افزایش مداوم آمار طلاق در جامعه ایران که ساختار جمعیتی جوانی نیز دارد، نشان از ترک خوردن ساختار روابط سنتی بین زن و مرد است. این روند موجب نگرانی کسانی است که نهاد خانواده را مورد تهدید و تهاجم می بینند ولی برخی از جامعه شناسان و فعالان حقوق زن در پیوند با موضوع طلاق نظرات دیگری دارند که این نوشته به آن می پردازد.
آمار طلاق
سایت رسمی ثبت احوال ایران آمار طلاق در ۶ ماه نخست سال ۱۳۹۴ را ۸۳ هزار و ۲۷۷ نفر اعلام کرده است. بیشترین میزان طلاق مربوط به گروه سنی ۳۰ تا ۳۴ سال با حدود ۸۴ هزار نفر است. علی اکبر محزون، مدیر کل آمار و اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال از افزایش ۹ درصدی طلاق نسبت به شش ماه نخست سال جاری در مقایسه با مدت مشابه در سال پیشین خبر داده است. شمار طلاق در ایران از ۱۸ طلاق در ساعت به ۱۹ طلاق در ساعت افزایش یافته است.
علل طلاق، تحقیقات مختلف
در مورد طلاق پژوهشهای مختلفی انجام شده است و دلایل آن را از جمله موارد متفاوتی مثل نارضایتی جنسی، مشکلات مالی، اعتیاد، خشونت، دخالت خانوادهها و عدم تفاهم برشمرده اند. الهام هومین فر پژوهشگر و جامعه شناس معتقد است متغیرهایی مثل جنسیت، طبقه و سبک زندگی در طلاق موثرند و اساسا ساختار قدرت در ایران محافظه کار است و در مواقعی دست به انکار واقعیتهای خود می زند. وی به یورونیوز می گوید «خانواده ایرانی به این سبک و سیاق دیگر برای زن و مرد ایرانی کارکرد ندارد. باید روی قوانین، شیوه آشنایی و اساسا تعریف خانواده، همسری و با هم بودن تجدید نظر کرد. امروزه شرایط تغییر کرده است. جامعه ایرانی همچنان با قوانین سنتی جلو می رود که برازنده دوره تاریخی کنونی نیست. یک تضاد آشکار بین این ساختار قدیمی و بدون کارکرد و افراد جامعه وجود دارد.»
مطالعات مختلفی درمورد تاثیر نارضایتی جنسی بر موضوع طلاق صورت گرفته است که بر اهمیت و تاثیر این عامل بر روی جداییها تاکید می کند. برای مثال پژوهشی که در دانشگاه علوم پزشکی قم در شهر تهران صورت گرفته است نشان می دهد که ۶۷ درصد تمایلی به برقراری رابطه جنسی ندارند و ۷۱ درصد نیز هیچ لذتی ار رابطه با همسرانشان نمی برند. میانگین سنی جامعه آماری این تحقیق ۲۹ سال است و نتایج آن نشان می دهد رابطه معناداری بین احساس منفی در پیوند با رابطه جنسی با درخواست طلاق وجود دارد. مطالعه دیگری که توسط انستیتو روانپزشکی تهران با جامعه آماری ۳۰۰ نفر در سال ۸۵ – ۸۶ انجام گرفته است، نشان می دهد که عامل نارضایتی جنسی با ۸۸ درصد، بیشترین میزان را بین عوامل دیگر موثر در طلاق، مثل عوامل اقتصادی، روانی، اجتماعی و خشونت دارد.
هومینی فر می افزاید: «تابو بودن مساله جنسی در ساختار قدرت، نوعی حریص بودن و بیماری را بعنوان پیامد درپی داشته است. عدم آموزش در مراکز مهمی چون مدارس و دانشگاه و تعریف استانداردهای دوگانه برای زنان و مردان از دلایل طلاق است.» صرفنظر از آن، عامل اقتصادی و تا زمانی که زنان و مردان نتوانند هزینههای زندگی خود را تامین کنند و شغل مناسبی داشته باشند، عامل اقتصادی، عنصر مهمی برای تنش در خانواده و جدایی خواهد بود.
طلاق: آسیب اجتماعی یا انتخاب
از میزان بالای طلاق در ایران دولتمردان و زنان درون حکومت ابراز ناخرسندی کرده اند و آنرا آسیب اجتماعی می خوانند. برای مثال شهیندخت مولاوردی، معاون رییس جمهور در امور زنان و خانواده در گفتگو با ایرنا گفته است، طلاق عامل بسیاری از آسیبهای اجتماعی در کشور و تهدید کننده خانوادههای ایرانی است.
