حشمت طبرزدی : تحلیلی بر جنبش دانشجویی


جامعه ی ایران همواره زیر سرکوب و استبداد بوده و فقط در مقاطع زمانی کوتاه، همچون دهه ی 20 و یا زمان کوتاهی در پایان دهه ی 50 از ازادی محدود برخوردار بوده است.سرکوب و انحصار از سوی دستگاه حاکم موجب شده تا طبقه متوسط اجتماعی، مستقل از هژمونی حاکم شکل نگیرد و این امر ،عملا عدم توانمندی جامعه مدنی را به دنبال داشته است.بار اجتماعی ناشی از این ناتوانی را جبهه ها و احزاب سیاسی و جنبش های اجتماعی بر دوش کشیده اند.پیش از انقلاب به ترتیب اهمیت، سه جبهه ی مهم ایدئولوژیک، بار مبارزات اجتماعی در فقدان جامعه ی مدنی توانمند، را بر عهده داشتند که به ترتیب اهمیت عبارت بودند از:جبهه ی چپ مارکسیستی، جبهه ی نیرو های ملی و جبهه ی اسلامگرا ها.


این سه جبهه بر علیه استبداد موجود و به نفع مدینه ی فاضله یا اتوپیا ،بدون وجود استبداد شاهی، نوعی همگرایی به وجود اوردند که حاصل ان اتحاد عمل جنبش های اجتماعی به ویژه جنبش دانشجویان بود که در 16 اذر 1332، راهی جز سرکوب ان توسط دستگاه حاکم باقی نماند. اما همواره جبهه ی ضد استبداد، متحد باقی ماند تا به هدف اولیه ی خود در ساقط کردن نظام سلطنتی موفق شد.

با پیروزی اولیه ی انقلابیون اما ،جبهه ی اسلام گراهای ارتجاعی به رهبری روحانیت و شخص خمینی، دو جبهه ی دیگر و حتا جناح مذهبی از انقلابیون را با اتکا به تودهها ی نا اگاه ،حذف کرده و نیرو های مخالف و منتقد به لحاظ تئوریک و پراتیک، امکان بازسازی و مقابله با اسلامگراهای حاکم را پیدا نکردند.

این شرایط موجب شد تا وقفه ی جدی در امر مبارزات دموکراتیک به وجود بیاید و به مرور اما همان مردم از انقلاب نارضایتی پیدا کردند و مدینه ی فاضله ی انقلابیون چپ،ملی، ملی -مذهبی و به ویژه اسلام گراها های ارتجاعی حاکم ،به کلی رنگ باخت. در چنین شرایطی، اختلاف و تشتت جانشین اتحاد عملی شد که ،در پیش از انقلاب وجود داشت .

جنبش دانشجویی 18 تیر 1378 تلاش جدیدی از سوی جنبش دانشجویی برای بازتولید نوعی ارمانگرایی ازادیخواهانه و بر علیه استبداد حاکم مذهبی و خشن بود. اما توان سرکوب رژیم ارتجاعی و تک صدایی روحانیت سیاسی از یک سو و عدم استقبال جامعه از جنبش دانشجویی، در فقدان احزاب قدرتمند ، موجب شد تا این جنبش جدید نیز سرکوب شود.

در عین حال نظام ایدیولوژیک جدید، که همچون احزاب تک صدایی کمونیستی، از رهبری واحد با بازوی توانمند نظانی-امنیتی-انتظامی و سیستم یگانه ی تبلیغی، تقنینی، قضایی و اجرایی برخوردار است، علاوه بر سرکوب بی رحمانه ی جنبش دانشجویی و کنترل همه جانبه ی دانشگاه، راههایی به نام اعتدال و اصلاح کنترل شده را در پیش پای جنبش های اجتماعی قرار داد تا حرکت اصلی، از کنترل مهره های سفید،سیاه و خاکستری رژیم خارج نشود. این امر بر توهم استقلال سیاسی در بین بخشی از جنبش دانشجویی افزود و در فقدان نیروی تشکیلاتی لازم برای سامان دهی جنبش دانشجویی،و با سرکوب بی رحمانه از سوی روحانیون سیاسی، نوعی جنبش دانشجویی بدلی با رهبری انجمن های اسلامی وابسته به جناح هایی از قدرت حاکم،زایش کرده است.

وضعیت کنونی جنبش دانشجویی، سایر جنبش های اجتماعی و حتا احزاب اپوزسیونی و شبهه اپوزسیونی به گونه ای است که نه توان رویارویی کامل با پنجه قدرتمند سرکوب و استبداد را دارند و نه می توانند در هژمونی ان جذب شوند. به همین دلیل تاکتیک عقب نشینی به امید پیشروی در اینده ی نا معلوم را پیش گرفته اند.

در وضعیت جدید بسیاری از فعالین ناگزیرند خود را با تودهها هماهنگ کنند و تودهها نیز ترجیح داده اند به جای درگیری مستقیم با رژیم که هزینه ی بسیار سنگینی به دنبال دارد،از برخی فرصت های محدود مثل ایام انتخابات استفاده کنند. چالش جدی در بین جناح های قدرت، فرصت دیگری است که تودهها را امیدوار ساخته که با پشتیبانی از جبهه ی ضد استبدادی، زمینه ی فروپاشی، نظیر انچه در شوروی پیشین اتفاق افتاد،فراهم شود.

64 سال پس از 16 اذر سال 32 ، حال جنبش دانشجویی و جنبش ضد استبدادی خوب نیست.

به ویژه که دانشجویان مدل های جدید از زندگی را، بر زندگی در پشت میله های زندان ترجیح می دهند، دوران اتوپیا گرایی به سر امده و اصولا ایدئولوژی هایی که شهادت طلبی برای جامعه ی بی طبقه یا توحیدی را تبلیغ می کردند ،از اعتبار افتاده اند ، مردم از جبهه های سه گانه ی موثر در انقلاب ناراضی هستند و جامعه ی متوسط شهری که می تواند بستر نهاد های قدرتمند مدنی را فراهم سازد به شدت تضعیف شده است. فعلا دنیا به کام رانت خواران و سوبسید بگیران است.دست میلیونها فقیر و کم در امد و مزد بگیر به سوی روحانیت سیاسی حاکم دراز است و از درون چنین نیازمندانی، جنبش بر نمی خیزد.می رود تا به مرور شرایط جدید خود را بر جنبش دموکراسی خواهی ضد استبدادی تحمیل کندو مدل های جدید تر، جایگزین مدل مبارزات دهه های گذشته شود. شاید پیشرفت ابزارهای ارتباطی و جایگزینی اینترنت و گوشی های جدید، به جای اعلامیه و میتینگ و فعالیت های واقعی و میدانی در این وضع جدید بی تاثیر نبوده است.

حشمت طبرزدی