یکی از این افراد شهرام زنجانی، دوست نزدیک سعید است.
خانواده های شش نفر دیگر در طول 17 سال به مرور عقب نشسته؛ مانند خانواده ی سعید زینالی پیگیر بازداشت و ناپدید شدن فرزندشان نیستند.
5 سال پیش مادر و خواهر سعید زینالی را بازداشت و تحت فشار قرار دادند؛ برای وادار کردن آنها به سکوت، اما نتیجه ی عکس گرفتند. خانم نقابی پس از آزادی از زندان پیگیری هایش را به مراتب بیشتر و بیشتر کرد.
بازداشت پدر پیر و بیمار سعید زینالی، به جای پاسخگویی به این خانواده، آن هم با ضرب و شتم در داخل بازداشتگاه، هیچ دلیل دیگری نمی تواند داشته باشد به جز فشار آوردن به او و گرفتن تعهد برای پیگیری نکردن و یا انکار بازداشت و ناپدید شدن فرزندش.
خانم نقابی (مادر سعید) شکایتی را علیه مامورانی که در مقابل سایر بازداشت شده ها او را به شدت ضرب و شتم کرده اند؛ تهیه کرده است.
بازداشت و ضرب و شتم پدر پیر و بیمار جوان دانشجویی که نهادی امنیتی او را در خانه بازداشت و 17 سال ناپدید کرده است اتفاق کوچکی نیست. همه ی ما پشت این خانواده ی مظلوم و البته پیگیر، هستیم تا روشن شدن وضعیت فرزندشان.
برگرفته از صفحه ی رضا خندان
.................
برای خانوادهی ما غم دوری دیگر بس است حیا کنید و پدرم رو آزاد کنید. بهناز زینالی، خواهر سعید زینالی، جوانی که سال 1378 توسط نیروهای سپاه بازداشت شد و هرگز به خانه بازنگشت، در رابطه با دستگیری پدرش این جمله ی را خطاب بر حاکمان میگوید.
بهناز زینالی خواهر جانباخته ی مفقود اعتراضات دانشجویی سال 1378 در شنبه شب بعد از دستگیری پدرش بر پایداری برای احقاق حق خانواده اش چنین تاکید می کند:
سیصد گل سرخ یک گل نصرانی
ما را ز سر بریده میترسانی
ما گر ز سر بریده میترسیدیم
در محفل عاشقان نمیرقصیدیم
این بار پدرم…
امروز طبق قرار شنبهی هر هفته، پدرم برای پرسیدن سؤال هفده سالهی خود که سعید من کجاست؟ مقابل زندان اوینرفته بود.
عکس سعید را به سینه فشرده بود که بازداشت شد. با لبخندی به پهنای صورت گفت که: بهتر، میروم تو و حرفم رو میزنم، اصلأ من برای همین اینجام… .
خانوادهی زینالی ایستادهتر از آن است که با چنین برخوردهایی کوتاه بیاید. این را باید در این هفده سال متوجه شده باشید.
این فیلم فیلمی تکاندهنده از سخنان غم انگیز مادر داغدیده سعید زینالی است که ۲۳ تیرماه ۷۸ (۱۴ ژوئیه ۱۹۹۹) تنها ۵ روز پس از واقعه کوی دانشگاه تهران، در منزل شخصیاش بازداشت شد. به گفته خانواده وی از آن تاریخ تاکنون، جز یک تماس تلفنی کوتاه، هیچ خبری از این دانشجوی فارغ التحصیل کامپیوتر دانشگاه تهران در دست نیست.