- تجمع کارگران کارخانه سرم سازی مقابل فرمانداری اردبیل دراعتراض به عدم پرداخت چندماه حقوقشان!
- بن بست اعتصابات کارگران قراردادموقت پارس جنوبی
و خلاقیت های سرمایه داران اسلامی – وطنی
- تجمع کارکنان گاز استان گلستان مقابل ساختمان مرکزی شرکت دراعتراض به عدم امنیت شغلی وبرای تبدیل وضعیت!
- کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری:
ارمغان "لایحه پیشنهادی برنامه ششم توسعه" برای کارگران!
تقدیم به کارگران پالایشگاه آبادان و همه کارگران کشور و همه ی پویندگان آزادی
- پنجمین روزاعتصاب کارمندان سلیمانیه دراعتراض به عدم پرداخت5ماه حقوق!
- تجمع کارمندان دولت در دربندیخان مقابل فرمانداری دراعتراض به عدم پرداخت 4ماه حقوق!
- اعتراض دانشگاهیان و گروههای مدنی پاکستان به ناتوانی دولت در تامین امنیت
- اعتراض بیکاران در تونس به خشونت کشیده شد
تجمع کارگران کارخانه سرم سازی مقابل فرمانداری اردبیل دراعتراض به عدم پرداخت چندماه حقوقشان!
صبح امروز 1بهمن،کارگران کارخانه سرم سازی دراعتراض به عدم پرداخت چندماه حقوقشان مقابل فرمانداری اردبیل اجتماع کردند.
به گزارش 1بهمن فارس ، جمعی از کارگران کارخانه سرنگسازی اردبیل صبح امروز این بار به جای استانداری در فرمانداری اردبیل به نشانه اعتراض جمع شدند و خواستار حل مشکلات کارگری خود شده و از عدم پرداخت نشدن حق و حقوقشان در چند ماه اخیر به شدت گلهمند بودند.
براساس این گزارش،این اعتراضهای کارگری در حالی در اردبیل به صورت هفتگی برگزار میشود که بسیاری از واحدهای تولیدی استان به حالت تعطیل و یا نیمه تعطیل درآمده و توانی در این واحدهای تولیدی برای ادامه فعالیتهای اقتصادی و تولیدی وجود ندارد.
هفته گذشته نیز جمعی از کارگران کارخانه سبلان پارچه و در هفتههای گذشته نیز کارگران کارخانه ذوب آهن و ... بارها به نشانه اعتراض از وضعیت معیشتی خود مقابل استانداری و فرمانداری اردبیل تجمع آرامی را برپا کرده و خواستار حل این مشکلات شدند.
به نظر میرسد با حاکم شدن وضعیت رکود در کشور و واحدهای تولیدی استان اردبیل مشکلات کارگری نیز تشدید شده و به نظر میرسد که در دوران پساتحریم باید مسئولان امر به جای شعار دادن برای راهاندازی واحدها و کارخانههای جدید به فکر تقویت و راهاندازی واحدهای نیمه فعال باشند.
بن بست اعتصابات کارگران قراردادموقت پارس جنوبی
و خلاقیت های سرمایه داران اسلامی – وطنی
هر روز یکی از فاز های پارس جنوبی به وسیله کارگران بسته می شود. درب های پروژه را با قدرت و خشم می بندند، از هر رفت و آمدی جلوگیری می کنند. این در حالی است که فاز های دیگر بی تفاوت به کار خود ادامه می دهند. کارفرما،پیمانکار و حراست روزهای اول نمی توانند کاری از پیش ببرند،ولی در عمل، در روزهای بعد انسجام را در هم می شکنند. یک عده را با وعده های دروغ، عده ی دیگر را با تهدید به بلک لیست و بقیه را با تهدید به محاکم شرع وشلاق و زندان وادار به عقب نشینی می کنند. در نهایت کارگران فعال و سخن گو، قربانی می شوند و بقیه به کار برمی گردند.
