کالا گرفتند و بعد تنش را برای فروش مورد بهرهبرداری قراردادند
مسعود - از چهار سالگی کارگر آهنگری بوده است، اکنون نیز کارگر است ... .
در هر 3 ثانیه یک کودک جان خود را از دست میدهد و در 24 ساعت این عدد 28.800 نفر میشود.
نمونههای ذکرشده در بالا سرنوشت اغلب کودکانی است که بهاجبار و برای رهایی از گرسنگی و مرگ وارد بازار کار شدهاند و شاید بتوان گفت ماندن در چرخه تولید و تبدیل به کارگری بزرگسال شدن شاید بهترین و ایدهآلترین اتفاقی است که میتواند برایشان رخ دهد، مسئولیت ما در قبال چنین سرانجامی برای کودکانمان چیست؟
12 ژوئن روز جهانی مبارزه با کار کودک است، روزانه در سرتاسر جهان کودکان زیادی به کار گمارده میشوند، این مسئله در حالی اتفاق میافتد که انسان قرن بیست و یک به سطح بالایی از آگاهی، شعور، روابط انسانی و اجتماعی دستیافته است و استانداردهایی برای زندگی خلق کرده است که در آن به گفتۀ سازمانهای بینالمللی، کودکان از جایگاه ویژهای برخوردارند و به فراخور کودک بودنشان میبایست بینیاز از هر نیازی باشند، با تمام این تفاسیر شاهدیم که در دنیا امروز علیرغم تمام دستاوردهای بشری اتفاقاتی میافتد که نمیتوان توجیهی برای آن، جز سودآوری عدهای قلیل یافت، اتفاقاتی که در آن کمترین توجهی به سرنوشت کودکان نمیشود.
اتفاقاتی چون جنگهای پیدرپی که سبب آوارگی و بیخانمانی میلیونها انسان شده و همۀ جهان متفقالقول اعلام میکنند که کودکان اولین و مظلومترین این قربانیان هستند. قربانیانی که اگر از جنگ و مهاجرت جان سالم بدر ببرند تازه تبدیل میشوند به نیروی کار ارزان کشور مقصد.
محروم کردن کودکان از «حق تحصیل رایگان»، آنان را در مقابل درهای بسته مدارس و مراکز آموزشی قرار داده و دروازۀ جدیدی به نام بازار کار به رویشان باز میکند.
تحمیل دستمزدهای چندین برابر زیر خط فقر به کارگران و دیگر مزدبگیران جامعه و در بیشتر موارد نپرداختن همان حداقل حقوق و دستمزد برای ماههای متوالی بدون توجه به عواقب فاجعهبار چنین بی حقوقی، برای کارگران و خانوادههایشان، این مورد اخیر از شنیعترین و غیرانسانیترین برخوردهای نهادهای دولتی است که در مقابل اعتراض کارگران معدن آق دره و معادن بافق به اخراج و تعویق حقوق چندماهه، بهجای دستمزد، شلاق را بر پیکرشان نشاندند.
نتیجۀ چنین بی حقوقیهایی اپیدمی شدن فقر و گرسنگی است که یا جان کودکان را میگیرد و یا تهدیدی است در کمینشان با این تیتر: کار یا مرگ بر اثر گرسنگی.
این مسئله آنچنان بزرگ و خطیر است که ILO در بیانیه اخیر خود صراحتاً اظهار میدارد: * «... روز جهانی فرصتی است تا مخالفت خود با کار کودک را اعلام کنید. برای پیوستن به فراخوان پایان دادن به کار کودکان در زنجیرۀ تولید و فراخواندن کشورهایی که هنوز مقاوله نامههای سازمان جهانی کار درباره کار کودک را تصویب و عملی نکردهاند به امضا و تنفیذ این اسناد، ما از شما و سازمانتان دعوت میکنیم که بخشی از [برنامه] این روز جهانی باشید. هر عملی مؤثر است و ما در کنار یکدیگر میتوانیم تغییر ایجاد کنی».
