يادداشتي از خانم شهين مهين فر مادر شهید امیر ارشد تاجمیر بمناسبت آزادي موقت آقاي اميد عليشناس فرزند خانم سيمين عيوض زاده :

برای پسر مبارزم . امید علیشناس
امید عزیزم . پسر شریفم
می دانم خسته و آزرده ای / از نگاه مغموم و معصومت که به نقطه ای خیره می شد فهمیدم .
اما عزیز / زندگی هنوز ادامه دارد
وتو که نماد شعور و تحصیل علم جوانان وطنی
اینرا بهتر از من می دانی
بر خلاف چشمهای تو / که نم اشکی در آن موج می زد
چشمهای مادرت سیمین / می خندید
او جگر گوشه اش را در کنار داشت ( سایه اش بودی / سایه ات بود ))
به او گفتم : سیمین / کاش امیر ارشد منهم در زندان بود
و روزی به خانه می آمد .........
آنوقت چشمهای منهم می خندید .
خسته ام / از لبخندهای زورکی با دیده ای گریان
خسته ام / از برای هیچ نفس کشیدن .
اما پسرم / امیدم
تو تنها امید سیمین نیستی / تو امید یک ملتی
خوش امدی./ جوانم / آغوش ما مامن توست
زندان و زندانیان اسیر و همرزمت را فراموش نکن
اما / امروز که هستی و نفس می کشی را جشن بگیر .
ظلم زندانبانان را از فکرت پاک کن
و واگذارشان کن به همان قدرت لایزالی
که می گویند : همه چیز را می بیند و می داند
حتی / خراش و کبودی گردن مردانه ات را .
توضيحات : 
خانم شهين مهين فر (گوينده سابق راديو)، مادر امير ارشد تاجمير است كه فرزندش اميرارشد در عاشوراي 88 زير ماشين نيروي انتظامي كه سه بار از رويش رد ميشود بشهادت رسيده است.


خانم شعله پاكروان هم در يادداشتي اشاره به كبودي روي گردن اميد و اينكه شكنجه شده چندروزقبل نوشته بود.