به هر حال آ گاه شدن از امنیت شجریان را ،به عنوان یک حق انسانی برای خودم می دانم ودر این راستا خواهم کوشید تا به امنیت خاطر برسم.

واما ادامه تلاش های ما برای پیدا کردن وبرقراری یک گفتگوی یک دقیقه ای ودیدن یک فیلم یک دقیقه ای واقعی از ایشان در همین حالا: از دیروز که من با آقای علی . ن گفتگو کردم ، امروز صبخ توانستم یک تماس تلفنی با ایشان داشته باشم وایشان در تلفن که من اسپیکرش را باز گذاشتم تا همه اطرافیان به این مکالمه از نظر من پر اهمیت گوش کنند ، گفت که من با آقای شجریان صحبت کردم وگفتم آقای اصانلو نگران شما هستند ومی خواهند با شما صحبت کنند.، آقای شجریان شما را شناخت وخیلی ابراز خوشحالی کرد وگفت که این اصانلو همان رهبر کارگران است که در زندان بود؟ گفتم بله وشجریان گفت اری ایشان را می شناسم ودر باره اش شنیده ام که خودش وخانواده اش چقدر بلا کشیده اند وچقدر گردن مردم ایران حق دارند 

وهمه باید برای قدردانی از انها هر کاری می توانند بکنند. خیلی بلا کشیده است. وخلاصه کاملا شما را می شناخت وگفت که به شما بگویم نگران نباشید وایشان خوب هستند ودرمان ها جواب داه است . من گفتم در باره این که من می خواهم یک دقیقه فقط صدای ایشان را بشنوم ویک ویدئوی کوتاه از ایشان ببینم که همین جا در ساکرامنتو هستند را مطمئن شوم ،که اگر شما ایشان را ملاقات می کنید . علی .ن جواب دادند که باشه من دوباره به ایشان می گویم .ایشان جواب تلفن هیچکس را نمی دهند. ولی باز من به ایشان می گویم . گفتم قرار بود همین امروز شما شماره مرا به ایشان بدهید من شماره ایشان را نمی خواهم .

شماره مرا به ایشان بدهید از همان کانالی که با شما وآقای هادی خرسندی صحبت می کنند ، یک دقیقه هم به پاس همان شناختی که از سختی هایی که من کشیده ام ، با من فقط یک دقیقه صحبت کنند تا نگرانی ام بر طرف شود. گفت باشه من دوباره با ایشان صحبت می کنم . در این راستا من پرسم یک تماس تلفنی که شماره مرا به ایشان بدهید که ،زیاد طول نمی کشد گفتند نه من همین الان انجام می دهم . وخداحافظی کردیم وتلفن قطع شد. 


رفتم صبحانه بخورم که نظرم در تلگرام به خبری که یکی از دوستانم از حسین شریعتمداری مدیر کیهان خامنه ای گذاشته بود جلب شد ، نوشته بود : شجریان خودش را به مریضی زده است چون بلیط کنسرت هایش فروش نرفته است. این لینک مربوطه هست :واكنش نشون داده !

شریعتمداری نوشته: شجریان خودش رو به مریضی زده چون بلیت کنسرتاش فروش نرفته

همایون شجریان از پدرش نوشت + عکس


واین در تلگرام ها منتشر شده است. همچنین بعد از این گفتگو با مطلب دیگری روبرو شدم از همایون پسر شجریان که مطلبی از شجریان نوشت که جای او قلب مردم است طوری نوشته است که بیشتر مرا مشکوک کرد .یعنی یک کلمه حسابی ودرست که الان شجریان کجاست من ندیدم در نوشته همایون شجریان . همایون شجریان از پدرش نوشت + عکس

همایون شجریان ، عکس همایون شجریان ، اینستاگرام همایون شجریان ، پست جدید همایون شجریان ، شجریان ، محمدرضا شجریان ، پسر شجریان ,همایون شجریان از پدرش نوشت + عکسبعد از این مطالب دیگر نتوانستم صبحانه بخورم بلند شدم وگشتم وپیدا کردم ایمیل یکی از اشنایان دیگررا، که در ساکرامنتو بود. حالا که هادی خرسندی وعلی ن می گویند که شجریان در ساکرامنتو است به م. ایمیل زدم سلام واحوال پرسی کردم واز او خواستم به من تلفن فوری بزند. همچنین دوست دیگری در شمال کالیفرنیا پیدا کردم به نام ک. واو به من مسیج خصوصی داده بود که نگران نباش شجریان در کالیفرنیاست . برایش نوشتم چه عالی کجاست؟ گفت در ساکرامنتو .پرسیدم ایا او را خودت دیده ای ؟ گفت نه .گفتم پس چطور نگران نباشم. ؟ گفت چون دوستی دارم که اورا دیده است وبه من گفت تازه گی شجریان را دیده وخوب است وگفتم اگر ممکن است مرا به ان دوست وصل کن .گفت باشه .

