گشت ارشاد یا تجاوز به حقوق ما زنان
این روزها همه جا صحبت از گشت اخلاقی ارشاد و نیروی هفت هزار نفره اش در نبرد با زنان ایران است . خبری که همه جا دست به دست می چرخد و دشمنانی را نشانه می گیرد که تنها سلاحشان زیبایهای خدا دادی است ، و تنها گناهشان جنسیتی است که نیم ،بیش نمی ارزد .
در دنیایی زندگی میکنیم که زن بودن لکه ننگی است بر دامان انسانیت .
همان انسانیتی که همه نامش را میبرند و به دنبال آن میگردند . همان انسانیتی که سالهاست قربانی اقتصاد دولتمردان شده . همان انسانیتی که برای آن سخن ها میرانند کتابها چاپ میکنند و مقاله ها منتشر میکنند اما گویی نام مردم پاکستان ، افغانستان، ایران ، عراق ، سوریه و کشور های تحت سلطه ظلم در آفریقا در این مقاله ها درج نشده .
اما برای انسان بودن راه درازی در پیش است وقتی که زن بودن گناه است .
وقتی که مجرم به دنیا میآیی وقتی که با توطئه به گناه انداختن مردان پا به این گیتی پهناور می گذاری ، با مشتی از شراره های آتش که مادر زاد به همراه توست. و وسوسه گناه را به قلب مردان خدا وارد میسازد . همزاد شیطانی که این همه زیبایی را یکجا با خود به دنیا آورده ای زیبایی هایی که جایی در نظام آفرینش ندارد بلکه به فرمان شیطان دین عده ای را از آنها میرباید. تفاوتی ندارد که کودکی شش ساله و یا بیشتر باشی ، نگاه همان نگاه است ، در قاموس اسلام "زن" یعنی "تن" "بدن " . تنها بعدی که نگاه بیمار گروهی سالهاست نه تنها امنیت و اخلاقی به اجتماع ما وارد نکرده اند بلکه فرهنگ ما را هر روز به قهقرا بیشتر نزدیک میکند . و تصویر بیماران جنسی از مردان و پسران ایرانی در دنیای امروز بازتاب میدهد.
اینجا ست که زن بودن لکه ننگی است از بدو تولد . آنچنان که همواره پاسخی هستی برای تامین نیازها ی جنسی مردان . روح پاک تو ، اندیشه انسان سازت و کلام پر از مهر و راستی تو در سرزمین اشغال شده من ایران، جایی ندارد.
اینجا برای تو تصمیم گرفته خواهد شد که چگونه لباس بپوشی چگونه سخن بگویی ، به دانشگاه بروی یا نه ، در صحنه اجتماع کار کنی یا نه ؟ و اینکه چه چیزی دیانت گروهی را بهتر حفظ خواهد کرد و قداست آنهایی را که خود را جانشینان خدا بر زمین میدانند به خطر نخواهد انداخت . بر پایه اصول اخلاقی آنان ، زیبایی های تو بزرگترین خطری است که امروز جامعه بشری را به ویرانی خواهد کشید . و حکومت مذهبی که همه مردان خدا را اجبارا به بهشت خواهد برد تو را ناقض اخلاقیات دینی میداند چرا که تنها بخشی از موهای تو و یا تماشا ی اندام تو آنها را به جهنم خواهد فرستاد .
بحثهای طولانی در مورد اینکه اجرای چنین طرحی به سلامت این افراد، کاهش کودکان کار، کاهش موارد سقط جنین،اچآیوی / ایدز، فقر، اعتیاد و غیره کمک خواهد کرد در گرفت. چندین روزنامهنگار و فعال و مددکار اجتماعی از طرفداران اجرای این ایده بودند.
گویی که تنها این زنان هستند که مسئول چنین فجایعی در کشور می باشند ؛ در کشوری که زنان در هیچ یک از عرصه های سیاسی ، فرهنگی ،اجتماعی ،اقتصادی و هنری جایگاه مشخصی ندارند و نه تنها برای ابراز خواسته های بر حق شهروندی خود نماینده مشخصی ندارند ، بلکه بیان آزادانه عقاید آنها مساویست با پرداخت هزینه های سنگین .
گویی عدهای شامل کارشناس و مدیر و غیره در جلسهای نشستهاند و تصمیم گرفتهاند که برای پوشش و آرایش بخشی از جامعه برنامهریزی ایدئولوژیک کنند.
این که عدهای بنشینند و برای مدیریت بدنهای گروهی از اجتماع برنامهریزی ایدئولوژیک کنند ظالمانه ترین نابرابری هایی است که اخیرا زنان ما را نشانه میگیرد . برنامهای که قرار است تعیین کند چه کسانی قرار است کجا باشند، چگونه زندگی کنند و چگونه در انظار عمومی ظاهر شوند. مدیریت باروری، جابجایی و یا پوشش. اینکه عدهای به فکرشان برسد که میشود گروهی را در جامعه به هر دلیلی با یک طرح مشخص،(ولو هیچ اجباری در آن نباشد) عقیم کرد همان منطقی است که گشت ارشاد را اداره میکند.
همان کسانی که معتقدند زنان فقر معتاد و کارتن خواب بایستی عقیم شوند . کسانی که تصمیم می گیرند که نسل اسلام چگونه رشد کند و با به خدمت گرفتن تکنولوژی در جهت منافع دولت اسلامی ، حقوق زنان ما را پایمال میکنند .
کمپ شفق جزو آخرین دستاوردهای «ساماندهی»محور نهادهای رسمی است که نشان میدهد، این زنان به معنای واقعی کلمه آدم حساب نمیشوند. و بجای ایجاد شرایط مناسب انسانی برای هر یک از آنها ، حس مادرانه را از آنها می گیرند . وظایف سنگینی که دولت اسلامی راه حلی ساده برای آن اندیشیده است .
امروز اما جای این سوال باقیست : آیا مدافعان حقوق بشر زنان بی دفاع ایران را به دست فراموشی سپرده اند ؟
مریم زرمهر