هاشمی رفسنجانی و حسن خمینی برای شرکت در مجلس موسوم به خبرگان رهبری، اعلام امادگی کردند. در پی این کار، هاشمی رفسنجانی نظر خود در مورد کمیته ی کاری، که مثلا عملکرد رهبر را زیر نظر دارد، را بیان داشت و سعی کرد بر التهاب سیاسی چند سال اخیر مبنی بر؛ شورایی کردن رهبری یا حتا عزل خامنه ای، بیفزاید. این کار رفسنجانی البته نوعی فرصت طلبی سیاسی به قصد جذب افکار عمومی است و در ساختار سیاسی کنونی جنبه ی عملیاتی ندارد.
او به خوبی می داند اکثریت مردم ایران به شدت از عملکرد خامنه ای ناراضی و بلکه عصبانی هستند. همچنین می داند ، خبرگان رهبری که مجلسی فرمایشی و صنفی است و با نظارت استصوابی تعیین می شود، امکان چنین اقداماتی که او از ان حرف می زند را ندارد، اما گویا عادت دارد با جو سازی، همواره افکار عمومی را فریب بدهد و البته ارزو هایی را طرح نماید. یادم هست پس از میتینگ29 مهر 1376 در برابر دانشگاه تهران، اعلام کردم: باید رهبری دوره ای، پاسخگو و به انتخاب مستقیم مردم باشد. پس از ان میتینگ و نیز حمله ی شدید منتظری به خامنه ای ، حزب اله به راه افتاد و به چند جا از جمله دفتر ما و منزل منتظری حمله ور شد. هاشمی رفسنجانی برای ارام کردن شرایط به نفع خود، طی سخنرانی اعلام کرد، در خبرگان رهبری شرایط حضور نمایندگان غیر روحانی را فراهم خواهیم ساخت و به نحوی با مخالفین ، همدلی نشان داد که مثلا کار نظارت بر رهبری پی گرفته خواهد شد. اما به هیچ یک از وعدههای خود عمل نکرد.او فقط از فضای به وجود امده برای طرح نظرات خودش استفاده کرد و این شیوه ی همیشگی او است.
اما به هر حال، اگرچه شعار های اخیر رفسنجانی را نوعی فرصت طلبی سیاسی دانسته و نتیجه ی عملی بر ان مترتب نمی دانم، ولی حضور او و حسن خمینی در رقابت های موجود ،از ان جهت که موجب تشدید چالش ها علیه باند قدرت حاکم می شود را به فال نیک گرفته و فکر می کنم هر اندازه شکاف در قدرت، عمیق تر شود، امکان نفس کشیدن دموکراسی خواهان بیشتر خواهد شد. به دموکراسی خواهی گرگ و گرگ زادهها، هیچ باور ندارم اما، چالش در باند قدرت را مفید و جدی تلقی می کنم.