اخباروگزارشات کارگری 3فروردین1395

اخباروگزارشات کارگری 3فروردین1395
پرونده قضایی
کارگران مجتمع مس خاتون آباد و
معادن سنگ آهن بافق وطزره
مختومه باید گردد
- نامه سرگشاده کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه!
- بیانیه ی کانون گیلان در اعتراض به تایید حکم سه سال زندان رسول بداقی بعد از 6 سال زندان بدون مرخصی
- عثمان اسماعیلی:بهاران خجستە باد

- مرگ کولبر اهل نودشه!
نامه سرگشاده کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه!
جمعی از کارگران مجتمع نیشکر هفت ‌تپه، طی نامه‌ای سرگشاده ضمن ابراز اعتراض نسبت به خصوصی سازی،سطح نازل حداقل دستمزد رسمی،قراردادهای سفیدامضا وعدم پرداخت بموقع حقوق خواستار به رسمیت شناخته شدن حق آزادی تشکل واعتراض،شدند.

به گزارش3افروردین ایلنا، در این نامه که چند روز پیش از شروع سال جدید خطاب به مسئولان ارشد دولتی نوشته شده است به نگرانی های کارگران نیشکر هفت‌تپه در خصوص واگذاری دوباره این مجموعه صنعتی به بخش خصوصی اشاره شده است.

در این نامه با اشاره به اصل چهل و چهار قانون اساسی که در زمینه بخش خصوصی است، از واگذاری این واحد صنعتی به بخش خصوصی به مثابه پرتاب در آن‌سوی بی‌تکلیفی، بی‌پناهی در مقابل کارفرماها و حقوق پایین نامبرده شده است.

در نامه یاد شده آمده است :«همه ما از زمان واگذاری در بیم و هراس ناشی از نبود امنیت روانی روزگار می‌گذرانیم و نمی‌دانیم در آینده قرار است که چه شود؟ به‌خصوص این‌که تجربه‌های تلخ و دردناکی در اطراف ما ناشی از این نوع واگذاری‌ها به بخش خصوصی وجود دارد. مانند: کارخانه قند دزفول که یک‌سال بعد از واگذاری تعطیل شد و صدها کارگر اخراج شدند».

جدا از مسئله خصوصی سازی نیشکر هفت تپه در قسمتی از این نامه از مسله قراردادهای سفید امضا، پایین بودن مزد و تاخیر در پرداخت مطالبات مزدی به عنوان یکی از معضلاتی نامبرده شده است که کارگران نشکر هفت تپه نیز مانند دیگر کارگران گرفتار آن هستند.

کارگران نیشکر هفت تپه که در عین حال از افزایش ناچیز مزد سال 95 ناراضی هستند، در دنباله نامه خود از مجموعه کارفرمایان خصوصی و دولتی و به ویژه مسئولان ارشد دولتی پرسیده اند که آیا در خود این توان را سراغ دارند که به اتکا به مزد 811 هزار تومانی سال 95 بتوانند امورات زندگی خانواده خود در سال جاری را تامین کنند.

همچنین در قسمتی دیگری از این نامه آمده است: حالا که تصمیم دولت بر این است که براساس اصلوب سرمایه داری کشورهای صنعتی اروپایی و غربی مناسبات اقتصادی جامعه را سروسامان ببخشد،دست کم این توقع وجود دارد که حقوق صنفی کارگران در خصوص برخورداری از مزد عادلانه, آزادی فعالیت های صنفی و داشتن حق اعتراض قانونی از سوی شرکای صنفی کارگری و کارفرمایی آنها به رسمیت شناخته شود.

پیش از این،موضوع خصوصی سازی مدیریت و مالکیت کارخانه نیشکر هفت تپه در واپسین روزهای باقیمانده از سال 94 باعث شکل گیری اجتماعات اعتراضی کارگران این واحد صنعتی شده بود.

بیانیه ی کانون گیلان در اعتراض به تایید حکم سه سال زندان رسول بداقی بعد از 6 سال زندان بدون مرخصی

به نام خداوند جان و خرد

بهار آمد و هر گل که باید آن همه هست گلی که می طلبم در بهار نیست چه سود؟…

همکاران گرانقدر،فرهنگیان گرانمایه با سلام و خجسته باش فرا رسیدن سال نو،امیدواریم که سال پیش رو منشا خیر و برکت و صحت و سلامت برای همه ی رنج دیدگان باشد.

