خبرگزاری ایرانشهر - یکی از اعضای سابق وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی که به تازگی در اروپا پناهنده شده،پرده از نفوذ و فعالیت وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در میان ایرانیان خارج از کشور برداشته است. او میگوید کار جذب ایرانیان خارج از کشور توسط وزارت اطلاعات از طریق واحدهای مربوط به سفارتخانه ها در هر کشور انجام میشود و فقط در آمریکا این کار به عهده افراد مشخصی است، پس از آنکه فرد شناسایی شد بسته به اینکه به ایران رفت و آمد داشته باشد یا خیر کارها تنظیم میشود.
خبرگزاری صدای مسیحیان ایران در گزارش مفصلی که ساعاتی پیش منتشر کرد میگوید به شواهدی دست یافته که نشان میدهد «دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی، هدف خود را تاثیرگذاری روی جریانهای خارج از کشور گذاشتهاند و خانوادههای مختلف امنیتی هماکنون در خارج از کشور مستقر شدهاند.»
این خبرگزاری موفق به گفتگو با یکی از ماموران سابق وزارت اطلاعات شدهاست که به تازگی به اروپا پناهنده شده و بنا به دلایل امنیتی از افشای نام اوخود داری کرده است.
این عضو سابق تیمعملیاتی وزارت اطلاعات به این نهاد خبری رسانی گفته: «در معاونت های ده گانه وزارت اطلاعات واحدهایی وجود دارد که مأموریتشان ایجاد هستههای تحت کنترل در درون اپوزیسیون خارج ازکشور است.»
به گفته این مأمور، وزارت اطلاعات مطالبی راکه برای ایجاد توازن میان جناحهای نظام لازم دارد به له یا علیه یکی از شخصیتهای بلندپایه حکومتی، یا جناحهای آن، از طریق این هستهها در خارج از کشور مطرح مینماید.
وی در ادامه افزوده است: در بین این واحدهای معاونت اپوزیسیون میتوان از واحد رهبری، رفسنجانی، خاتمی و… نام برد.
او در تعریف وظایف این هستههای تبلیغاتی در خارج از کشور گفت: «اینها افراد، گروهها و رسانههایی هستند که از طرف وزارت (اطلاعات) مورد پشتیبانی محتوایی، مالی و تدارکاتی قرار میگیرند تا علیه یکی از جناحها یا شخصیتهای حکومت اسلامی تبلیغ کنند. {افراد نفوذی} باید از طریق انتشار، سخنرانی، مصاحبه، حضور در مجالس، تلفن بر روی کانالهای رادیویی و تلویزیونی و غیره عمل کنند. رسانهها باید خط دیکته شده و توافق شده را پیش برند و در انتخاب موضوعات، اخبار، مطالب، افراد، برنامه سازان به مسیر تعیین شده توجه کنند. سازمانها و گروهها نیز باید در اطلاعیهها و انتشارات خود، سایتهای اینترنت، جلسات و سخنرانی خطوط دیکته شده را پیش ببرند».
این مامور سابق وزارت اطلاعات اضافه میکند: «افرادی را در خارج از کشور داریم که کارشان عبارت است از تماس با چهرههای سرشناس اپوزیسیون و خود را پیرو و یا هوادار آنها نشان دادن. آنها باید این نزدیک شدن را به طور فعال انجام دهند و با تعریف و تمجید از آن شخصیت، تماسهای فردی با وی برقرار کرده و بباورانند که با نیت خوب و جهت مبارزه با حکومت اسلامی عمل می کنند. سپس بتدریج ضمن کشف افکار، عقاید، روانشناسی فردی، روابط و شبکههای همکاری این شخصیت اطلاعات را به وزارت بفرستند و در مقابل دستورات وزارت را در رابطه با این شخصیت بکار گیرند».
