علیرضا گلی پور: نامه ای از زندان اوین خطاب به مردم ایران

عليرضا گلی پور، دانشجوی مخابرات و کارمند وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات که از مهر ۱۳۹۱ توسط وزارت اطلاعات ایران به اتهام افشای فساد مالی برخی مقامات حکومتی بازداشت شده،در شهریور ۱۳۹۴طی نامه ایی خطاب به مردم نوشته است : من وکلیه زندانیان سیاسی که در بندهای امنیتی مختلف هستند از شما خواهشمندیم که با دید باز به عملکرد مسئولین کشور و نظام حاکم بنگرید و بیدار شوید و اجازه به خفقان کشاندن صداهایتان را به این ظالمان ندهید و بدانید که کسانی هستند که در مخوفترین سلولهای امنیتی این کشور به خاطر آگاهی و ازادی شما در حال شکنجه و مبارزه با این دیکتاتوران هستند و تا آخر ایستاده اند.

متن این نامه به شرح زیر است:
بنام خداوند دوستار آزادی و اندیشه
سلام,درودی از روی عشق به مردم عزیزی که برایشان گذشتن حق زیستن آزاد ,کوچکترین کاری است که میتوان در مقام انسانیت و حس بشر دوستی انجام دادو امید آن را داشت که از سایه دولتمردان دیکتاتور و مزدور بیرون آماده و در یک نظام دمکراتیک و رعایت تمام اصول دموکراسی زندگی کنند که البته حق مسلم آنها اول آزادی بیان و بعد از آن صد البته انرژی هسته ای می باشد.
هر روز که می گذرد به راه خود مصمم می شویم چرا ؟
چون اجحافات و عدم عدالت و دروغ پردازی مسئولین کشور و البته در صدر آن مقامات قضایی کشور را می بینیم و حس می کنیم فشاری که به دوستانمان که از روی نقد و دل سوزی برای مردمشان حرفی زده اند و یابیانیه نوشته اند بلافاصله با برخورد دستگاهای امنیتی مواجه شده اند و یا اینکه ،واقعیات جامعه، ادارات را انتشار داده اند, الان در زندان این رژیم دیکتاتور محبوس می باشند و از کوچکترین امکانات برخوردار نیستند.
تعداد زیادی بدون ملاقات، تعداد زیادی از بیماری به دلیل عدم اعزام به بیمارستان و یا سوء تغذیه و یا شکنجه های جسمی و روحی درون بندهای وزارت اطلاعات و سپاه در رنج بسر می برند که توصیف آن با توشتن امکان پذیر نیست.
اگر تعدادی هم صدایشان در آید و بگویند و اطلاع رسانی کنند عوامل همین دستگاهای امنیتی در زندان مانند آقایان حمیدی, مومنی با دستور دادستانی و یا در برخی موارد که پای خودشان هم در آن گیر باشد با نظر شخصی فشار را به افراد بیش از پیش می کنند.
و جالب آنکه این افراد و دستگاهی خود به خاطراتهامات و رشوه و اختلاس و شکنجه، پروندهای مفتوح دارندو اغلب دارای گردش کارهای متعدد از نهادهای امنیتی مانند سپاه و وزارت اطلاعات هستند که جای سوال و تفکر به وجود می آورد که واقعا عدالت را کجای این کشور می توان پیدا کرد.
کجای دنیای روشنفکران،جوانان نخبه علمی,جوانان عضو در تشکل های مردمی و کارگری،جوانان عضو در تشکل های حمایت از حقوق کودکان ,زنان,معلمان و… را به بدترین شکل ممکن بازداشت می کنند وبا ضرب و شتم و شکنجه های روحی بسیار مانند سلول انفرادی،عدم دیدارا با خانواده ,تهدید به برهم زدن زندگی خانوادگی,تهدید به بازداشت خانواده، این افراد را مجبور به نوشتن اعترافات کذب و یا توبه کردن جلوی دوربین می کنند و تازه پس از گذشت همه این مراحل در سلول ها و بازداشتگاهای امنیتی به حبس های طولانی مدت روانه زندان می کنند.