اکنون که ما مشغول دید و باز دیدهای نوروزی و پاسداشت این آیین دیرپای ایرانیان روشن اندیشیم ، رسول بداقی معلم زندانی هفتمین نوروز خود را در زندان بدون حتی یک روز مرخصی می گذراند.بداقی معلم دلسوز و فداکاری است که فرزندان دو قلویش ستایش و شکیبا تقریبا از نزدیک به دوسالگی تا به امروز چشم انتظار بازگشت پدرشان به خانه اند.دختر بزرگ او شبنم که در آن زمان دوران راهنمایی را سپری می کرد و اکنون دانشجوست چشم به راه پدری است که چشم و چراغ معلمان حق طلب ایران است.در کنار این سه فرزند باید یاد کرد از زنی صبور که با وجود تمام مسائل و مصائب زندگی، چه رنج ها و مشقت ها را به جان خریده تا با تربیت شایسته ی فرزندان،آبرومندانه از یک سو که از پس مخارج آن ها بر می آید، از سوی دیگر مرارت های مضاعفی را تمام این سال ها برای ملاقات خود و فرزندانش با همسرش نیز به دوش کشد.

همکاران گرامی!

در همان ماه های اول دستگیری آقای بداقی بعد از آنکه هیچ تماسی از او با خانواده صورت نگرفت و در عوض اخبار نگران کننده ای از او به بیرون رسید،متاسفانه مادر ایشان از غم و اندوه بسیار وضعیت فرزند ،دار فانی را وداع گفت، با این وجود، متاسفانه اجازه حضور به آقای بداقی در هیچ یک از مراسم های یادمان مادر داده نشد.

در حالی که در 13 مرداد94 حکم 6 سال زندان رسول بداقی(بدون یک دقیقه مرخصی) به پایان رسیده بود و خانواده و فرزندان ایشان همراه جامعه ی معلمان مشتاقانه و بی تابانه منتظر آزادی بی قید و شرط رسول بودند،با کمال تعجب شاهد محاکمه ی دوباره ی و محکوم کردن ایشان به سه سال زندان علاوه بر 6 سال پیشین شدند . متاسفانه در روزهای اخیر این حکم ظالمانه در دادگاه تجدید نظر نیز تایید شد.

اما دردناک تر اینجاست که رسول بداقی به دلیل رنج ها و مرارت های زندان طولانی و انفرادی های زیاد و در معرض نور نبودن و عواملی از این دست تقریبا نیمی از بینایی چشم چپش را از دست داده است.

ما علی رغم ظلم های پی در پی و دامنه داری که بر رسول بداقی معلم رفته و او گناهی جز دردمندی و انجام وظیفه ی معلمی نداشته، امیدواریم مسئولان قضایی و دولتمردان لااقل شرایط انتقال او را به بیمارستان برای انجام معالجات چشم پزشکی فراهم آورند.اگر این ستم همچنان در حق رسول بداقی استمرار داشته باشد،متاسفانه او بینایی خود را از دست خواهد داد.

آیا مسئولی هست که پاسخگو باشد که این همه فشار و ستم بر یک معلم برخاسته از کدام اصول اسلامی،اخلاقی و معیارهای عدالت ورزانه است؟

جامعه ی معلمان با کمال شگفتی هیچ پاسخی برای این همه کینه توزی نسبت به یک معلم زحمت کش آبرومندی که برای تامین مخارج زندگی خود ابایی از کارگری هم نداشته را به راستی در نمی یابد.

امیدواریم اینک که پا در سالی نو گذاشته ایم، وجدان های خفته و ساکت دولتمردان بعد از گذشت این همه سال و ستم نسبت به این معلم زحمت کش تا حدودی بیدار شده و زمینه را برای پیشگیری از یک فاجعه ی بیشتر فراهم نمایند.

کمترین انتظار جامعه ی معلمان از شادمانی هایی که برای نتایج انتخابات در تهران و پاره ای از شهرستان ها بر سر پیروزی لیست امید صورت گرفت،این است که چشمه ای از آن را در عمل در حق یکی از رنجدیده ترین معلمان این کشور مشاهده کنند.

کانون صنفی فرهنگیان گیلان 2_1_95

عثمان اسماعیلی:بهاران خجستە باد

فرارسیدن نوروز و سال نو ١٣٩۵خورشیدی را به همه ی کارگران و ستمدیدگان، به دلسوزان راه رهایی انسان از ستم و سرکوب ، به زندانیان سیاسی اسیر و دربند و به خانواده جانباختگان طبقه کارگر تبریک عرض مینمایم.

دوستان گرامی،خانوادەهای بسیاری از جامعە امروز ما، در شرایطی به استقبال نوروز و سال نو می روند و با بهار و طبیعت تجدید پیمان می نمایند کە عزیزانشان یا جانباختە اند و یا در راە اهداف انسانیشان دربند هستند.به نوبه خود به روحیە مقاوم آنان درود می فرستم و ضمن شادباش سال نو به تک تک آن عزیزان امیدوارم هرچه زودتر عزیزان را در جمع گرم خانواده بازیابند. همچنین نوروز و سال نو را به همه نهادها و تشکل های مستقل و خودساختە کارگران، زنان، معلمان، دانشجویان و پرستاران شادباش میگویم و امیدوارم سال نو ،سال تودەای شدن هرچه وسیعتر این نهادها باشد.