صدور بیانیه با این محتوا و سمتوسو، از سازمانی فرمالیستی نظیر ILO اتفاقی نیست و حاکی از دو نکتۀ اساسی است. نخست آنکه عمق و گسترۀ فاجعهآمیز کار کودکان چنان به نقطه بحرانی رسیده است که حکام و نمایندگان آنان را وادار به واکنشی میکند که انگار تابهحال از آن خبر نداشتهاند؛ اما دوم اینکه حکمت این رویکرد ازآنروست که جامعه متمدن جهانی کمر همت به پایان دادن به این ظلم خونبار بسته است. در هیچ کجای جهان فریاد حقطلبیای را نخواهید شنید، مگر در آن، چه آشکارا و چه در مضمون خواهان پایان دادن به فاجعه کار و استثمار از کودکان نباشند. این رویکرد همگانی جامعه جهانی است که خواب حکام و برنامه ریزان بهرهکشی از انسان را ربوده و به فکر چاره انداخته است. این واکنش و رویکرد، آینۀ تمام نمای خواست و مطالبه و نیز قدرت 99 درصد جامعه است که شعار پایهایاش، پایان دادن به بردگی و بهرهکشی انسان و پایان دادن به استثمار و کار کودکان است.
لغو کار کودک همین امروز، اعتبارش را از این موج و جنبش روبهجلوی امروز جهان گرفته است. جنبشی که فراخوان به حذف حاکمیت و تسلط یک درصدیها بر هستی انسان دارد و خواهان اداره و کنترل جهان به دست همگان است و منابع و ثروت جهان را متعلق به همۀ انسانها میداند. جنبشی که اصل تقدم حقوق و منافع کودکان بر هر مصلحت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، مذهبی و ...را سرلوحه مبارزات خود قرار داده است.
برای ما فعالان، لغو کار کودک تنها از مسیر وارونه کردن مناسباتی که بر پایه بهرهکشی و بردگی مزدی بناشده است امکانپذیر است. فراخوان ما به همۀ تشکلها و آحاد جامعه، اعتراض به این وضعیت وحشتناک و شرایط غیرانسانی در جهان و بهویژه وضعیت کودکان کار است. ازاینرو هیچ فرصتی را برای مبارزه با «کار کودک» نباید از دست داد و از همه انسانهای مخالف با این پدیده مذموم دعوت میکنیم تا به صف لغو کار کودک بپیوندند. تأمین حقوق بنیادین کودکان چشمانداز تحقق حقوق پایهای هر انسانی در جهان امروز خواهد بود و «جهان شایسته کودکان، جهانی شایسته همگان است».
12 ژوئن روز جهانی مبارزه با کار کودک گرامی باد!
23 خرداد 95
12 ژوئن 2016
*برگرفته از بیانیه 2016 سازمان جهانی کار با عنوان «توقف کار کودک در زنجیرۀ تولید ...».
برای اطلاعات بیشتر به آدرس www.ilo.org/ChildLabourWorldDay مراجعه فرمایید و یا با ipec@ilo.orgتماس بگیرید.
سازمانهای مردم نهادی که این بیانیه را امضا کردند:
1. موسسه آوای امید
2. جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان
3. موسسه برای فردای کودکانمان - رشت
4. موسسه روانشناختی گوهراندیشان
5. مرکز پژوهش و آموزش رهایی
6. موسسه صیانت از نهاد خانواده بیرجند
7. جمعیت حامیان کودکان کار رشت
8. مرکز حمایتی کودک و خانواده شهرکرد
9. کلینیک مددکاری اجتماعی آریانا ( استان چهارمحال و بختیاری)
10. انجمن دوستداران کودک - تبریز
11. مرکز موج مهر-شیراز
12. مرکز حمایتی_ آموزشی کودک و خانواده اندیشه نیک همدان
13. موسسه حمایتگران نونهال البرز
14. انجمن یاری کودکان در معرض خطر
15. موسسه پناه کودکان کار - قزوین
16. موسسه میعادگاه مهر زاگرس - ایلام
17. کانون یاریگران دانشگاه صنعتی شریف
18. انجمن خیریه حمایت ازکودکان کاراحسان - لرستان
19. موسسه کودکان آفتاب
به مناسبت 12 ژوئن، روز جهانی لغو کار کودک
کودکان کار، محصول جامعه طبقاتی کنونی و نتیجه بی چون چرای عملکرد سرمایه داری و عدم حمایت های اجتماعی و اقتصادی از آنها هستند.
