شرق - فروش نفت همیشه در انحصار شرکت ملی نفت بوده است و تنها مواردی که خارج از این چارچوب برای فروش نفت اقدام شده است، مربوط به بابک زنجانی و بنیاد ناجا میشود که هیچکدام نتوانستند پول نفت فروختهشده را کامل برگردانند.
البته در ماجرای بابک زنجانی شرکت نفت مستقیما قراردادی امضا نکرد و همه سازوکارها از مسیر شرکت نیکو انجام میگرفت. در ماجرای دوم نیز شرکت نفت برای فروختن نفت خام به سریلانکا که حاضر نمیشد مستقیما از ایران نفت بخرد، بنیاد تعاونناجا را برگزید که عاقبت به گفته حمید حسینی، عضو هیأتمدیره اتحادیه صادرکنندگان فراوردههای نفت، گاز و پتروشیمی، بخشی از پول نفت فروختهشده از سوی بنیاد ناجا نیز در اختیار محمدسعید العقیلی بود و برنگشت و حالا نیز که چند ماهی از مرگ العقيلي میگذرد، برگشت این پولها حداقل در کوتاهمدت بعید به نظر میرسد.
از طرف دیگر، شرکت نفت به برخی از طلبکاران خود نیز محمولههای فراورده نفتی تحویل داده تا بفروشند و وجه آن را بابت طلب بردارند. پول بخشی از این محمولهها نیز وصول نشده است و در حقیقت از جیب طلبکاران شرکت نفت رفته است. حالا که دولت یازدهم تأکید دارد فروش نفت فقط باید به وسیله وزارت انجام شود، ممکن است شرکتها، نهادها و بقیه پیمانکارانی که پیش از این با شرکت ملی نفت همکاری کردهاند، در تلاش باشند از شرکت ملی نفت، نفت بگیرند و به مشتریان قدیمی خود بدهند. البته حسینی میگوید هیچ چیزی در ایران برای مدت طولانی جزء اسرار باقی نمیماند و اگر اتفاقی در این حوزه افتاده باشد، عاقبت برملا میشود.
بهتازگی معاوناول رئیسجمهوری گفته در دولت قبل نهادها و افراد زیادی از وزارتخانه، نفت گرفتهاند اما یک دلار از پول فروش آن را به دولت برنگرداندهاند. شما اطلاع دارید چه نهادهایی از وزارت نفت، نفت میگرفتند؟
بحث نفت با بحث فراوردههای نفتی متفاوت است؛ فروش نفت همیشه در انحصار شرکت ملی نفت بوده و تنها سازمانی که با موافقت خود شرکت نفت در مقوله خریدوفروش نفت نقش بازی کرد و توانست از طریق قراردادهای بلندمدت منابع فاینانس بگیرد، شرکت «نیکو» بود. سالهای سال یا خود وزارت نفت، نفت خام را میفروخته است یا شرکت نیکو. تنها مواردی که من میدانم خارج از این چارچوب، به مقوله فروش نفت خام وارد شدند، دو جریان بوده است؛ جریان اول بابک زنجانی بود که باز هم از کانال شرکت نیکو وارد شد، چراکه شرکت نفت به دلیل محدودیتهایی که داشت، حاضر نشد با بابک زنجانی قرارداد مستقیم بنویسد برای همین شرکت ملی نفت با شرکت نیکو قرارداد نوشت و شرکت نیکو محموله را به بابک زنجانی داد که متأسفانه پول آن برنگشت. ضمن اینکه شرکت نیکو هم در زمان تحریم، معاملاتی انجام داد که پول آن برنگشت مثل مبلغ حدود پنج میلیارددلاری که شرکت اینوک امارات داشت و بهتازگی برگشت.
مورد دیگر هم بنیاد تعاون ناجا بود که نفت خام را گرفت و عمدتا به سریلانکا صادر کرد. بنیاد توانست بخشی از پول را دریافت کند و بخشی از پول در اختیار محمدسعید العقیلی بود بعد از همکاری با ناجا وارد فهرست تحریم شد و پول برنگشت. يكي از تعاونيهاي سپاه هم به او محموله فراورده نفتي داده بود كه فكر ميكنم هنوز پولش را نگرفته باشد. العقیلی چند ماه پیش فوت کرد و تشکیلاتش= دچار مشکل شد و فکر نمیکنم با مشکلاتی که ایجاد شد موفق به پرداخت پول نفت شده باشد ضمن اینکه شرکت نفت، به شرکتهای زیرمجموعه خود یا قرارگاهها و جاهایی که از شرکت نفت طلب داشتند، محمولههای میعانات گازی (Condensate) میداد که به جای طلب، در بازار معامله کنند. پول بعضی از این محمولهها هم برنگشت که البته مسئولیتش متوجه شرکت نفت نبود، چراکه با طرفحساب و پیمانکاران خود حسابوکتاب کرده و پول میعانات گازی که به واسطهها، نهادها و ارگانها داده بود، طلب آنها محسوب میشد. اگر بخشی از پول این محمولهها برنگشته است ضرری به دولت و وزارت نفت وارد نشده، بلکه شرکتهای پیمانکاری و طلبکاران شرکت نفت متضرر شدهاند.