حلقه ی گمشده ی پیروزی در اعتصاب ها، هنوز به وسیله کارگران کشف نشده است. آنها از تجربه های تشکیلاتی، نسل های پیشین کارگران ایران بی خبرند. حتا نمیدانند همین تامین اجتماعی،بازنشستگی وقانون کار در سال های 25 – 26 با اعتصابهای سراسری کارگران که دارای سندیکاها کارگری بودند از مناطق نفت خیز خوزستان تا ریسندگی های اصفهان و آمل، راه آهن تهران وتبریز و . . . ،دولت سرکوب گر شاه را وادار به عقب نشینی کرد، تا این امتیازها را به کارگران بدهد. اتحادیه ها و سندیکا های کارگران در آن سالها یک دفتر مرکزی داشتند بنام شورای متحده ی مرکزی که می توانست در یک روز همه ی صنایع دولت دیکتاتوری را در سراسر ایران تعطیل کند.این توانایی یک استثنا نیست بلکه یک علت ساده دارد و آن اتحاد کارگران در سازمان های کارگری مستقل از نهاد های دولتی بود. وضعیت نا بسامان امروز کارگران و اعتصاب های خود جوش آنها، در حالی است که این اعتصاب ها ریشه در تقاضا های صنفی هم ندارد. بلکه چون کارفرما به قرارداد فی مابین با کارگران عمل نمی کند و از پرداخت حقوق کارگران خود داری می کند این دشواری ها وچالش ها پیش می آید. به طور معمول در هر قراردادی که یکی از طرفین آنرا نقض کند قرارداد خود به خود از اعتبار می افتد و اعتصاب کارگران در این شرایط یک امر کاملا طبیعی و قانونی است، زیرا کارمزد خود را مطالبه می کنند. با توجه به این واقعیت که اعتصاب یا دست از کار کشیدن در هر شرایط دیگر نیز، یکی از حقوق کارگران است که همه ی کشور های عضو سازمان ملل باید این حق را در حکومت های خود به رسمیت بشناسند.
هیچ کارگری در این حاکمیت دلال پرور ایران، برای افزایش حقوق جهت همآهنگی با تورم وگرانی اقدام به اعتصاب نمی کند، در حالی که این حق اوست. این ساختار سرمایه داری مالی – دلالی ضد کارگری، طبقه تولید کننده را چنان سر کوب و به تباهی کشانده است که مهندسان فنی آن آرزوی پیدا کردن یک کار کارگری ساده را دارند و کارگرانش پس از ماه ها عدم دریافت حقوقش در وحشت این واقعیت هستند که آیا پیمانکار حقوقشان را می دهد یا باید طبق معمول این روزهای حاکمیت؛ از قید این چند غاز هم بگذرند؟ که تحمل بیکاری و تورم و گرانی یک سوی آن است ولی از همه بدتر، شلاق و زندان است که بر سرشان سنگینی می کند چون تقاضای دریافت حقوق توسط کارگران از نظر این حاکمیت، مترادف با یک عملیات جنایت کارانه است والی چرا باید کارگران معترض را به قوه قضاییه حواله کنند؟؟! از این رو خانواده های کارگری در این نظام، مجبور شده اند با این درآمدهای نا پایدار در اولویت بندی های زندگی محقرشان؛ آموزش و پرورش و بهداشت کودکانشان را حذف کنند و آنها را روانه خیابان ها کنند، زیرا امروزه افراد بیسواد ولمپنی که تیشه به ریشه خود می زنند برای این ساختار ضروری ترند و خانواده هم از کار، این کودکان خیابانی بهره می برد. از سوی دیگرتربیت کودکان هم در همان خیابان کاربردی می شود و مادر و پدر درمانده از شرایط ناهنجار موجود، از سر و کله زدن با بچه ها برای تربیت شان راحت می شوند.