کار کودک، بی هویت نمودن زندگی کودکانه و فرو ریختن تمام آرزوها و شادی های آنها می باشد. تاریخن در نظام سرمایه داری، به دلیل نیروی کار ارزان کودکان، از این نوع استثمار به شدت استفاده شده است. از سوی دیگر رشد مبارزات کارگری در دو قرن گذشته و طرح مطالبات طبقاتی از سوی پیشروان کارگری، حاکمان سرمایه داری را ناچار به قبول مفادی از حقوق کودک کرده که بسیاری از کشورها آن را امضا و متعهد به اجرای آن شده اند. اما از آن جایی که سرمایه داران سود را بر هر چیز دیگری ترجیح می دهند و برای دستیابی به این هدف، با هم رقابت می کنند؛ بسیاری از کشورها پایبند به ممنوعیت لغو کار کودک نیستند. برای نمونه در کشورهای امریکای لاتین، آسیا و آفریقا به دلیل ضعف همبستگی و نبود تشکل های قدرتمند کارگری و هم چنین توهمات ملی گرایانه و قوم پرستی و سرکوب و ارعاب دولت ها، کار کودکان هم چنان یکی از معضلات طبقه کارگر است. از یک سو در کشورهای همین قاره هاست که بسیاری از محصولات کشورهای اروپایی تولید می شود و از سوی دیگر، کشورهای پیشرفته سرمایه داری غربی، ادعای رعایت حقوق کودک را در کشور خود دارند.
اگر چه افراد در سنین کمتر از 18 سال کودک محسوب می شوند و در چهار چوب قوانین بین المللی، دولت ها خود را ملزم به رعایت به این موارد نموده اند، اما به نظر می رسد که می خواهند سن کار کودکان را از 15 سال به 14 سال تغییر دهند، که این خود نشان از عدم پایبندی امضا کننده گان این قبیل عهدنامه ها را دارد. بر اساس آمار سازمان جهانی کار، سالانه ۲۵۰ میلیون کودک ۵ تا ۱۴ ساله در جهان از کودکی محروم می شوند. طبق همین آمار، بیش از 168 میلیون نفر ازاین کودکان وارد بازار کار شده و مشغول به کار تمام وقت هستند. ۶۱ درصد این کودکان در آسیا، ۳۲درصد در آفریقا، ۷ درصد در آمریکای لاتین زندگی میکنند. قاچاق انسان از راههای عمده وارد کردن این کودکان به بازار کاراست. به جز کارگری ِ بردهوار، روسپیگری و فروش اعضای بدن کودکان، از دیگر سرنوشتهای کودکان قاچاق است. این کودکان علاوه بر بخش های غیر رسمی اقتصاد، در همه بخش های تولید از کشاورزی گرفته تا واحدهای تولید صنعتی فعالیت دارند. در کشور امریکا و با همه ادعاهای پیشرفت و دموکراسی، بیش از 500000 کودک کار در مزارع این کشور مشغول به کار هستند.
در ایران هم کار کودک به دلیل بحران اقتصادی و وجود بیکاری و همراه با آن فقر خانواده ها و نبود حمایت های اجتماعی، تراژدی دردناکی را به وجود آورده است. گزارش مرکز آمار ایران نشان می دهد که بیش از ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار کودک کار در ایران وجود دارد که در معرض جدی کودک آزاری جسمی، جنسی و اعتیاد قرار دارند. این در حالی است که به نظر بسیاری از مدافعان حقوق کودکان بیش از هفت میلیون نفر کودک کار وجود دارد که در جاهای مختلف و زیان آور مشغول به کار هستند.
اگر چه آمارهای موجود نهادهای بین المللی در باره کار کودکان، تنها بخشی از این واقعیت را به ما نشان می دهد، اما آن چه از آمارها مثال زده شد، نشان از زندگی فلاکت بار کارگران و زحمتکشان زیر سیطره مناسبات سرمایه سالار موجود بر جهان را دارد. افزایش دستمزد مزدبگیران جامعه بر اساس زندگی شایسته و امروزی، بیمه بیکاری به بیکاران و تحصیل رایگان برای همه کودکان، بخشی از اقداماتی است که می تواند مانع گسترش کار کودکان شود. کار کودکان باید ممنوع شود و هر طرحی برای رسمیت بخشیدن آن باید لغو شده و محکوم گردد.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
1395/03/22
نشست جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان به مناسب روز جهانی مبارزه با کار کودک
جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان به مناسبت 12 ژوئن روز جهانی مبارزه با کار کودک، روز یکشنبه 23 خردادماه نشستی را در محل انجمن جامعهشناسی ایران برگزار خواهد کرد.
