هدیه‌ای که قیمت ندارد! کادویی از طرف دختران سوخته شین‌آباد به وزیر بهداشت

از سوختن دختران «شین‌آباد» در آتش‌سوزی مدرسه بیش از سه سال می‌گذرد. این آتش‌سوزی به دلیل نقص تجهیزات گرمایشی در مدرسه ایجاد شد که در نتیجه آن ۲۹ دختر دانش‌آموز سوختند. حادثه‌ای که مرگ، معلولیت و قطع اعضای بدن برخی از آنها را به دنبال داشت. دو دختر دانش‌آموز درگذشتند و انگشتان سه تن دیگر به خاطر سوختگی قطع شد.حالا با گذشت چند سال دکتر حسن هاشمی،
وزیر بهداشت در صفحه اینستاگرام شخصی‌اش تصویری از نقاشی دختران سوخته «شین‌آباد» را منتشر کرده است. دخترانی که روزی انگشتانشان سوخته و به هم چسبیده بود. اما حالا پس از عمل جراحی توانایی قلم به دست گرفتن و نوشتن را بازیافته‌اند.

متن توضیح حسن هاشمی، وزیر بهداشت و درمان را در ادامه می‌خوانید:

«تجربه فعالیت دو ساله در بخش سوختگی، هرگز از ذهن و خاطرم پاک نمی‌شود. بیست و چند سال گذشته، اما همچنان درد و رنج بیماران سوختگی و سختی کار پرسنل شاغل در این بخش برایم زنده است.

بیمارانی که ناچار به تحمل درمان‌های طولانی مدت هستند و گاه تا یک‌سال بستری‌اند و اعمال جراحی متعددی را تجربه می‌کنند. 
هنوز شعله‌های تند و سرکش آتشی که از بخاری در حال اشتعال مدرسه شین آباد بر صورت زیبا و معصوم دانش‌آموزان پنجه کشید، پیش چشمانمان روشن است؛ و متاسفانه همچنان از گوشه و کنار، خبرهای تلخ حوادث سوختگی را می‌شنویم. گاه نتیجه سهل انگاری و گاه محصول فقر و فقدان امکانات.

حاصلش هم می‌شود افرادی که نیازمند درمان‌های خاص هستند و در کمال تاسف، امکانات فعلی بخش سوختگی کشور پاسخگوی نیاز آنان نیست. بیمارانی که اگر به موقع و به درستی درمان شوند، می‌توانند به زندگی با نشاط در جامعه ادامه دهند.

اما... دیشب نشستی داشتم با اعضای انجمن حمایت از بیماران سوختگی و یک‌بار دیگر به سال‌های تحصیل برگشتم؛ روزهای کار در بخش سوختگی... در انتهای نشست، نقاشی‌ای به دستم دادند که برایم بسیار با ارزش بود... از دانش‌آموزان شین‌آباد؛ نوجوانانی که روزی انگشتان کوچک‌شان در حادثه‌ای از سر سهل انگاری سوخت؛ بهم چسبید و از حرکت باز ایستاد و امروز پس از چندین نوبت درمان و عمل جراحی قادر به هنر نمایی روی بوم نقاشی است.

برای بچه‌های شین‌آباد و همه بچه‌های سرزمینم سلامتی آرزو می‌کنم و امیدوارم هیچ وقت در آتش سهل‌انگاری ما نسوزند.
کسی روی این هدیه نمی‌تواند قیمت بگذارد. پس آن را به عنوان نمادی از مظلومیت و احساسات پاک بچه‌های شین آباد به موزه‌ای خواهم سپرد.»