هومینی فر نوع نگاه مولاوردی به طلاق را نگاهی محافظه کارانه و سنتی می داند. او بر این باور است که طلاق در بسیاری از موارد پاسخ خوب به یک انتخاب اشتباه و یک رابطه بیمار است. باید قوانین و شرایط جامعه به سمت حمایت از شهروندان برای زندگی بهتر برود نه دستوری برای اثبات یک اندیشه غلط. وی در ادامه به یورونیوز می گوید: «ایشان دقیقا نگفته اند که کدام آسیب بر اثر طلاق است. اگر کودکان کار و خیایانی مد نظر است که نتیجه سیاستهای غلط دولت در مسا ئل اقتصادی، عدم اشتعال زنان، تشویق پدیده صیغه و سیاستهای ضد انسانی مهاجرت در ایران است. اگر منظور ایشان خرید سکس است که تحقیقات مختلفی نشان می دهد مردان متاهل بیش از مجرد به این عمل دست می زنند و فروش بدن زنانه به دلیل نابرابری عمیق در جامعه در درسترسی به شغل و در آمد برای زنان است. از طرفی ایشان طلاق را آسیب می دانند در حالی که خود ازدواج در ایران با واگذاری همه حقوق یک انسان (زن) به دیگری، برده داری مدرنی را به تصویر کشیده و فی نفسه یک آسیب بزرگ است.»
رضا صالحی امیری، مشاور فرهنگی رییس جمهور در گفتگو با ایرنا طلاق را یکی از آسیبهای جدی و وضعیت طلاق در کشور را نگران کننده توصیف می کند. منیرو روانی پور فعال حقوق زنان و نویسنده معتقد است طلاق یک راه حل است و نه یک مصیبت، وقتی دو نفر در موقعیتی قرار می گیرند که نمی توانند به زندگی ادامه دهند بهترین کار جدایی است. وی به یورونیوز می گوید: «انسان باید اختیار انتخاب زندگی و یا جدایی از همسر را داشته باشد، زن یا مرد باید حق رفتن و نماندن را داشته باشند. اجبار در ماندن هر جا که باشد حتی در بهشت آدمی را افسرده می کند. میزان افزایش طلاق نشان می دهد که مردم آزادنه تر تصمیم می گیرند و برای حفظ هستی خودشان مصمم تر هستند. فردیت خودشان را دوست دارند و نمی خواهند در سکوت به زندگی تن دهند که زندانی بیش نیست. به شکنجه سکوت نمی خواهند تن دهند. وی همچنین می افزاید، در جوامع مترقی پس از طلاق موسسات و قوانینی وجود دارد که از زن دفاع می کند و این زنان آسیب کمتری می بیننید.
طلاق و فضای مجازی
آیت الله مکارم شیرازی در سخنان خود توسعه بیحساب و کتاب فضای مجازی و همچنین ارتباط نامشروعی که با استفاده از فضای مجازی صورت می گیرد را نیز از عوامل طلاق می شمرد. هومینی فر، جامعه شناس معتقد است فضاهای مجازی در سبک زندگی و تفکر افراد موثر است اما بخودی خود عامل این موضوع نیست و این استدلال را بسیار سطحی و غیر کارشناسانه تلقی می کند.وی ادامه می دهد: «آنچه ایشان مشروعیت می دانند در جامعه مشروع تعریف نمی شود. مساله داشتن چهارزن عقدی و چندین صیغه برای یک مرد از نظر ایشان شرعی است اما برای اکثریت مطلق زنان و بسیاری از مردان ایرانی این مشروع نیست. یا داشتن دوست دختر و پسر که برای بسیاری جوانان ایرانی و خیلی از خانوادههای ایرانی پذیرفته شده است از نظر ایشان شرعی نیست. قطعا طلاق در تعارض با برنامههای ساختار قدرت و در تضاد با رابطه نابرابر زنان و مردان در جامعه ایرانی است. جدا از آنکه ممکن است برخی آسیبها را برای جامعه به بار آورد که نیاز به نهادهای اجتماعی حمایتی برای آن بسیار ضروری است. طلاق در جامعه ایرانی و روابط عاطفی و جنسی خارج ازچارچوب خانواده که بر خلاف آموزههای رسمی و غیر رسمی است، نشان از آن دارد که حدود چهار دهه تلاش حکومت برای نهادینه کردن قدرت مردانه و در نتیجه فرار از تثبیت روابط دمکراتیک فردی و اجتماعی، با شکست مواجه شده است.»