به هر حال این روند هم چنان ادامه دارد، روز دیگر نوبت فاز دیگر می شود،آنها هم درب های پالایشگاه را می بندنند ولی پس از کلی فراز و نشیب چند اخراجی می دهند چندبلک لیست و باز هم عقب نشینی. درب ها باز می شوند وکارگران شکست خورده به کار برمی گردنند. این چند ماه اخیر شاهد این برخوردهای تکراری امتحان پس داده می شویم ،در این شرایط بیکاری مزمن که دولت توانایی خارج شدن از این بحران اجتماعی را ندارد، بیشترین وحشت کارگران از شیوه مک کارتیسمی " برادران" . . . است، که گویی می باید همه ی روش های سرکوب گرایانه ی آمریکایی را در ایران کاربردی کنند. حتا مناسبات اقتصادی همان امریکایی راکه در نماز جمعه ها مرگ نثار می کنند، با شوق و ذوق پیاده می کنند(تعدیل ساختاری و خصوصی سازی) و وحشیانه ترین شیوه هایی که خود امریکاییان هم امروزه از آن شرم دارند و در موردآن یا سکوت می کنند و یا منکرش می شوند، در ایران باپیگیری عملی می کنند. بر اساس این مناسبات اجتماعی اقتصادی در ایران کارگر که تنها دارایی ش همین چندر غاز حقوق است حق ندارد در قبال کار انجام داده، آنهم پس از 5 ماه و در اکثر مواقع زمانی بیشتر کارمزدش را مطالبه کند و در صورت مطالبه حق ندارد دست از کار بکشد. این قوانین دلال ساخته؛ نقض کننده قانون اساسی کشور است. همان قانونی که مشروعیت این نظام ناشی از آن است.
با کمال تاسف حتا دانش آموختگان دانشگاهایی که در پروژه ها کار می کنند از قانون اساسی وحقوق مدنی و صنفی خود هیچ اطلاعی ندارند تا چه رسد به کارگران نسل اولی که از روستا های فقر زده به پروژه ها آمده اند. زمانی که با آنها به گفتگو می نشینید وضرورت سندیکا را بیان می کنید با سکوتی مواجه می شوید که همراه با کج فهمی ونارضایتی است. مهندسان و فوق لیسانس ها هم در فکر کار وپس انداز هستند تا راهی به امریکا و کانادا یا استرالیا پیداکنند. برخی هم با هوشیاری در جستجوی روابطی هستند تا به یک پیمانکار بدل گردند و دراستثمار کارگران شریک شوند. کارگران جوشکار و لوله کشهای صنعتی آماده تشکیل سندیکا هستند ولی بیکاری شدید و از سوی دیگر ساعات کارهای موجود در پروژه ها که اجبارا تا 16 ساعت به درازا می کشد، هیچ اوقات فراغتی باقی نمی گذارد تا آنها فرصت یابند به این قبیل کارها بپردازند. از سوی دیگر تا چند کارگر اولین هسته را تشکیل می دهند مجبورند برای نشان دادن صداقت خود پیش تاز حرکت کارگری شوند که بااخراج و بلک لیست مواجه می شوند و ساختار زندگی خانوادگی آنها با خطری جدی مواجه می شود و همین وضع در دل دیگر کارگران وحشتی ایجاد می کند که در نهایت سست می گردند وپیگیری مطالبه حقوقشان را رها می کنند. البته این نا هنجاری ها صورتی از واقعیت هستند، درون مایه و سرشت این پدیده؛ نفرت روز افزون از این مناسبات سرمایه داری مالی – دلالی است. نفرتی که چون زخمی عمیق وچرکین دارد به همه ی ساختار اجتماعی سرایت می کند و عاقبت آن، یک قانقاریای لاعلاج است که تنها با قطع اعضاء ساختار، منجر می گردد. ولی با وجود این دشواری ها باز فعالین کارگری با به خطر انداختن هستی خانواده اشان درمیان کارگران می کوشند