اول مهر، هفتمين سالروز تولد شهرام احمدي زنداني محكوم به اعدام

زندانيان گمنام را بشناسم
اول مهر، هفتمين سالروز تولد شهرام احمدي زنداني محكوم به اعدام

بار ديگر ماه مهر آمد، ماه مدرسه، ماه شور و هيجان و ... و اما براي شهرام يكسال ديگر حسرت را به بار مي آورد كه مهر ماه امسال هفت سال از سالروز تولدش را در زندان به سر ميبرد.
شهرام احمدي ( زنداني اهل سنت كرد) متولد اول مهرماه ١٣٦٦ ساكن سنندج در ارديبهشت ١٣٨٨ به اتهام فعاليت هاي مذهبي دستگير و ٣٣ ماه در سلولهاي انفرادي وزارت اطلاعات سنندج و زنجان تحت شكنجه و بازجويي قرار ميگيرد و سرانجام بعد از ٤٣ ماه بلاتكليفي در مهرماه ١٣٩١ در شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب به قضاوت محمد مقيسه در دادگاهي ٥ دقيقه اي و در حضور وكيل تسخيري به اتهام تبليغ عليه نظام، اقدام عليه امنيت ملي و محاربه به اعدام محكوم شد.سرانجام در چهارمين سال دستگيري و تحمل سخت ترين شكنجه هاي روحي و جسمي در ارديبهشت ١٣٩٢ حكم اعدام وي به وكيل تسخيري اش ابلاغ مي شود و در اعتراض به حكم، پرونده او براي تجديد نظر به ديوان عالي فرستاده شد كه با گذشت بيش از دوسال تا كنون خبري از تجديد نظر در حكم اعدام وي نيست، خانواده او در طول اين مدت بارها با دادگاه مراجعه كردند ولي جواب درستي به آنها داده نشده است.
شهرام در شب دستگيري مورد اصابت چندين گلوله قرار ميگيرد و زماني كه در بيمارستان به هوش مي آيد يك كليه و قمستي از روده اش را برداشته بودند، و همچنين ٣٣ ماه تحت سخت ترين شكنجه ها، سبب شده است كه هم اكنون وي از عفونت كليه و گوش رنج ببرد و بدليل عدم توجه و رسيدگي موثر بيم آن ميرود تنها كليه و شنوايي خود را از دست بدهد.
و اما در اين هفت مهري كه از عمر شهرام احمدي ميگذرد، نه فقط زندان، انفرادي، شكنجه و دوري از خانواده و هر لحظه خبر اعدامش دست به گريبان او بوده است، بلكه وي در اين سالها شاهد از دست دادن برادر و دوستانش و همچنين تصادف سخت خانواده اش بوده است كه رنجي مضاعف را برايشان موجب شده است.
بهرام احمدي برادر كوچكتر شهرام كه در زمان دستگيري زير سن قانوني بود در ديماه ١٣٩١ به همراه پنج تن ديگر به اتهام مشابه شهرام اعدام شد و بار ديگر چند ماه پيش در اسفند ١٣٩٣ حامد احمدي هم بندي شهرام به همراه پنج تن ديگر اعدام شدند.
شهرام را به زندانی دور از محل زندگی ( رجايي شهر كرج ) و در فاصله 8 ساعتی تبعید کردند و به همین دلیل امکان ملاقات برای خانواده او محدود شده است،دو سال پيش، خانواده او در راه بازگشت از ملاقات در حادثه رانندگی آسیب دیده و مادر و خواهر او ضربه مغزی می شوند. مادر شهرام بعد از خبر اعدام پسر کوچک خود و گرفتن حکم اعدام دوم پسر خود حال جسمی و روحی خوبی نداشت بعد از این حادثه حافظه اش را از دست داد و نیمی از بدنش فلج شد.
اينها شرح مختصري است از دردهاي يك زنداني محكوم به اعدام كه هفت تولد خود را در زندان سپري كرده است.
جمهوري اسلامي ايران هر ساله با برگزاري دادگاههاي فرمايشي و چند دقيقه اي و بدون دادرسي عادلانه و حضور وكلاي بي طرف و تعييني و براساس بزرگ نمايي اتهامات و يا گرفتن اعترافات اجباري در زير شكنجه جوانهاي زيادي را به اعدام و زنداني هاي طولاني مدت محكوم ميكند، كه در برخي موارد اينگونه ظلم و بي عدالتي ها نسبت به اقليت هاي قومي-مذهبي به مراتب سختگيرانه تر بوده است.


نظرات