در این نشست خانم مریم پناهی (کار کودکان، نیروی کار ارزان، ارتش بیکاران)، آقای حسین میربهاری (لغو کار کودک، همین امروز) و آقای محمد لطفی (زمینههای کار کودک در قوانین) سخنرانی خواهند کرد
این نشست در روز یکشنبه 23 خردادماه بین ساعت 17 الی 19 در سالن انجمن جامعهشناسی ایران واقع در دانشکدهٔ علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار خواهد شد.
برنامه شبکه یاری کودکان کار به مناسبت روز جهانی مبارزه با کار کودک
به مناسبت روز جهانی مبارزه با کار کودک (12 ژوئن)، شبکه یاری کودکان کار (شبکهای از سازمانهای غیردولتی فعال درزمینهٔ کودکان) برنامه سهروزهای، از پنجشنبه 20 خرداد تا شنبه 22 خرداد، در خانه هنرمندان تدارک دیده است.
این برنامه شامل نمایش و نقد دو فیلم درباره کار کودک، یک نمایشگاه عکس و نشست تخصصی درباره بدترین اشکال کار کودک و اشکال پنهان کار کودک خواهد بود.
در روز پنجشنبه از ساعت 15 تا 17 فیلم رقص خاک (ساخته ابوالفضل جلیلی) و در روز جمعه ساعت 18 تا 20 فیلم کودک و استثمار (ساخته محمدرضا اصلانی) با حضور علی بنیهاشمی (فعال اجتماعی) و کارگردان فیلم در خانه هنرمندان اکران خواهد شد.
همچنین در روز شنبه 22 خردادماه نیز نشستی با محوریت بدترین اشکال کار کودک و اشکال پنهان کار کودک با سخنرانی خانم لیلا ارشد (طرح تجربیات بدترین اشکال کار کودک -سوءاستفادهٔ جنسی- و تبعات آن)، خانم حسینیپور (کودکان و زبالههای شهر)، خانم زهرا مدرس موسوی بهبهانی (تجربهٔ زیستهٔ کودکان کار مهاجر افغانستانی از خشونت و کار پنهان) و آقای حمیدرضا واشقانی فراهانی (کار خانگی دختران) برگزار خواهد شد. در قسمت دوم این نشست آقای کردونی مدیرکل دفتر امور آسیبهای اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، آقای جعفری مدیرعامل ادارهٔ بازیافت شهرداری و خانم دانشور عضو شورای شهر تهران و موسسه مهرآفرین دعوتشدهاند تا در کنار دو نفر از فعالان انجیاوها، آقایان هادی شریعتی و علیاکبر اسماعیلپور در پنل پرسش و پاسخ شرکت خواهند کرد.
در کنار این برنامهها نمایشگاه عکسی با محوریت کار کودک نیز در خانه هنرمندان برگزار میشود.
شرکت در این برنامه برای عموم آزاد و رایگان است.
تجمع اعتراضی کارگران فولاد زاگرس در محل وزارت کار
به گزارش23خرداد سایت سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه،امروز ۲۳خرداد از ساعت ده صبح همزمان با مراجعه تعدادی از رانندگان شرکت واحد در محل وزارت کار برای رسیدگی به شکایت تقلب و تخلفات شوراهای اسلامی کار شرکت واحد در انتخابات ،تعدادی از کارگران فولاد زاگرس در محل وزارت کار برای عدم پرداخت ۹ماه حقوق معوقه خود دست به تجمع اعتراضی زدند که تا این لحظه هنوز این تجمع اعتراضی در محل وزارت کار ادامه دارد.
به گزارش امروزایلنا درهمین رابطه، 28 کارگر کارخانه فولاد زاگرس در پی عدم پرداخت مطالبات مزدی امروز صبح به تهران آمدند تا در وزارت کار پیگیر مطالبات خود باشند .
