دستگیری زباله جمع کن ها ! از فیس بوک محمد نوری زاد یکی از یاران همبستگی، همراه با محمد ملکی دیگر یار همبستگی
پف کردن به ابرها
از فیس بوک محمد نوری زاد یکی از یاران همبستگی، همراه با محمد ملکی دیگر یار همبستگی
امروز پیش از ما، برادران آمده بودند سرِ قرار. و تا ما را دیدند به تکاپو در افتادند. دیدم دکتر ملکی را سوار اتومبیل شان کرده اند. رفتم جلو و در اتومبیل را باز کردم و دکتر را به بیرون آمدن فرا خواندم. بیرون آمد. اما ریختند و خود مرا به داخل اتومبیل تپاندند. بعدش دکتر را با بد اخلاقی. جوری که سرِ دکتر خورد به تیغه ی درِ اتومبیل و زخمی شد.
ما دو تا را بردند و بردند و بردند و در جاده ی قم رهایمان کردند. داستانش را می نویسم. شاید منظور برادران این بود که: آشغال روبی را باید از قم شروع کنید! وشاید هم من و دکتر ملکی رفتیم اطراف بیت رهبری و به ابرهای بالای
سرمان پف کردیم.
وحید: ماموران فحاش و بی ادب امنیتی با وحشیگری تمام اقدام به حمله و یورش به آقایان محمدملکی و محمد نوریزاد و خیل و سیل هموطنانی کردند که با کیسه های زباله در سطح شهر تهران میکوشیدند اقدام به زباله روبی و اشغال زدایی بکنند!
ناظران و تحلیلگران اجتماعی از برافروخته شدن ناگهانی آتش خشم و کینه دستگاه عریض و طویل اطلاعاتِ ضد امنیت کشور در قبال یک حرکت اجتماعی " آشغال جمع کنی" دچار حیرت شده اند! این درحالی است که زباله زدایی هیچ منع قانونی بر اساس مواد و مفاد قوانین جاری در کشور و کنوانسیونهای بین المللی ندارد، و از نظر شرعی نیز بر پایه حدیث صحیح "النظافة من الایمان" عملی مستحب تلقی میشود که اجر و ثواب اخروی دارد! این مطلبی است که تکفیریها را به خشم می آورد!
ماموران ضدامنیتی که کلاسهای متعددی برای آموختن فنون رزم تن به تن را پشت سر گذاشته اند وسط خیابانهای تهران به عده ای پیرمرد و پیرزن بیدفاع که با نیت خیر فقط سرگرم زباله زدایی بوده اند یورش برده و پیرمرد بیمار و از پا افتاده و بسیار محترمی مانند آقای دکترمحمدملکی را در سن هشتاد و هفت سالگی و با ابتلاء به بیماری سرطان آماج فنون رزم تن به تن و جودوT کشتی کچ نموده اند. حتما خواسته اند شجاعت و شهامت خود را نشان بدهند یا از مردم زهرچشم بگیرند! در حالی بهره ای جز انزجار و نفرت مردمی نصیبشان نمیشود!
مهدی: درود اقای دکتر عزیزم.
شنیدم که امروز نتونستند تحمل کنند شما رو و برخورد کردند با کار زیبا و زیست محیطی شما.
امروز ادینه از منزل زدم بیرون که قدمی بزنم.
به صحنه ای برخورد کردم و عکسی رفتم ازش که میفرستم براتون. توی عکس هم دهه فجر میبینید هم زباله!
یه جور زباله پراکنی میبینید زیر نامش.
گفتم شاید به درد مطالبتون بخوره.