تا حداقل های حقوق کارگری را پاس بدارند. همین امروز درفاز 20- 21 پارس جنوبی همه ی کارگران شرکت البرز نوین از کار اخراج شدند(حدود 400 نفر) و برخی از آنها برای کار به شرکت های دیگر مراجعه کردند متوجه شدند بوسیله کارفرمای، شرکت (او، یک) همه بلک لیست شده اند. شرکت البرز نوین زیر مجموعه شرکت (او،آی،ای،دی) است همچنین شرکت های متین گستر و پیمانکاری زمانی که پس از اخراج کردن کارگران شروع کرده اند به استخدام کارگران جدید. این شیوه عمل کرد یک معما نیست بلکه یک خلاقیت است!! خلاقیت سرمایه داران اسلامی – وطنی ، از یک سو اعلام می کنند اعتصاب کارگران، یک پروژه ملی را هدف قرار داده است و مدیران شرکت های با ماسک دفاع از این پروژه های به اصطلاح ملی با به دست کردن چند انگشتر عقیق و یک تسبیح یک متری حکام شرع را هم بدنبال خود می کشند در حالی که هر ماه از برآیند کار کارگران صورت وضعیت های میلیاردی را به حساب هایش می ریزند ولی آنچه دست کارگران را می گیرد شلاق و زندان و تهدید و اخراج است. خلاقیت سرمایه داران اسلامی – وطنی بسیار فراتر از این ترفند های بی شرمانه است. آنها پس از اخراج و بلک لیست کردن کارگران شروع به استخدام کارگر نمودند طبق معیارهای دولت های پس از جنگ کارگران تا 4 یا 5 ویا بیشتر باید کار کنند و حقوق دریافت نکنند بعد از 4 یا 5 ماه که کارد به استخوانشان می رسد و از ناچاری دست به اعتصاب می زنند، این دور باطل آغاز می شود کارگران گرسنه و درمانده می شوند ضد انقلاب و دلال های حبیب حاکمیت! می شوند پاسدار پروژه های ملی و باز اخراج بدون پرداخت حقوق و . . . و بدین صور ت پیمانکاران با این ترفند هر 4 ماه صد ها کارگر را تا 16 ساعت به اجبار وادار بکار می کند و پولش را صاحب می شوند بدون این که یک ریال به کارگران پرداخت کنند.
مدتی پیش در نشریه ضد ملی و نولیبرالیستی مهرنامه مشاوران ارشد وغیر ارشد این دولت های پس ازجنگ (نیلی،غنی نژاد و زیباکلام ،دادخواه و حواریون) اعلام کردند حزب . . . با سالهای طولانی تبلیغات علنی و زیر زمینی کاری کرده است که در میان مردم سرمایه دار مترادف با توهین است. آقایان سر سپرده ی صندوق بین المللی پول این عمل کرد سرمایه داران وطنی است که این مدال افتخارمافیایی را به سینه ی شما زده است آن حزب تنها یک آشنا زدایی کرده است و ماسک ریا کارانه شما را کنار زده است. چرا همه ی شما و به خصوص غنی نژاد که با ادعای رعایت حقوق مدنی وارد عرصه سیاسی کشور شدند و مدعی بودند در ایران مدنیت وجود ندارد حتا یک بار نسبت به عدم پرداخت حقوق کارگران حرفی نزده اند؟ آیا شما این خلاقیت سرمایه داران اسلامی – وطنی را تایید می کنید؟ آیا سکوت شما حواریون بانک جهانی معنایی غیر از تایید می باشد؟ البته شما همه هایکیسم هستید ودر این مکتب اتریشی مانند آن اتریشی نازیسم همگی اعتقاد به سرکوب خونین کارگران دارید. ولی فکر می کنید، هنوز به همه ی هدف هایتان نرسیده اید.
اتحادیه نیروی کار پروژه ای ایران
ناصر آقاجری
20 دیماه 94
تجمع کارکنان گاز استان گلستان مقابل ساختمان مرکزی شرکت دراعتراض به عدم امنیت شغلی وبرای تبدیل وضعیت!