 شماره تلفن او را برایم تکست مسیج کرد. وبعد هم یک شماره دیگر را ونامی دیگر را ،که او هم می تواند خبر داشته باشد. . درود وبدرودی ورفتم سراغ تلفن که دیدم ،کار مهم دیگری در رابطه با پیدا کردن یک چشم پزشک برایم پیش امد از طریق استاد دیاضیات ایران در هلند برای زیور خانم زنی که با اسید در ایران سوزانده شده است وچشمهایش را از دست داده .بعد ها در خبر گر مصاحبه او را خواهم گذاشت ودر همبستگی نو هم با او مصاحبه ای خواهم داشت ،تا همه این زن شجاع با اسید جاهلیت سوخته شده را از نزدیک ببینند وحرف های او را بشنوند. به هر حال برای پیدا کردن دکتر شهریار وزیری تبار که متخصص جراحی چشم وبازسازی چشم از راه رشد سلول های بنیادین می باشد به دکتر گرامی س. ا. زنگ زدم کلی حرف پیش امد واز جمله اشاره کرد دیشب در جلسه شاهنامه خوانی بحث گزارش شما در باره شجریان مطرح شد ،ویکی از دوستان اقای ح.ط . که شاعر وسرهنگ باز نشسته ارتش هستند گفته است که او می داند که شجریان وخانواده اش در تورنتو در کانادا هستند. گفتم : شماره اش را به من بده ،شماره را داد . بدرودی ودرودی وشماره حسین .ط را گرفتم .سلام وعلیک وتبریک نوروز وورفتم سر اصل مطلب که گویا شما در جلسه دیشب شاهنامه خوانی گفتی که شجریان در تورنتو است ،لطفا شماره ایشان را در تورنتو به من بده تا با او صحبت کنم. گفت من ندارم .

 گفتم مطمئنی در تورنتو است گفت نه .گفتم پس از کجا گفتی ؟گفت از روی سایت ها وامثالهم .گفتم پس نمی دانید وهمین طور می گویید. گفت اشتباه کردم .گفتم برای جبرانش چه می کنی ؟گفت به همه دوستانم با ایمیل می گویم هر خبری از سکونت شجریان داشتند به ما بگویند. با همان ایمیل . از او تشکر کردم . سپس رفتم سر کامپیوتر .در همین موقع یکی از مادران جنبش همبستگی زنگ زد وگزارش هایی از همبستگی های دیروز دید وبازدید های نوروزی داشت ودرخواست کمک برای خانواده های اعدامی ها وزندانیان سیاسی ومبارز وبیکار شده .

که هماهنگ کردیم .دوباره نشستم یر سر کا ر تا ببینم خبری از شجریان امد یانه که م . زنگ زد همان کسی که برایش ایمیل زده بودم .درود وتبریکات نوروز واحوالپرسی ویاداوری خاطرات وعلاقه به دیدار ودر اخر سر به او گفتم شما در ساکرامنتو هستی؟ گفت بله ؟ گفتم اقای شجریان را انجا می بینی ؟ گفت کم وبیش گفتم اخرین بار کی ایشان را دیده ای گفت چهارماه پیش اما، اقای اصانلو دوستان که مطالب شما را خوانده اندمی گویند بگو به او که نگران نباشد. دیشب اقای ب منزل ایشان بوده است وگفت سلامت هستند وهمین جا هستند. وشما نگران نباشید .گفتم سپاسگزارم .اگر ممکن است به شماره آقای ب را به من بدهبد تا با او صحبت کنم. گفت باید از خودش اجازه بگیرم .گفتم باشه ، شماره مرا به او بدهید اوشماره مرا به خانواده شجریان بدهد انها به من زنگ بزنند. من شماره شجریان را نمی خواهم.

گفت باشه به او می گویم ولی خودتان را خسته نکنید شما خیلی کار میکنید واقعا ما با دوستان که صحبت می کنیم به این همه قدرت وپشتکار افرین می گوییم ولی کار زیادگاهی ادم را خسته وسختگیر می کند .الان هم خیلی روی این ماجرای شجریان پافشاری می کنید. گفتم من نه خسته هستم ونه سختگیر شکی دارم که تا برطرف نشود نمی توانم رهایش کنم. شما بیا وبه من کمک کن تا این شک برطرف شود. منزل شما تا خانه شجریان در انجا چقدر فاصله دارد؟ گفت :با ماشین یک ربع . گفتم بیا وبه خاطر دوستی با من واین همه لطفی که به من داری ومیزبان من بوده ای وحق نان ونمک با ماشینت برو تا خانه شجریان وبه او بگو از طرف من امده ای ومی خواهی که با تلفن خودت ویا کتایون خانم یک دقیقه شجریان با من گفتگو کند تا شکم بر طرف شود.