این مأمور که از افشای نام او به دلایل امنیتی خودداری شده، ادامه میدهد: «وزارت اطلاعات از طریق برخی افراد که با آنها همکاری دارند جمع کثیری از ایرانیان خارج از کشور را تحت اختیار دارد، بدین ترتیب که مأمور با افرادی چند در تماس است از آنها کسب اطلاع میکند و به آنها خط میدهد، آنها را بر له یا علیه کسی یا جریانی تحریک میکند و یا برای توزیع یک شایعه از آنها استفاده میکند».
او می گوید: «ما آنچه را که به عنوان موضوع عمده برای رسانههای خارجی باید مطرح شود تعیین میکنیم، در هر زمان از طریق امکانات رسانههای در اختیار خود، یک موضوع را مطرح کرده و سپس از شبکه خود به این جریان دامن میزنیم. با تلفنهای مختلف به رادیو و تلویزیونها این موضوع را بصورت پرسش یا طرفداری و یا انتقاد مطرح کرده و آن رسانه یا آن برنامه ساز را وادار می کنیم که به واکنش بپردازد».
وی سپس اضافه میکند: « کار جذب ایرانیان از طریق واحدهای مربوط به سفارتخانهها در هر کشور انجام می شود و فقط در آمریکا این کار به عهده افراد مشخصی است. پس از آنکه فرد شناسایی شد، بسته به اینکه به ایران رفت و آمد داشته باشد یا خیر کارها تنظیم میشود. معمولاً کار جذب افرادی که به ایران میروند و میآیند بسیار ساده است و ریششان راحت در گرو میباشد. در مورد سایر ایرانیها نیز از طرق مختلف اقدام میشود از جمله به وسیله دوست و آشنای آنها و شناخت از زندگیشان، نیازهایشان، مشکلاتشان و تمایلاتشان این کار انجام میشود».
این شخص ادامه میدهد: «افراد، رسانه ها و تشکیلات متعلق به وزارت (اطلاعات) وظیفه دارند که در زمانهای معمول به کار خود بپردازند و نقش رسانههای یا بیطرف و یا مخالف نظام را ایفا کنند. البته مخالف آن بخش که تعیین و تعریف شدهاست. در این مواقع عادی هدف فقط پیش بردن اهداف کلی رژیم است، یعنی دورکردن افکار عمومی از شکل گیری یک خط متحد. آنها به این وظیفه کلی ادامه میدهند تا در مواقع خاص مأموریتهای مشخص داده شود. در آن زمان این نیروها باید به آن مأموریت بپردازند و از امکانات خود برای احراز آن استفاده کنند.»
وی درباره این مأموریتها توضیح می دهد: «مثلاً آنکه برعلیه فلان جریان اپوزیسیون یا یک تشکیلات و یا یک شخص وارد عمل شوند و اجازه ندهند که این جریان یا شخصیت مطرح شود و پا بگیرد، معمولاً جریان اینطورست که خط اصلی توسط تهران تعیین میشود و یکی از رسانههای شبکه وزارت، آنرا مطرح میسازد، بلافاصله وسایل ارتباطی دیگر شبکه و یا افراد درون آن کار خود را آغاز کرده و این خط را به پیش میبرند. همه ابزارها به کار گرفته میشود، مطبوعات، اینترنت، رادیوها، تلویزیونها، تلفن و ارتباط فردی، تشکیل جلسه و سخنرانی، گردهمآیی و سمینار و غیره. همه راهها مجازند به شرط آنکه خط را به پیش برند و تبلیغات را تقویت کنند. هدف اشغال صحنه توسط موضوعات مورد نظر وزارت است».
او هم چنین میگوید: «از دانشجویان بورسیه حداکثر استفاده میشود، آنها در هر سفر به ایران جلسات ویژه دارند و تخلیه اطلاعاتی شده و توجیه میشوند. علاوه بر این، گزارش ماهیانه باید بدهند و یا گزارش ویژه اگر لازم باشد. از همسران دانشجویان بورسیه برای نفوذ به خانواده های ایرانیان مقیم هر کشور استفاده میشود. مأموریتهایی مانند تلفن زدن به رسانهها نیز با آنهاست. بعضی حتی دوره آموزشی قبل از اعزام طی کردهاند. در زمان حضور در هر کشور نیز گزارشهای ویژه دارای ارزش حتی پاداش دریافت می کنند. هر چند زوج دانشجوی بورسیه تحت نظر یک مسئول اداره میشود که معمولاً با سفارت و یا مستقیم با تهران در ارتباط است».