روز چهارشنبه هفته گذشته کارکنان شرکت گاز استان گلستان دراعتراض به عدم امنیت شغلی وبرای تبدیل وضعیت مقابل این شرکت تجمع کردند.
روز شنبه هفته جاری یکی از تجمع کنندگان به صورت انفرادی برای مطالبه حقوق خود به دفتر مدیر عامل مراجعه نمود که این ملاقات به مشاجره فیزیکی انجامید و پای پلیس به این ماجرا باز شد.
به گزارش1بهمن صیدخبر،روز چهارشنبه هفته گذشته تعدادی از کارکنان شرکت گاز استان گلستان در مقابل ساختمان اصلی شرکت گاز استان تجمع کردند.
یکی از این کارکنان گفت: علت تجمع کارمندان شرکت گاز استان گلستان مطالبه همچنین تعیین تکلیف وضعیت شغلی فعلی آنها میباشد.
وی ادامه داد: تاکنون بارها از طرق مختلف درخواست های خود را به مدیریت عامل ارسال کرده ایم، اما متاسفانه جوابی از سوی ایشان و دیگر مسئولان دریافت نکردیم، بنابراین تصمیم گرفتیم تا در مقابل شرکت گاز استان گلستان جمع شده درخواست خود را به گوش مدیریت عامل و دیگر مسئولان برسانیم.
در ادامه این گزارش حاکی است که روز شنبه جاری یکی از تجمع کنندگان به صورت انفرادی برای مطالبه حقوق خود به دفتر مدیر عامل مراجعه نمود که این ملاقات به مشاجره فیزیکی انجامید و پای پلیس به این ماجرا باز شد.
در حالیکه انتظار میرفت بدلیل بومی بودن مدیریت عامل شرکت گاز استان گلستان ، اوضاع و احوال رو به بهبود رود ، اما متاسفانه ، برخورد و عملکرد ایشان سبب نارضایتی اکثریت کارکنان مجموعه گردیده است.
نامبرده از بدو ورود با برخوردی نامناسب و تند و سرد ، حتی تهدید برخی از کارکنان به اخراج از اداره بعلت داشتن نیروی مازاد در شرکت گاز ، ناعدالتی و تبعیض بین نیروهای رسمی و پیمانکاری ، تهدید به جابجایی و نزول سمت کاری ، عدم پرداخت به موقع مطالبات کارکنان بخصوص کارکنان پیمانکاری ، عدم پرداخت حق اضافه کاری واقعی پرسنلی که مجبور به فعالیت در زمان غیر اداری ( مخصوصا نیروهای عملیاتی ) هستند و از همه مهم تر عدم روحیه انتقاد پذیری سبب ایجاد نارضایتی و تنش و بی انگیزه گی کارکنان و عدم احساس امنیت شغلی و معضلات اینچنینی در اداره مذکور گردیده است.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری:
ارمغان "لایحه پیشنهادی برنامه ششم توسعه" برای کارگران!
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ضمن حمایت از اعتراضات به حق کارگران پیشرو و آگاه و تشکل های کارگری، در مخالفت با "لایحه پیشنهادی برنامه پنج ساله ششم" به سهم خود ازهمه کارگران می خواهد تا صدای اعتراض خود را متحدآً علیه این "لایحه" و مُفاد ضدکارگری آن بلند کنند.
اگرچه تا همین جای کار نیز دولت مجبور شده است که به دلیل برخی مخالفت ها و اعتراضات، پاره ای از بندها و تبصره های آن را که آشکارا ضدکارگری بوده اند مسکوت گذاشته و پس بگیرد.
