سلام جناب اوسانلو خبری دارم كه ميخوام لطف كنى و در انتشارش كمكم كنى.من بعد از آزادى از زندان در يك مدرسه علوم انسانى غير دولتى تدريس ميكردم،درسى كه تدريس ميكردم ترجمه و ويرايش متون ،اسناد و مدارك سياسى بود.هر هفته سه جلسه كلاس داشتم كه در اوقات آزاد كلاس با شاگردهام درباره انديشه هاى سياسى خودم و سوسياليسم صحبت ميكردم.
ديروز سه نفر لباس شخصى به محل كارم اومدن و با لحن خيلى تندى گفتند كه بايد كلاس هام رو تعطيل كنم. من اول مقاومت كردم اما رفتند سراغ رييس مجتمع و بهش گفتند كه درصورتی كه كلاس هاى ئاسو رستمى همچنان اینجا برگذا بشه،شما تاوانش رو ميدى و ...اين افراد نه مدركی نشون دادن نه حكم اما با حرف هاشون و ترسوندن مدیر مجتمع كلاس هاى من رو تعطيل كردن و شاگردهام رو ترسوندن من توى اين كلاس ها به نفع كودكان كار تدريس ميكردم ، يعنى حق التدريسم رو براى نيازهاى درمانى دوتا دختر بچه افغان اختصاص داده بودم حالا هم كلاسم رو غير قانونى بسته اند ، شاگردهام ترسيدن ،هم منبع درآمدى كه واقعا بهش نياز داشتم رو از دست دادم ، هم امکان کمک به کودکان نیازمند را ،لطفا کمک کن تا بتونم این موضوع رو تا جایی که میتونم در رسانه ها منتشر کنم و با کمک خودت یا دوستانی که با رسانه ها در رابطه اند این اتفاق رو رسانه ای کنیم.
ديروز سه نفر لباس شخصى به محل كارم اومدن و با لحن خيلى تندى گفتند كه بايد كلاس هام رو تعطيل كنم. من اول مقاومت كردم اما رفتند سراغ رييس مجتمع و بهش گفتند كه درصورتی كه كلاس هاى ئاسو رستمى همچنان اینجا برگذا بشه،شما تاوانش رو ميدى و ...اين افراد نه مدركی نشون دادن نه حكم اما با حرف هاشون و ترسوندن مدیر مجتمع كلاس هاى من رو تعطيل كردن و شاگردهام رو ترسوندن من توى اين كلاس ها به نفع كودكان كار تدريس ميكردم ، يعنى حق التدريسم رو براى نيازهاى درمانى دوتا دختر بچه افغان اختصاص داده بودم حالا هم كلاسم رو غير قانونى بسته اند ، شاگردهام ترسيدن ،هم منبع درآمدى كه واقعا بهش نياز داشتم رو از دست دادم ، هم امکان کمک به کودکان نیازمند را ،لطفا کمک کن تا بتونم این موضوع رو تا جایی که میتونم در رسانه ها منتشر کنم و با کمک خودت یا دوستانی که با رسانه ها در رابطه اند این اتفاق رو رسانه ای کنیم.