 ویک دقیقه هم فیلم وعکس در همان وضعیت عادی از ایشان بگیر وبرای من بفرست تا این شک را تمام کنیم. لطفا. کمی مکث کرد وگفت من اخر خانه انها را خوب بلد نیستم . وشاید انها در این حالت که دارند نخواهند با کسی صحبت کنند. گفتم از من مایه بگذار وبگو که من از شما خواسته ام . ایشان مرا می شناسد وهمین امروز علی .ن گفته است که نسبت به من خیلی ابراز احساسات محبت کرده اند. حتمن می پذیرند. چون من ادم شناخته شده ای هستم. گفت نه من صلاح نمی بینم .من را ،انهامن را نمی شناسند. چه بگویم .جواب دادم از من مایه بگذار . خوب حالا که صلاح نمی دانی بیا ویک کار دیگری کن ! آدرس ایشان را برایم با تکست بفرست. گفت آخز به شکل پستی ودقیق نمی دانم .گفتم اشکالی ندارد. با ماشین یک ربع بروید ویک ربع برگردید می شود نیم ساعت جمعا وادرس ها را ونام خیابانها وپلاک کد پستی را بنویسید وبرای من ایمیل یا تکست کنید.

 م. با همه ابراز علاقه اش گفت که باشه من از یکی از دوستان این ادرس را می گیرم ومی فرستم . گفتم من منتظرم .از ان موقع تا الان بیش از دوساعت ونیم گذشته وهنوز تلفن نزده ادرس بده در صورتی که اگر حضورا با ماشین رفته بود برگشته بود نیم ساعت بیشتر طول نمی کشید. من هم ادرس را داشتم تا تصمیم بعدی ام را اجرایی کنم. خوب بعد از ان هم علی ن زنگ زد وعذر خواهی کرد که جواب زنگ مرا نداده است وشروع به گفتن کرد که من با خانم ایشان صحبت کردم وایشان موافقت نکردند برای گفتگو .من گفتم این که نشد جواب من قرار بود شما با خود شجریان صحبت کنید وایشان با من حرف بزند. گفت ببین اقای اصانلو این بساط را شما درست کردی وکنجکاوی کردی وحالا هم به این جا کشیده است .

 گفتم به کجا کشیده است ؟یک انسان برای یک انسان دیگر نگران است ومی خواهد این نگرانی را با شنیدن صدای او ودیدن احوال او با امکانات امروزین رفع کند.این چه مشکلی دارد؟ چرا مشکل ؟ جواب داد البته با عصبانیت که خانم ایشان با هر گونه گفتگویی مخالفند ونه شماره تلفن می گیرند ونه شماره می دهند ونه با کسی صحبت می کنند .گفتم شما که گفتید ،صبح اقای شجریان از شنیدن نام من وانکه به سلامت تا اینجا رسیده ام خوشحال هستند و فکر می کردند که هنوز من در زندان هستم ،وخودشان گفته اند همه مردم ایران مدیون چنین ادم هایی هستند ، به خاطر همان مدیونی یک دقیقه فقط با من صحبت کنند تا این شک تمام شود برود پی کارش . چطور باوزیر بهداری می توانند صحبت کنند ؟ چطور می توانند پیامی به این مشکوکی وازار دهنده منتشر کنند ؟ ان وقت با یک کارگر بلا کشیده که به او محبت هم ابراز کرده اند به فرمایش خود شما نمی خواهند حرف بزنند ؟ این متناقض نیست؟ لطف کنیدادرس ایشان را بدهید من خودم پا میشم میام انجا تا او را ببینم .خیالم راحت شود. گفت : من هیچ مسوولیتی نمی پذیرم ،

 از این لحظه به بعد! گفتم به کتایون خانم ویا هرکس دیگر که مانع از ملاقات وشنیدار صدای آقای اواز ایران می شود بگو که من رها نمی کنم وتا به چشم خودم ایشان را نبینم دست از این شک خردمندانه ام بر نمی دارم. در ضمن بگو که من دوستانم را به در خانه انها خواهم فرستاد تا ایشان را ببینیم . علی آقا گفت هر کاری می خواهید بکنید این دردسر را شما درست کرده اید که از اول به این موضوع گیر دادید والا کسی کاری نداشت .گفتم حالا که شما کمک به این دیدار وشنیدار نمی کنید ما از تمام رسانه ها وامکانات برای روشن کردن این مطلب ودیدار شجریان استفاده خواهیم کرد همکنون چون من هزاران وملیونها نفر مشتاق فهمیدن این موضوع هستند که بدانند شجریان کجاست ؟ واقعا شجریان کجاست .آیا این رفتار ها شک شما را بیشتر نمی کند ؟وپیام همایون وکیهان ووزیر بهداری ومقاله حسین علیزاده "وجلوگیری از شنیدن صدای ایشان ؟ من با چندین نفر در حال مشاوره در این چند روز هستم دکتر اسدی به من گفت این حق توست که برای آگاه شدن از حال یک انسان دیگر care بکنی واین یک کار انسانی است .به هر حال اطمینان پیدا کردن از امنیت شجریان به عنوان یک شخصیت ملی واجتماعی را حق خود می دانم وبرای شنیدن ودیدن ایشان با چشم خودم بیشتر خواهم کوشید. 

"http://musiceiranian.ir/103264-alizadeh-144.htmlلینک مقاله علیزاده موسیقیدان در باره شجریان