عزیزان : ما مدافعین راە رهائی و برابری انسانها به استقبال زندان نمیرویم ،بلکه زندان تحمیلی را تقبل می کنیم تا نسل بعدی به دلیل تفاوت در عقیدە و بیان ،اعتقاد به مذهب یا بی اعتقادی به آن، جنسیت و دیگر تفاوتهای ساختە و پرداختە سیستم طبقاتی سرمایەداری به زندان نیفتند و زندانی کردن انسان به دلیل عقیده و دیدگاه متفاوت پایان یابد.

ما کارگران، در نظام ظالمانه سرمایەداری سرکوب می شویم و زندان را تحمل میکنیم ، چیزی برای از دست دادن نداریم، اما با اتحاد، همبستگی و متشکل شدن جهانی را به دست خواهیم آورد کە مملو از شادی ، برابری و فارغ از تبعیض و سرکوب برای همه خواهد بود.

رفقای کارگر: از ماەها و بویژه هفتەهای پایانی هرسال ، دغدغە و فکر و مشغلە ما کارگران در سراسر کشور تعیین دستمزدها برای سال جدید است. دستمزد رابطە مستقیم با حق حیات و زندگی ما کارگران دارد. امسال نیز دستمزدها بدون حضور نمایندگان کارگران توسط دولت، و دو نهاد وابستە به آن تعیین گردید. دستمزد تعیین شدە اگر هم به موقع پرداخت شود ٣ برابر پایین تر از خط فقر اعلام شدە توسط خود دولت است . این دستمزد ناچیر در شرایطی به کارگران و آنهم اگر شانس کار داشتە باشند ، پرداخت می شود، کە تمام امکانات و نعمات مادی جامعە با دستان توانمند ما کارگران ساختە می شود، اما خود ما از ابتدایی ترین امکانات و از جملە حق تعیین میزان فروش نیروی کار خود نیزمحروم هستیم .دلیل آن هم در متشکل بودن دشمنان ما و متفرق بودن ما کارگران است. ما کارگران تنها با اتحاد و مبارزە است کە میتوانیم دستمزد واقعی خود را بر کارفرمایان تحمیل نمائیم .قراردادهای موقت و سفید امضاء را لغو کنیم . امنیت شغلی کارگران و بیمه بیکاری برای همه کارگران بیکار،داشتن مسکن مناسب و بهداشت و دکتر و درمان و …. با هزینه کارفرمایان کە محصول فروش نیروی کار و دسترنج ربودە شدە خود ما توسط آنها است را به دست بیاوریم .همچنین داشتن رسانه مستقل کارگری، آزاد و بدون سانسور حق طبیعی و مسلم ماست.

در پایان، ضمن آرزوی سالی مملو از شادی و موفقیت برای طبقە کارگر و انسانهای زحمتکش در سرتاسر کشور، از همه انسانها وتشکلهای کارگری کە به حکم زندان من معترض و از حق و حقوق انسانی و کارگری من دفاع نمودە، خبررسانی کردە و خانوادە من و دیگر فعالین کارگری و زندانیان سیاسی دربند را تنها نگذاشتەاند، بی نهایت سپاسگزار و تشکر میکنم. در سال نو ١٣٩۵خورشیدی بار دیگر اعلام می دارم کە دوش به دوش شما عزیزان ، برای رهایی طبقه کارگر از پای نخواهم نشست.

زندە باد اتحاد و همبستگی جهانی طبقە کارگر

زنده باد حکومت کارگری

عثمان اسماعیلی ٢٩/١٢/١٣٩۴

شمارە تلفن: ٠٩١٨٢٨۴٢۴۵١

مرگ کولبر اهل نودشه!

بر اساس خبر دریافتی روز دوشنبه دوم فروردین ماه 1395 ساعت یک بامداد یکی دیگر از کولبران کردستان دچار حادثه شد و جان خود را از دست داد.

رستم رستمیان 42 ساله، متاهل و دارای دو فرزند واهل نودشه از توابع شهرستان پاوه بود. ایشان در اثر شرایط نامساعد آب و هوایی و سختی راه و همچنین استرس های وارده از طرف نیروهای انتظامی و مرزبانی دچار سکته قلبی شد و در اثر پرت شدن از یک تپه، جان خود را از دست داد.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

2 فروردین 1395