لینک متن کامل:
تحلیلی بر یک مقدمه
تقدیم به کارگران پالایشگاه آبادان و همه کارگران کشور و همه ی پویندگان آزادی
بهرام (کارگر آبادانی ساکن اهواز)
اسطوره های فکری بشر در پروسه های تاریخی، بن مایه های خود را نمایان می سازند، متجلی می شوند، راه گشا می شوند، به عبارتی دیگر به یک پدیده علمی بدل می گردند. تا زمانی که آراء در خدمت انکشاف و تحلیل واقعیات قرار نگیرد، در قالب ذهن باقی خواهد ماند، به خواب می رود، یا با ریشخند تاریخی فراموش می شوند. اقتدار تحلیل، در نمایان ساختن پستو های تاریک، در جامعه، در فرهنگ، سیاست، دولت، در کارزار طبقاتی و هر آن چیزی است که مبین کلیت قوانین اجتماعی است. تمام فلاسفه، جهان را تفسیر کردند، در صورتی که هدف تغییر آن است.
لینک متن کامل:
پنجمین روزاعتصاب کارمندان سلیمانیه دراعتراض به عدم پرداخت5ماه حقوق!
اعتراضات کارمندان دولت در پی عدم پرداخت حقوق ادامه داشته و امروز کارمندان شهر سلیمانیه با برگزاری تجمع اعتراضی در مقابل ساختمان استانداری، خواستار دریافت حقوق معوقه خود شدند.
به گزارش 1بهمن کردپرس، کارمندان اداره توزیع نفت در شهر سلیمانیه در ادامه اعتراضات خود به پرداخت نشدن حقوق 5 ماه گذشته در مقابل ساختمان استانداری سلیمانیه تجمع کردند.
امروز پنج شنبه 1 بهمن/ 21 ژانویه، پنجمین روز از اعتصاب این کارمندان بوده و آنان دولت اقلیم را به بی توجهی به وضعیت و درخواست های حقوق بگیران متهم می کنند.
کارمندان دولتی با اشاره به اینکه اقدامات دولت اقلیم به جای حل بحران ها موجب وخیم تر شدن آنان می شود، تاکید کردهاند که تا زمان دریافت حقوق معوقه خود به اعتصاب و برگزاری تجمعات اعتراضی ادامه می دهند.
همچنین گزارشات رسیده حاکی از برگزاری تجمعات مشابهی در شهر رانیه اقلیم کردستان است.
حقوق کارمندان و حقوق بگیران دولت اقلیم از دو سال گذشته تاکنون، به دلیل قطع بودجه اقلیم از سوی دولت مرکزی عراق با تعویق های طولانی مدت پرداخت شده و این مسئله موجب بروز مشکلات معیشتی فراوان برای شهروندان و ناآرامی های بسیاری در شهرهای اقلیم شده است.
لازم به ذکر است که معلمین نیز در استان سلیمانیه در اعتراض به عدم دریافت حقوق خود، دست به اعتصاب زده و در کلاس های درس حاضر نشدهاند.
تجمع کارمندان دولت در دربندیخان مقابل فرمانداری دراعتراض به عدم پرداخت 4ماه حقوق!
کارمندان و حقوق بگیران دولت اقلیم کردستان در شهر دربندیخان از توابع استان سلیمانیه در اعتراض به عدم پرداخت حقوق خود، دست به تجمع زدند.
به گزارش 1بهمن کردپرس، امروز پنج شنبه 1 بهمن/ 21 ژانویه، کارمندان و حقوق بگیران شهر دربندیخان از توابع استان سلیمانیه اقلیم کردستان، در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق 4ماه گذشته خود دست به برگزاری تجمع اعتراضی مسالمت آمیز زدند.
این تجمع در مقابل ساختمان فرمانداری دربندیخان صورت گرفته و ناصح حسن، فرماندار دربندیخان در این رابطه گفت که این تجمع، مسالمت آمیز بوده و شرکت کنندگان درآن خواستار دریافت حقوق معوقه 4 ماه گذشته خود هستند.
وی با تاکید بر حمایت خود از خواسته های تجمع کنندگان، افزود که تجمع کنندگان اعلام کردهاند که تا زمان دریافت حقوق و مطالبات خود اعتراضات و تجمعات را ادامه می دهند.