در مورد فراوردهها، آیا نهادهایی بودهاند که خارج از بحث تسویه بدهیهای شرکت نفت فراورده صادر کنند؟
فروش فراوردههای نفتی شرایط سهلتری دارد و دست شرکت نفت هم در این باره بازتر بود، چون انحصاری در بحث فراوردهها وجود ندارد. در زمان تحریمها به دلیل اینکه هم کشتیرانی و شرکت نفت و هم فروش فراورده تحریم بود، شرکت نفت مجبور میشد با جاهای مختلف ازجمله صندوقهای بازنشستگی، حتی شرکتهای متعلق به بانکها و نهادها کار کند. شرکت نفت در این زمینه با بسیاری از طرفها کار کرده و فکر نمیکنم در این معاملات متضرر شده باشد. بههرحال شرایط تحریم برای شرکت نفت و برای کسانی که خریدار این محمولهها بودهاند، مطلوب و رضایتبخش نبوده است. چون از یک طرف مجبور بودند کرایه حمل بیشتری بپردازند و از طرف دیگر هزینه نقل و انتقال پول را هم متحمل میشدند علاوه بر اینها، مجبور بودند قیمتهایی پایینتر از قیمت دیگران پیشنهاد دهند. طبیعتا این شرایط مطلوب هیچکس نیست. روابط بانکی و کشتیرانی و بیمه و حملونقل تحریم بوده و ریسک بالای تجارت، برخی را دچار ضرروزیان کرد. اگر طرفهای ایرانی وارد بحث فروش نفت و فراورده شدند، به دلیل تحریمها بود و اگر تحریمها نبود قطعا شرکتهای داخلی چندان امکانی برای ورود در تجارت نفتی نداشتند.
در دادگاه بابک زنجانی، وکیل وزارت نفت در جواب وکیل زنجانی گفته بود افراد زیادی نفت گرفتند تا بفروشند اما فقط بابک زنجانی پول را برنگردانده است، به نظر شما این مسئله بر این دلالت ندارد که شرکت نفت به افراد و نهادهای بیشتری نفت میداده تا بفروشند؟
از این ادعاها زیاد است. بههرحال من به عنوان کسی که از طریق اتحادیه و روابط تجاری، از این بازار اطلاع دارم، اگر کسی محموله نفت خام گرفته بود اطلاع داشتم. احتمالا این محمولهها میعانات بوده است. مثلا فلان بانک از شرکت نفت طلب داشته و به جای ان میعانات گرفته است اما اینکه کسان دیگری نفت خام برداشته باشند، به نظرم درست نیست.
کسانی هم بودهاند که فراورده نفتی صادر کنند و پول آن را پس ندهند؟
نه. محمولهای به کسی ندادهاند که نتواند پولش را پس بدهد. فقط یک مورد بود که صندوق بازنشستگی نفت محموله گرفته بود و پول برنگشت که عاقبت پولش از جیب صندوق بازنشستگی نفت رفت. در این ماجرا اگر کسی پولی برداشته و فرار کرده، از جیب صندوق بازنشستگی نفت رفته است، نه از جیب شرکت نفت. به جز این هم من خبر ندارم کسی از شرکت ملی نفت فراورده گرفته و پولش را پس نداده باشد. علاوه بر این اگر کسی محمولهای گرفته حتما تضمینهای بانکی داشته است یعنی بانکها او را معرفی و ضمانت کردهاند که فراورده گرفته است. من خبر ندارم شرکت نفت از کسی در بحث فراوردهها متحمل زیانی شده و ادعایی داشته باشد.
در حرفهای آقای جهانگیری آمده است «از روز اول این دولت گفتیم فروش نفت فقط با وزارت نفت است و هر چه فشار آوردند، ما روی این موضوع پافشاری کردیم.» چه کسانی فشار میآورند که نفت، خارج از وزارت فروخته شود؟
در اصلاحیه اساسنامه شرکت نفت، دو وظیفه برای شرکت نفت قائل شدهاند؛ یکی عملیات راهبری بالادستی نفت و دیگری بحث خرید و فروش آن. بنابراین نفت همیشه در انحصار شرکت نفت بوده است. البته ممکن است شرکتها، نهادها و بقیه پیمانکاران، خریدارانی برای نفت خام داشتهاند و پیگیری کرده باشند که از شرکت نفت، نفت بگیرند و به خریدارانشان بدهند، چون بعضی خریداران خارجی هنوز آمادگی معامله مستقیم با شرکت نفت را ندارند و ریسک این معامله را نمیپذیرند. آنها ترجیح میدهند از کسانی غیر از شرکت ملی نفت، خرید کنند. ممکن است از این موارد بوده که شرکت نفت هم همکاری نکرده باشد.
اگر فروش نفت در انحصار شرکت نفت است، پس چطور ناجا نفت خام صادر کرده است؟
سریلانکا یکی از خریداران نفت خام ایران بود که حاضر نمیشد از کانال ایران خرید کند و به دلیل تحریمها ترجیح میداد از طریق دیگر شرکتها نفت بخرد. شرکت نفت نیز امکان اینکه شرکت دیگری را پیدا کند که بتواند نفت اعتباری به آن بدهد تا به سریلانکا بفروشد نداشته بنابراین بنیاد ناجا را برای این کار انتخاب کرده است. از طرف دیگر، معاملات نفت بهراحتی قابل پیگیری و شناسایی بوده، برای همین هم بلافاصله العقیلی شناسایی و تحریم شد.
به نظر شما کسانی نیستند که بخواهند شرکت نفت را وادار کنند از روشی مانند شرکت نیکو به آنها نفت بدهد؟
نیکو که خودش هم وارد فهرست تحریم شد و عملا در دو، سه سال گذشته نقشی در معاملات نفتی نداشته؛ شرکت نفت هم شرکت دیگری را جایگزین آن نکرده است.
این امکان هست که افراد و نهادهایی در کار خرید نفت بوده باشند اما هنوز علنی نشده باشد؟
بعید میدانم. هیچ چیزی در ایران برای مدت طولانی جزء اسرار باقی نمیماند.