این مأمور سپس میافزاید: «پر کردن صحنه تبلیغاتی و رسانههای خارج از کشور یک کار هماهنگ میان وزارت(اطلاعات) و وزارت خارجه و نیز چند سازمان دولتی دیگر مانند سازمان تبلیغات(اسلامی) است. بودجه آن از طریق چندین منبع از جمله دفتر ولی فقیه و نیز بودجه ویژهای که ظاهراً برادر رفسنجانی اداره میکند، تأمین میشود. چندین رابط در لندن کار توزیع این بودجه را در اروپا به عهده دارند و یک رابط در امارات نیز برخی دیگر از این افراد و رسانهها را مورد حمایت مالی قرار میدهند. در دبی در پوشش یک شرکت تجاری این کارها صورت میپذیرد».
او میگوید: «چندین مورد بوده که پورسانتهای حق واسطهگری برای معاملات انجام شده توسط فلان شرکت خارجی در ایران به حساب رابطها در خارج از کشور ریخته شدهاست. هدف آن است که رد کمتری از جانب دولت ایران در این بده بستانها به جای گذاشته شود. مواردی از حمل بستههای تریاک در کیفهای دیپلماتیک بوده که در خارج از طریق رابطها به عنوان پاداش به همکاران شبکه داده میشود».
این فرد سپس میافزاید: «در داخل وزارت مخابرات واحد کنترل تلفنها روزانه هزاران مکالمه را که از طریق کارتهای مخصوص و شمارههای مخصوص انجام میشود مورد شنود قرار میدهد. این واحد در واقع متشکل از مأموران سپاه و وزارت اطلاعات است که به کنترل شمارههایی میپردازد که از کارتهای شرکتهای ساخته وزارت اطلاعات در خارج استفاده میکنند. چند شرکت که توسط آقازادهها مورد سرمایه گذاری قرار گرفته به ترمینالهای این واحد کنترل در ایران وصل هستند و تمامی استفاده کنندگان از کارتهای آنها مورد شناسایی و شنود قرار میگیرند».
او هم چنین اضافه میکند: «شناسایی مخالفان فعال در خارج از کشور و تهیه پرونده از آنها جزو وظایف اولیه شبکه است و آنها چندین کارشناس کامپیوتر برای این منظور به خارج از کشور ارسال داشتهاند».
گفته می شود لیست کلیه این ادعاها و اسناد مربوط به آن در اختیار مقامات اروپایی گذاشته شده است. اما خبرگزاری ایرانشهر مستقلا نمیتواند این ادعاها را تایید یا تکذیب کند.
وزارت اطلاعات به منظور کسب و پرورش اطلاعات امنیتی و اطلاعات خارجی، حفاظت اطلاعات، به دست آوردن آگاهیهای لازم ازوضعیت مخالفین داخلی و خارجی جمهوری اسلامی و در جهت پیشگیری و مقابله با فعالیتها آنان علیه حاکمیت تشکیل شده است. هیچ آمار رسمی در مورد تعداد کارمندان و پرسنل شاغل در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور وجود ندارد. با این حال، وزارت دفاع آمریکا، در ژانویه ۲۰۱۳ میلادی، با انتشار یک گزارش ۶۴ صفحهای دربارهٔ وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ، به نقل از مگنوس رانستورپ، تعداد پرسنل این وزارتخانه را حدود ۳۰ هزار برآورد کرده بود، اعضای این وزارتخانه در ادبیات رسانهای ایران با لقب «سربازان گمنام امام زمان» شناخته میشوند،همچنین این وزارتخانه دارای دانشگاهی تخصصی به نام «دانشگاه امام باقر» است.