لازم به ذکراست که مسئله پرداخت حقوق کارمندان با تعویق های طولانی مدت، تبدیل به بحرانی در اقلیم شده و حقوق بگیران اقلیم در اعلام نارضایتی به این وضعیت، به صورت مداوم دست به تجمع و تظاهرات اعتراضی و اعتصاب می زنند.
اعتراض دانشگاهیان و گروههای مدنی پاکستان به ناتوانی دولت در تامین امنیت
دانشجویان و اعضای گروه های مدنی پاکستان روز چهارشنبه در کراچی، بزرگترین شهر این کشور تجمعی در محکوم کردن حمله به دانشگاه «باچا خان» برگزار کردند.
به گزارش20ژانویه یورونیوز،حمله مهاجمان در صبح چهارشنبه به این دانشگاه٬ در شهر چارسده در شمال غرب کشور منجر به مرگ دست کم سی نفر شد.
سامیا حیات، از شرکت کنندگان در این تجمع اعتراضی می گوید: «سرویسهای امنیتی می دانند که دانشگاهها یکی از اهداف طالبان هستند. بنابراین چرا آنها نتوانستند امنیت این دانشگاه را تامین کنند؟ تا کی ما باید در پاکستان هدف طالبان قرار بگیریم و کشته شویم؟»
درحالیکه حکیم الله محسود، رهبر یکی از شاخه های طالبان در پاکستان موسوم به «تحریک طالبان» مسئولیت این حمله را برعهده گرفته اما «جنبش طالبان پاکستان» که شاخه اصلی طالبان در این کشور محسوب می شود، آن را محکوم کرده است.
به دلیل وقوع این حادثه، دولت پاکستان روز پنجشنبه را در این کشور عزای ملی اعلام کرده است.
در سال ۲۰۱۴ نیز حمله مشابه ای توسط طالبان در پیشاور ۱۵۰ کشته بر جای گذاشت.
اعتراض بیکاران در تونس به خشونت کشیده شد
روز چهارشنبه تظاهرات صدها تن که برای اعتراض به بیکاری در شهر قصرین تونس به خیابان آمده بودند، به خشونت کشیده شد و پلیس برای متفرق کردن تظاهرکنندگان از گازاشک آور و خودروهای آب پاش استفاده کرد. درگیری ها از شامگاه سه شنبه شدت گرفت و روز چهارشنبه مردم در برابر یک ساختمان دولتی در قصرین تجمع کردند.
به گزارش21زانویه یورونیوز،یکی از جوانان بیکار می گوید: «ما برای حق خودمان برای داشتن شغل مبارزه می کنیم. تنها راهی که حرف ما را بشنوند، تظاهرات است. پنج سال است که ما همین را می خواهیم، ولی پاسخی نمی دهند».
فرد دیگری می گوید: «ما یک خانواده هشت نفری هستیم و خواهرم خرج مان را می دهد. او فارغ التحصیل دانشگاه است اما رفتگری می کند. ۲۳۴ دینار (۱۱۰ دلار) برای هشت نفر، می توانید تصور کنید؟ ما مستأجریم و سه سال است که صاحبخانه می خواهد ما را بیرون کند. نمی دانم هر روز صبح به چه امیدی باید بیدار شوم».
ناآرامی ها در تونس از روز شنبه و در پی مرگ یک جوان بیکار معترض آغاز شد. این جوان که به نشانه اعتراض از تیر چراغ برق بالا رفته بود، بر اثر برق گرفتگی جان باخت. در درگیریهای شهری دیگر در تونس نیز یک مأمور پلیس کشته شده است.
قصرین، شهر کوچک محرومی است که در استانی به همین نام در مرکز و غرب تونس قرار دارد. این شهر در نزدیکی شهر «سیدی بوزید» و در دامنه منطقه ای کوهستانی واقع شده که اسلام گرایان افراطی نیز در آن حضور دارند.
اول بهمن ماه1394