از قرار معلوم این 28 کارگر، 9 ماه مطالبات مزدی پرداخت نشده طلبکارند.
به گفته کارگران، پس از انحلال کارخانه فولاد زاگرس در اسفند 92، مصوب شده بود که 28 کارگر برای نگهبانی و کارهای جانبی در کارخانه باقی بمانند و سهامداران کارخانه شامل صندوق بازنشستگی کشوری، صندوق کارکنان فولاد و تامین اجتماعی دستمزد این کارگران را پرداخت کنند.
ظاهرا صندوق کارکنان فولاد و تامین اجتماعی در ماههای گذشته به تعهد خود عمل نکردهاند و دستمزد این کارگران پرداخت نشدهاست.
این کارگران زمستان سال پیش نیز جهت پیگیری مطالبات خود به تهران آمده بودند.
تجمع اعتراضی کارگران بیکارشده ارج مقابل درب کارخانه!
امروز صبح23خردادماه، جمعی از کارگران بیکارشده کارخانه ارج پشت درب این کارخانه جمع شدند تا اعتراض خود به اخبار صدا و سیما را نشان دهند.
به گزارش23خرداد ایلنا، امروز از ساعت نه صبح حدود 20 نفر از کارگران بیکار شده کارخانه ارج مقابل درب کارخانه اجتماع کردند.
به گفته کارگران، این اجتماع در اعتراض به اخبار منتشر شده توسط صدا و سیما صورت گرفته است.
از قرار معلوم در شب های گذشته، صدا وسیما با پخش گزارشی از کارخانه ارج مدعی شده است که تولید در این کارخانه ادامه دارد.
کارگران می گویند که این کارخانه مدتهاست که خطوط تولید را متوقف کرده و آخرین اخراج کارگران نیز اسفندماه گذشته انجام شده است.
این کارگران پیش از این نامه نگاریهایی نیز خطاب به مسئولان انجام داده اند که تا کنون پاسخی دریافت نکردهاند.
درهمین رابطه:
کارخانه ارج تعطیل وکارگرانش بیکارشدند!
کارگران بیکارشده در حال تدارک تجمع و اعتراض هستند!
کارخانه ارج به دلیل مشکلاتی که از پیشتر گریبانگیر آن شده بود، به طور کامل تعطیل وکارگرانش بیکارشدند. تعداد زیادی از کارگران این کارخانه نیز در حال تدارک تجمع و اعتراض هستند.
به گزارش21خرداد مستبین، شرکت ارج به دلیل مشکلاتی که از پیشتر گریبانگیر آن شده بود، به طور کامل تعطیل شد و تمامی دستگاههای آن در حال جمع آوری است.
تعداد زیادی از کارگران این شرکت نیز در حال تدارک تجمع و اعتراض هستند.
پیش از این کارگران این کارخانه با ارسال طوماری خطاب به مقامات ارشد دولتی از جمله وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی، خواستار رسیدگی به وضعیت اسفبار این کارخانه شدهاند.
در بخشی از این نامه که به امضای همه کارگران این شرکت رسیده آمده است: در تاریخ نگارش این مکتوب (23 دی ماه 94)تعداد تولیدات شرکت به صفر رسیده است و به نظر میرسد مدیریت شرکت پیرو سیاستهای صاحبان شرکت هیچگونه برنامه جامع راهبردی در خصوص ادامه تولید و یا افزایش سبد محصولات و بهینهسازی محصولات و دستگاهها و ماشین آلات موجود ندارد.
در ادامه نامه، کارگران وضعیت فعلی را حاصل ناکارآمدی سیاستهای مدیریتی دانستهاند و افزودهاند: با مقایسه آماری نیروی انسانی مشخص میشود که تاکنون ۸۸ نفر از پرسنل کارآمد شرکت با انواع بهانههای واهی تعدیل شدند.
همچنین در این طومار آمده است: در تاریخ بیست و دوم دی ماه، در جلسهای با حضور بیش از ۴۰ تن از کارکنان و مدیریت شرکت به صراحت اعلام شده که سهامدار عمده به دلیل زیانده بودن تولید کلیه محصولات و عدم داشتن توجیه اقتصادی برنامهای برای ادامه روند تولید در شرکت ارج ندارد.